آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
نمایش موضوع به شکل عادی | |||
اطلاعات نویسنده |
ولادت باسعادت سرو باغ احمدي، آينه محمدی حضرت علي اکبر(ع)وروزجوان مبارک
شنبه ۹ خرداد ۱۳۹۴ ۰۴:۰۳ بعد از ظهر
[#4]
|
||
بانو
شماره عضویت :
70
حالت :
ارسال ها :
5183
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
568
دعوت شدگان :
2
اعتبار کاربر :
34682
پسند ها :
6789
تشکر شده : 6057
|
نــگاهـى به وصــايــاى امـــــام عــلـــــى (ع) به جــوانـــان
**تــقوا و پـــاک دامـــنى: اهـمـيـت و جـايـگـاه تقوا براى جوانان آن وقت معلوم مى شود که تـمايلات و احساسات دوره جوانى مد نظر قرار گيرد. براى جوانى که در مـعـرض طـغـيـان غـرايـز و احساسات تند و شکوفايى خواهش هاى نـفـسـانـى و غـريزه جنسى و تخيلات موهوم به سر مى برد، تقوا به مـنزله قلعه و حصار مستحکمى است که او را از تاخت و تاز دشمنان مـصـون مـى دارد و مـانند سپرى است که از اصابت تيرهاى زهراگين شـياطين باز مى دارد. امام على(عليه السلام) مى فرمايند: (اعلموا عبادالله ان الـتـقـوى دار حـصـن عزي; بدانيد اى بندگان خد، تقوا دژى مستحکم و غيرقابل نفوذ است.) جـوان هـمـواره بـيـن دوراهى قرار دارد و به سوى دو نقطه متضاد کـشـيـده مى شود. حضرت يوسف(عليه السلام) در سايه همين تقوا بود که توانست با اراده اى قوى از آزمـون سـخـت الهى سربلند بيرون آيد و به اوج عزت نايل شود. بـسيارى از جوانان از ضعف اراده و فقدان قدرت تصميم گيرى شکايت مـى کـنـند و براى درمان آن چاره جويى مى کنند. آنان مى گويند: بـراى ترک عادات زشت و ناپسند بارها تصميم گرفته ايم اما کم تر مـوفق شده ايم. امام على(عليه السلام) از تقوا به عنوان عامل تقويت اراده و مـالـکـيـت نـفـس که نقش عمده اى در ترک گناه و عادات ناپسند دارد، يـاد مـى کـنـد و مى فرمايند: آگاه باشيد! خطاها و گناهان مـانـند اسب هاى سرکش و لجام گسيخته اى هستند که گناه کاران بر آن ها سوارند و آنان را در قعر دوزخ سرنگون خواهند ساخت و تقوا هـمـانـنـد مرکب هاى راهوار و آرامى است که صاحبانشان بر آن ها سـوارنـد و زمـامشان را به دست دارند و آنان را تا بهشت پيش مى برند. **فــرصـت جــــــــوانــى: امـام على(عليه السلام) در تفسير آيه شريفه (لاتنس نصيبک من الدنيا; بهره ات را از دنـيـا فـرامـوش مـکـن) مى فرمايند: (لاتنس صحتک و قوتک وفـراغـک وشـبـابک ونشاطک ان تطلب بها الاخره; سلامتى و قدرت و فـراغ بـال و جوانى و نشاط خود را فراموش مکن، از آن ها در راه آخرت استفاده کن.) آن حضرت درباره کسانى که از نعمت جوانى بهره صحيح و کافى نبرده انـد، مى فرمايند: آن هـا در ايـام سلامت بدن سرمايه اى مهيا نـکردند و در اولين فرصت هاى زندگى درس عبرتى نگرفتند، آيا کسى که جوان است جز پيرى انتظار دارد. **خــودســــازى: بـهترين زمان براى تربيت و خودسازى، دوره جوانى است، زيرا صفحه دل جـوان با زشتى ها و خصلت هاى ناپسند شکل نگرفته و چراغ فطرت در دلـش خـامـوش نگشته است. امام على(عليه السلام) به فرزندش امام حسن(عليه السلام) چـنـين مى فرمايند: (انما قلب الحدث کالارض الخاليه ما القى فيها مـن شـىء قبلته فبادرتک بالادب قبل ان يقسوا قلبک ويشتغل لبک) بـايـد جوانان عزيز اين هشدار امام على(عليه السلام) را جدى بگيرند که مى فرمايند: (غـالب الشهوه قبل قوه ضراوتها فانها ان قويت ملکتک واسـتـفـادتـک ولـم تـقدر على مقاومتها; پيش از آن که تمايلات نـفـسانى به تجرى و تندروى عادت کنند با آن ها مقابله کن، زيرا اگـر تـمـايـلات در تـجاوز و خودسرى نيرومند شوند، فرمانرواى تو خـواهـند شد و تو را به هرسو که بخواهند مى برند و قدرت مقاومت در برابر آن ها را از دست خواهى داد.) **بزرگ منــشــــى: يـکـى ديـگر از وصاياى امام على(عليه السلام) به جوانان، پرورش عزت نفس و بـزرگ مـنشى است، آن جا که مى فرمايند: (اکرم نفسک عن کل دنيه و ان سـاقـتـک الـى الرغائب فانک لن تعتاض بما تبذل من نفسک عوضا ولاتـکـن عبد غيرک وقد جعلک الله حرا; بزرگوارتر از آن باش که به پستى تن دهى هرچند تو را به مقصود رساند، زيرا نمى توانى در بـرابـر آن چه از آبرو و شخصيت در اين راه از دست مى دهى بهايى بـه دسـت آورى، و بنده ديگرى مباش که خداوند تو را آزاد آفريده است.) حس عزت طلبى يکى از نيازهاى اساسى انسان است که خوش بختانه دست آفـرينش بذر آن را در نهاد آدمى افشانده است. بديهى است که اين بـذر نـياز به مراقبت و رشد و شکوفايى دارد. عزت نفس موجب بهره ورى فـرد از نـيـروى خرد و به کارگيرى آن در امور زندگى و منشا تـکـوين شخصيت در انسان است. بى دليل نيست که نظام سلطه فرعونى در طـول تـاريـخ بـراى اسـتثمار ديگران، در گام نخست روح مکرمت انـسـانـى را نـشانه گرفته و شخصيت آنان را تحقير مى کند. قرآن مـجيد در اين باره مى فرمايند: (فاستخف قومه فاطاعوه انهم کانوا قـومـا فـاسقين; فرعون قومش را تحقير کرد، پس آن ها هم از او اطاعت کردند، چون آن ها قومى فاسق بودند.) **وجــدان اخــــلاقــــى: يـکـى از وصاياى امام على(عليه السلام) به جوانان، ميزان قرار دادن وجدان اخـلاقى در معاشرت اجتماعى است. آن حضرت خطاب به فرزندش چنين مى فرمايند: (يـا بنى اجعل نفسک ميزانا فيما بينک و بين غيرک; پـسرم، خود را معيار و مقياس قضاوت بين خود و ديگران قرار ده.) نـاديـده گـرفـتـن ايـن اصل مهم اخلاقى نتيجه اى جز تيرگى روابط دوسـتـانـه نـخـواهد داشت; همان گونه که التزام به وجدان اخلاقى تـضـمـين کننده دوستى پايدار و روابط سالم اجتماعى است. اگر در جـامعه، تمام افراد براساس وجدان اخلاقى با يک ديگر معاشرت کنند و بـه حـقـوق و مـنـافـع و حيثيت ديگران احترام بگذارند، روابط اجـتـمـاعـى مـستحکم تر و آرامش و امنيت جامعه تقويت خواهد شد. وجـدان اخـلاقـى، آدمى را چون طبيب به درد و درمان خويش متوجه و سـلامـت روان را اعـلام مى کند. **آداب معـاشـــرت و دوسـتــى: شکى نيست که بقا و دوام دوستى منوط به رعايت حدود دوستى و آداب مـعـاشـرت اسـت. دوسـت گرفتن آسان است اما نگه دارى آن مشکل تر اسـت. امـام عـلى(عليه السلام) در قسمتى ديگر از نامه مبارک خود به نکات ظـريـفـى کـه موجب پايدارى پيوند دوستى است، اشاره مى کند و مى فرمايند: ناتوان ترين مردم کسى است که از دوست گرفتن عاجز باشد و ناتوان تر از او فردى است که دوست را از دست بدهد. (نهج البلاغه، قصار260) بـعـضى جوانان از عدم ثبات و ناپايدارى روابط دوستانه شکايت مى کـنـنـد، کـه دلـيـل عمده آن رعايت نکردن حدود دوستى و افراط و تـفـريـطـ در رفـاقـت است. به طور يقين عمل به دستورات و نصايح سودمند امام على(عليه السلام) مى تواند در حل اين مشکل کارساز باشد.
محــورهاى کــلى ســخنان امــام عــلــى(عليه السلام) در ايـن قسمـت عبــارت اســت از:
الـف) اعتــدال در دوستــــى: افراط در دوستى و تجاوز از حريم اعتدال در دوران جوانى کم وبيش ديده مى شود، و دليل آن انگيزه عاطفى و احـساسات دوران جوانى است. اين عده از جوانان در ايام دوستى به رفـيـق خـود بـيـش از حـد ابراز علاقه و محبت مى کنند و در ايام جـدايـى بـيـش از حـد ابراز مخالفت و دشمنى مى کنند تا جايى که مـمـکـن اسـت بـه کارهاى خطرناکى دست بزنند. توصيه امام على(عليه السلام) مـيـانـه روى در رفـاقـت است. آن حضرت مى فرمايند: با دوست مورد عـلاقـه ات به مدارا اظهار دوستى کن، شايد روزى دشمنت گردد و در اظـهار بى مهرى به کسى که بر او خشم گرفته اى مدارا کن، چه بسا مـمـکـن است دوستت گردد. در اين نامه نيز آن حضرت مى فرمايند: اگـر خـواسـتـى رابـطـه ات را با برادرت قطع کنى راهى را برايش بـگذار که اگر روزى خواست برگردد، راه بازگشت داشته باشد.
ب) مـحـبـت متقابل: دوستى و رفاقت براساس محبت متقابل است. اگر يـکـى از دو طـرف خـواهـان برقرارى رابطه و ديگرى بى ميل باشد، نـتـيجه اى جز ذلت و خوارى مشتاق دوستى نخواهد داشت. از اين رو امام على(عليه السلام) در نامه مبارک مى فرمايند: (لاترغبن فيمن زهد عنک; به کسى که به تو علاقه ندارد، ابراز علاقه مکن.)
ج) حـفظ رابــطه دوستــــى: امام على(عليه السلام) به حفظ رابطه دوستى تاکيد مى ورزد و از عـوامـلـى که موجب تحکيم آن مى شود، ياد مى کند و مى فرمايند: اگـر رفيقت امساک ورزيد، تو بذل و بخشش داشته باش و هـنگام فاصله گرفتن او، تو نزديک شو و هنگام سخت گيرى او، نرمش داشـتـه باش و هنگام ارتکاب گناه و خط، عذرش را بپذير. اما از آن جـا کـه بعضى ظرفيت کمى داشته و بزرگوارى و احسان را حمل بر حـقـارت ديگرى و زرنگى خود مى کنند، آن حضرت مى فرمايند: در همه ايـن موارد موقع شناس باش و برحذر باش از اين که آن چه گفته شد در غـيـر محلش قرار دهى يا درباره کسى که اهليت ندارد به انجام برسانى. نکته ديگر نصيحت کردن به رفيق و خيرخواهى براى او است. آن حضرت مى فرمايند: خيرخواهى ات را به دوستت خالص کن، خواه خوش آيند دوستت باشد و خواه خوش آيند او نباشد .( نهج البلاغه، نامه 31 |
||
|