آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
نمایش موضوع به شکل عادی | |||
اطلاعات نویسنده |
حکمت 29 تا 35
پنجشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۴ ۰۶:۴۰ بعد از ظهر
[#9]
|
||
عضو
شماره عضویت :
2179
حالت :
ارسال ها :
1483
محل سکونت : :
هر جا خدا بگه اونجام....بچشم
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
379
اعتبار کاربر :
14272
پسند ها :
1053
تشکر شده : 1280
|
[quote=admin]
حکمت 31 : معرفة (اقسام الايمان)
وَ سُئِلَ [عليه السلام] عَنِ الْإِيمَانِ فَقَالَ الْإِيمَانُ عَلَى أَرْبَعِ دَعَائِمَ عَلَى الصَّبْرِ وَ الْيَقِينِ وَ الْعَدْلِ وَ الْجِهَادِ وَ الصَّبْرُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ عَلَى الشَّوْقِ وَ الشَّفَقِ وَ الزُّهْدِ وَ التَّرَقُّبِ فَمَنِ اشْتَاقَ إِلَى الْجَنَّةِ سَلَا عَنِ الشَّهَوَاتِ وَ مَنْ أَشْفَقَ مِنَ النَّارِ اجْتَنَبَ الْمُحَرَّمَاتِ وَ مَنْ زَهِدَ فِى الدُّنْيَا اسْتَهَانَ بِالْمُصِيبَاتِ وَ مَنِ ارْتَقَبَ الْمَوْتَ سَارَعَ إِلَى الْخَيْرَاتِ وَ الْيَقِينُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ عَلَى تَبْصِرَةِ الْفِطْنَةِ وَ تَأَوُّلِ الْحِكْمَةِ وَ مَوْعِظَةِ الْعِبْرَةِ وَ سُنَّةِ الْأَوَّلِينَ فَمَنْ تَبَصَّرَ فِى الْفِطْنَةِ تَبَيَّنَتْ لَهُ الْحِكْمَةُ وَ مَنْ تَبَيَّنَتْ لَهُ الْحِكْمَةُ عَرَفَ الْعِبْرَةَ وَ مَنْ عَرَفَ الْعِبْرَةَ فَكَأَنَّمَا كَانَ فِى الْأَوَّلِينَ وَ الْعَدْلُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ عَلَى غَائِصِ الْفَهْمِ وَ غَوْرِ الْعِلْمِ وَ زُهْرَةِ الْحُكْمِ وَ رَسَاخَةِ الْحِلْمِ فَمَنْ فَهِمَ عَلِمَ غَوْرَ الْعِلْمِ وَ مَنْ عَلِمَ غَوْرَ الْعِلْمِ صَدَرَ عَنْ شَرَائِعِ الْحُكْمِ وَ مَنْ حَلُمَ لَمْ يُفَرِّطْ فِى أَمْرِهِ وَ عَاشَ فِى النَّاسِ حَمِيداً وَ الْجِهَادُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ عَلَى الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيِ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ الصِّدْقِ فِى الْمَوَاطِنِ وَ شَنَآنِ الْفَاسِقِينَ فَمَنْ أَمَرَ بِالْمَعْرُوفِ شَدَّ ظُهُورَ الْمُؤْمِنِينَ وَ مَنْ نَهَى عَنِ الْمُنْكَرِ أَرْغَمَ أُنُوفَ الْكَافِرِينَ وَ مَنْ صَدَقَ فِى الْمَوَاطِنِ قَضَى مَا عَلَيْهِ وَ مَنْ شَنِئَ الْفَاسِقِينَ وَ غَضِبَ لِلَّهِ غَضِبَ اللَّهُ لَهُ وَ أَرْضَاهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ الْكُفْرُ عَلَى أَرْبَعِ دَعَائِمَ عَلَى التَّعَمُّقِ وَ التَّنَازُعِ وَ الزَّيْغِ وَ الشِّقَاقِ فَمَنْ تَعَمَّقَ لَمْ يُنِبْ إِلَى الْحَقِّ وَ مَنْ كَثُرَ نِزَاعُهُ بِالْجَهْلِ دَامَ عَمَاهُ عَنِ الْحَقِّ وَ مَنْ زَاغَ سَاءَتْ عِنْدَهُ الْحَسَنَةُ وَ حَسُنَتْ عِنْدَهُ السَّيِّئَةُ وَ سَكِرَ سُكْرَ الضَّلَالَةِ وَ مَنْ شَاقَّ وَعُرَتْ عَلَيْهِ طُرُقُهُ وَ أَعْضَلَ عَلَيْهِ أَمْرُهُ وَ ضَاقَ عَلَيْهِ مَخْرَجُهُ وَ الشَّكُّ عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ عَلَى التَّمَارِى وَ الْهَوْلِ وَ التَّرَدُّدِ وَ الِاسْتِسْلَامِ و درود خدا بر او ، فرمود : (از ايمان پرسيدند ، جواب داد)
1ـ شناخت پايه هاى ايمان : ايمان بر چهار پايه استوار است : صبر ، يقين ، عدل و جهاد . صبر نيز بر چهار پايه قرار دارد . شوق ، هراس ، زهد و انتظار. آن كس كه اشتياق بهشت دارد ، شهوت هايش كاستى گيرد ، و آن كس كه از آتش جهنّم مى ترسد ، از حرام دورى مى گزيند ، و آن كس كه در دنيا زهد مى ورزد ، مصيبت را ساده پندارد ، و آن كس كه مرگ را انتظار مى كشد در نيكى ها شتاب مى كند . يقين نيز بر چهار پايه استوار است : بينش زيركانه ، دريافت حكيمانة واقعيت ها ، پند گرفتن از حوادث روزگار ، و پيمودن راه درست پيشينيان . پس آن كس كه هوشمندانه به واقعيت ها نگريست ، حكمت را آشكارا بيند ، و آن كه حكمت را آشكارا ديد ، عبرت آموزى را شناسد ، و آن كه عبرت آموزى شناخت گويا چنان است كه با گذشتگان مى زيسته است . و عدل نيز بر چهار پايه بر قرار است : فكرى ژرف انديش ، دانشى عميق و به حقيقت رسيده ، نيكو داورى كردن و استوار بودن در شكيبايى . پس كسى كه درست انديشد به ژرفاى دانش رسيد و آن كس كه به حقيقت دانش رسيد ، از چشمة زلال شريعت نوشيد ، پس كسى كه شكيبا شد در كارش زياده روى نكرده با نيكنامى در ميان مردم زندگى خواهد كرد . و جهاد نيز بر چهار پايه استوار است : امر به معروف ، نهى از منكر ، راستگويى در هر حال ، و دشمنى با فاسقان . پس هر كس به معروف امر كرد ، پشتوانه نيرومند مؤمنان است ، و آن كس كه از زشتى ها نهى كرد ، بينى منافقان را به خاك ماليد ، و آن كس كه در ميدان نبرد صادقانه پايدارى كند حقّى را كه بر گردن او بوده ادا كرده است ، و كسى كه با فاسقان دشمنى كند و براى خدا خشم گيرد ، خدا هم براى او خشم آورد ، و روز قيامت او را خشنود سازد .
2ـ شناخت اقسام كفر و ترديد : و كفر بر چهار ستون پايدار است : كنجكاوى دروغين. ستيزه جويى و جُدُل ، انحراف از حق و دشمنى كردن . پس آن كس كه دنبال توهم و كنجكاوى دروغين رفت به حق نرسيد . و آن كس كه به ستيزه جويى و نزاع پرداخت از ديدن حق نابينا شد ، و آن كس كه از راه حق منحرف گرديد ، نيكويى را زش ، و زشتى را نيكويى پنداشت و سر مست گمراهى ها گشت ، و آن كس كه دشمنى ورزيد پيمودن راه حق بر او دشوار و كارش سخت ، و نجات او از مشكلات دشوار است . و شك چهار بخش دارد : جدال در گفتار ، ترسيدن ، دو دل بودن ، و تسليم حوادث روزگار شدن . پس آن كس كه جدال و نزاع را عادت خود قرار داد از تاريكى شُبهات بيرون نخواهد آمد و آن كس كه از هر چيزى ترسيد همواره در حال عقب نشينى است ، و آن كس كه در ترديد و دودلى باشد زير پاى شيطان كوبيده خواهد شد ، و آن كس كه تسليم حوادث گردد و به تباهى دنيا و آخرت گردن نهد ، و هر دو جهان را از كف خواهد داد .(سخن امام طولانى است چون در اين فصل ، حكمت هاى كوتاه را جمع آورى مى كنم از آوردن دنباله سخن خوددارى كردم ).
ستون و پایه ایمان چهار است به هر یک نیز چاری استوار است جهاد است و یقین صبر و عدالت همین می باشد از ایمان کفایت همی بر پایههای صبر چاریست هراس و شوق وزهد و انتظاریست کسی گر اشتیاق جنتش هست نیاز شهوتش از سینه بگسست و آن کس که ز دوزخ ترس دارد حرامی را به اهریمن گزارد یکی در کام دنیا زهد ورزد زانبوه مصیبتها نلرزد و آن را که به مرگش انتظاریست ز نیکیها به هر آنش شکاریست یقین هم چهار باشد پایه و اصل که مولا می گشاید فصل بر فصل یکی چون عقل و بینش زیرکانه حقیقت را نگاهی عاقلانه یکی پند از حوادث در حیات است همین پیمودن راه ثبات است چو بر عدل آمدی یک لحظه بنگر به عقل و دانش نیکوی داور شکیبایی هم از ارکان عدل است چو عقل و دانش از دامان عدل است کسی را کو به سر اندیشه باشد به آن ژرفای دانش ریشه باشد چهارم نیز از ارکان ایمان همی رکن جهاد است ای مسلمان که باشد امر بر معروف آن را بسی نیرو فزاید مومنان را به زرین گوهر نهی ز منکر منافق را بریزی خاک بر سر ز سوم رکن رکن راستگویی به هر حالي سخن باطل نگویی چو هر امری صداقت پیشه سازی به سختیهای آن هرگز نبازی چهارم دشمني با فاسقان است همین ایمان پاک عاشقان است ارتباط میان جملات : با اینکه پرسش کننده درباره ایمان پرسیده ولی کفر و شک را هم شرح می دهد. علما درباره علت این امر می گویند: حقیقت چیزهای نامعلوم با امور مخالف و ضد آنها شناخته می شود. سیاهی با سپیدی ،شب با روز،وایمان با کفر و شک و دودلی بهتر شناخته می شود. از این رو آن حضرت پس از بیان مفهوم ایمان ،ضد آن ،یعنی حدود کفر و شک را بیان می فرماید تا سوال کننده شناخت کامل تری از ایمان پیدا نماید. علاوه بر این شناختن کفر و شک بر بینش و مراقبت بیشتر در حفاظت از ارکان دین و اعتقادات ما می افزاید تا در حین مواجهه با ریشه های کفر و شعب شک از آنها دوری کنیم. نکته : 1. ایمان ماننند ساختمانی است بر چهار ستون بنا شده و با نبودن یکی از آنها ساختمان ایمان متزلزل می شود و قسمتی از آن فرو می ریزد. ملافتح الله کاشانی می گوید: امام در این حکمت درصدد بیان همه ابعاد ایمان است که با نبود یک رکن نقصی در آن پدید می آید. 2.الفاظی چون صبر،یقین،عدل و جهاد هر چند مفاهیمی بسیار ساده به نظر می رسند اما این دلیل بر عمیق نبودن محتوای آنها نیست. بدین جهت آن حضرت فروع این مفاهیم را تبیین می فرماید تا مانع اشتباه شود. ستون های ایمان : 1. صبر 2. یقین 3. عدل 4. جهاد 1. صبر:
2. یقین :
3. عدل :
4. جهاد :
تقدم صبر بر صفات دیگر: امام صبر را به عنوان مهم ترین پایه دین و اصلی ترین صفت مومنان بر صفات دیگر او مقدم داشت چون صبر استوارترین صفت از جهات مختلف است که مومن در همه حال باید متصف به آن باشد چه در نعمت و چه در محنت . صبر در نعمت به معنای این است که دلبستگی به نعمتها و اطمینان به تداوم نعمت فانی این دنیا نداشته باشد . صبر در محنت این است که در برابر حوادث طبیعی و گرفتاری های مادی شکیبایی ورزد مثلا در بیماری ها و یا هنگام از دست دادن اموال و مرگ عزیزان صبور و شکیبا باشد. طبق روایات دیگر نیز در تمام احوال صبر بر مومن لازم است اعم از صبر در عبادت ،صبر بر معاصی ،صبر در گرفتاریها و نزول بلاها و چه در صبر در وفور نعمتها. چه کسانی صبر پیشه کنند؟ امام علی علیه السلام با تاکید بر شکیبایی نمودن در تمام حالات فوق می فرماید افراد ذیل باید صبر پیشه کنند: 1. مشتاق به بهشت باید در هنگام مواجهه با تمایلات حیوانی صبر کند و برای درک نعمتها و لذتهای بیشتر در بهشت خواهشهای نفس را ندیده انگارد و آن که از آتش جهنم می ترسد ، مخالف با خدا و امور حرام را باید کنار گذارد . این صبر در معاصی است. 2. آنکه به معاد یقین دارد و منتظر رسیدن مرگ است به سوی خیرات می شتابد و تا آخرین لحظه عمرش به انجام دادن اعمال صالح و خیرات و عبادات همت می ورزد و در تداوم آنها خستگی نا پذیر است و صبر می ورزد. البته باید توجه شود که ترک عبادات واجب ،معصیت است و جزء قسم اول می شود. 3. از آنجا که زاهد به روی آوردن یا از دست رفتن نعمتها بی رغبت و بی اعتناست و به آنها دلبستگی ندارد و ناچیزشان می پندارد پس شاد یا غمگین نمی گردد و در مصیبتها صبور و شکیباست. آثار سوء شک و کفر: شک مرحله ای است که انسان را به عقب گرد،پایمال شدن و هلاکت دنیایی و اخروی می رساند. کفر بر ستونهایی استوار است و میوه آن بر نگشتن به سوی حقیقت و هدایت و ندیدن حق و خوب دیدن بدی ها و زشتیها است. آدمی یا ایمان به خدا و آخرت دارد که مومن نامیده می شود . یا ایمان ندارد که کافر است اما برخی دیگر مسیر خود را مشخص نکرده اند نه مومن اند و نه کافر بلکه به خدا و جهان آخرت شک دارند . تداوم این حالت در انسان آثاری را به همراه دارد که در این حکمت بیان شده است. کفر :
عبارتند از : 1. گفت گو های ناروا که موجب رسیدن به تنگناهای اعتقادی در راه فهم اعتقاد درست می شود چراکه این کار تخم کج فهمی و نپذیرفتن کلام حق را در دل می کارد و در مواجهه با افکار درست ،انسان را در دودلی نگه می دارد. 2. ترس از پیشامدهای بد: انسان را از ابراز عقیده و فهم راه درست دور می کند و ترس از ابراز عقیده برای فهم راه درست ،او را از راهیابی به حقیقت باز می دارد و او را دودل می کند. 3.سرگردانی بین عقاید مختلف: در چنین حالتی انسان بر سر دوراهی می ماند و عاقبتش تباه می شود چرا که شیاطین فکری و اعتقادی عقاید کفر آمیز را به او القا می کنند. پس سرگردانی توقفگاه درست و مناسبی نیست و هر چه سریع تر باید تزلزل در اعتقادات را از بین برد و پایه های اعتقادی و فکری را استحکام و سر و سامان بخشید. 4. نتیجه بی اهمیتی به اعتقادات صحیح ، بی هویتی است و موجب آسیب رسیدن شخصیت انسانی می شود و زیان هم در دنیا و هم در آخرت متوجه او می گردد. شک :
|
||
|