آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
نمایش موضوع به شکل عادی | |||
اطلاعات نویسنده |
♣♣صندلی داغ/ ویژه زوجین جوان و همسران موفق♣♣
جمعه ۲۹ خرداد ۱۳۹۴ ۰۶:۰۱ بعد از ظهر
[#8]
|
||
عضو
شماره عضویت :
1510
حالت :
ارسال ها :
4899
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
423
اعتبار کاربر :
39747
پسند ها :
1767
تشکر شده : 10239
وبسایت من :
وبسایت من
|
باسلام
قرار گذاشتیم امروز با قسمت دوم شماره ویژه «صندلی داغ» در خدمتتون باشیم.
باز هم جا داره از عزیزانی که در این مدت باعث تشویق ما به ادامه کار شدند تشکر کنم.
صندلی داغ امروز به سرکار خانم «فاطمه.ح» همسر جناب آقای اسماعیلی مدیریت مجموعه 14 سکه (حمایت و ترویج ازدواج آسان) اختصاص داره.
امروز و امشب مصادف است با دومین سالگرد ازدواج آقای اسماعیلی و به همین مناسبت بخش دوم ویژه نامه «صندلی داغ» تقدیم حضورتان می شود.
پس بدون فوت وقت به سراغ «صندلی داغ» می رویم.
معرفی:
سرکار خانم «فاطمه.ح» خانه دار و لیسانس فقه و حقوق اسلامی
سلام
من دانشجوی ترم آخر دانشگاه (سال 91) بودم که به اجبار مادرم، خانواده آقای اسماعیلی که به وسیله خواهرم معرفی شده بودند، به خواستگاری آمدند.
البته از حدود یک سال پیش ایشون اقدام کرده بودند ولی چون من به دلیل نداشتن شناخت کافی و اینکه از محل زندگیشون راضی نبودم، مخالف بودم. من
اعتقاد داشتم که بعد از اتمام درس با فردی ازدواج کنم که از قبل از اون شناختی داشته باشم.
به اجبار مادرم قرار آشنایی گذاشته شد و به پیشنهاد خانواده ها من و ایشون با هم صحبت کردیم.
در نیم ساعت صحبت، فقط ایشون سوال می پرسیدند و من جواب می دادم. در همان جلسه اول من ایشان را فردی باهوش و سیاستمدار شناختم و این خصوصیات از نظر من برای انتخاب همسر مهم بود.
در همان جلسه اول تا حدودی راضی شدم و قرار جلسه خواستگاری رسمی گذاشته شد.
پدرم که موافق نظر من بود (از لحاظ شناخت قبلی) پیشنهاد کرد چند جلسه ای با آقای اسماعیلی بیرون برویم و خیلی زود جواب ندهیم. پس از هر بار بیرون رفتن من از اول تا آخر اتفاقات، رفتارها و حرف ها را با جزئیات برای پدرم تعریف می کردم و پدرم مرا خیلی راهنمایی می کردند.
پس از این بیرون رفتن ها من ایشون رو فردی با ایمان، سیاستمدار، باگذشت و باهوش شناختم و برطبق این خصوصیات جواب «بله» رو دادم.
فاصله خواستگاری تا عقد یک ماه بود و مراسم عقد با توافق همدیگر، بدون جشن برگزار شد.
حدود یک سال عقد کرده بودیم و این دوران بهترین زمان برای شناخت همدیگر بود.
خیلی ها این دوران را جدی نمی گیرند و از هر رفتاری که مخالف عقایدشون باشه به راحتی گذشت می کنند و بعد در زندگی مشترک با مشکل مواجه می شوند.
مراسم عراسیمون با حداقل هزینه و با تعداد کمی مهمان به خوبی برگزار شد.
من از زندگی ام خیلی راضی هستم و باوجود اختلاف سلیقه و ذائقه سعی کردیم
مشکلات را میان خودمان حل کنیم و برای هر مشکلی که به وجود می آید راه حلی بیابیم.
با آرزوی خوشبختی و موفقیت همه جوانان ...
|
||
|