آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
نمایش موضوع به شکل عادی | |||
اطلاعات نویسنده |
عاشقانه من و خدا ( حرفهایی که فرشته ها نمیتونن به خدا بگن)
شنبه ۱۶ آبان ۱۳۹۴ ۰۶:۵۷ بعد از ظهر
[#11]
|
||
بانو
شماره عضویت :
1310
حالت :
ارسال ها :
3265
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
431
دعوت شدگان :
2
اعتبار کاربر :
74079
پسند ها :
5100
تشکر شده : 6163
|
مولای من...!
من همانم که راهم نمودی،بیراهی کردم،به کارهائی فرمانم دادی،نافرمانی کردم. از کارهائی بازم داشتی،به انجام آن حرص ورزیدم، و اینک نه روئی دارم که پوزش خواهم و نه زبانی دارم که عذر آورم. اینک چگونه به تو روی آورم و باتو سخن گویم؟با روی سیاهم؟با زبان پلیدم؟با دست گنهکارم؟با پای عصیان ورزیده ام؟ مگر اینها همه نعمتهائینیست که توبه من بخشیدی و من همه را در نافرمانی و ناخرسندی تو بکار بردم؟ شگفتا از مهربانی و بنده نوازی خدای من! من معصیت او میورزم و حرمت او میشکنم، و فرمان او زیر پا میگذارم، اما به جای من اوست که شرم میکند. بدیهای مرا میپوشاند، گناهان مرا پنهان میدارد، خوبیهای مرا آشکار میکند، چنانکه گویا هرگز نافرمانی او نکرده ام! مهربانم ... دوستت دارم ... دوستت دارم....... دوستت دارم ............ |
||
|