آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
نمایش موضوع به شکل عادی | |||
اطلاعات نویسنده |
۩ ▄ روز شهادت یک غریب ▄ ۩
سه شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۴ ۰۷:۴۶ بعد از ظهر
[#21]
|
||
بانو
شماره عضویت :
338
حالت :
ارسال ها :
1296
محل سکونت : :
تهران
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
599
اعتبار کاربر :
18023
پسند ها :
1309
تشکر شده : 2426
|
در سيماى تابناك امام حسن عليهالسلام مىتوان نظارهگر ابعاد مختلف از جمله شخصيّت علمى و قرآنى حضرت بود؛ هرچند لحظات زندگى امام حسن عليهالسلام آميخته و متبرك با قرآن كريم بود و امام به مقتضاى امامت (پاسدارى از انديشهها و مرزهاى قرآنى) آگاهترين، مأنوسترين و عاملترين فرد به كتاب الهى بود، اما به دليل رويكرد محققان به موضوعاتى خاص (به ويژه صلح با معاويه) چنين فرازهاى درخشانى از سيماى حضرت كمتر مورد عنايت قرار گرفته است. بدينجهت شايسته است گوشههايى از زندگى قرآنى امام حسن مجتبى عليهالسلام را به تماشا بنشينيم.1 1. عشق به قرآن از خردسالى مدينه محل نزول وحى الهى بود و حسن و حسين عليهماالسلام نوادگان رسول، شاهدان آن. از اين رو حسن عليهالسلام از همان خردسالى با زلال وحى آشنا شد، شهدشيرين كلام الهى را چشيد و شيفته آن شد و از كودكى به حفظ، قرائت، تفسير و معارف قرآنى دل بست. نمونههايى از عشق حضرت و علاقه وى به وحى الهى را در فضاى معطّر عصر نبوى مرور مىكنيم. با پيامبر صلىاللهعليهوآلهوسلم در سايه قرآن الف) حفظ و بازخوانى كلام اللّه شيخ ابوالفتوح نقل كرده كه حسن بن على عليهماالسلام در هفت سالگى، در مجلس رسولاللّه صلىاللهعليهوآلهوسلم حاضر مىشد. وحى را مىشنيد و آن را حفظ مىكرد. آن گاه به خانه بر مىگشت و براى مادرش باز مىگفت. از اين روى هر وقت على عليهالسلام به خانه بر مىگشت متوجه مىشد كه همسرش فاطمه صلىاللهعليهوآلهوسلم هم از آنچه نازل شده، مطلع است. يك روز كه در اين باره پرسيد: فاطمه عليهاالسلام فرمود: از فرزندت حسن شنيدم. بعد از آن، روزى على عليهالسلام در خانه پنهان شد و حسن عليهالسلام طبق معمول به خانه آمد و خواست آنچه را شنيده بود، بازگويد، اما زبانش بند آمد. حضرت فاطمه شگفتزده شد و حسن گفت: مادرجان! تعجب نكن؛ زيرا بزرگوارى سخن مرا مىشنود و شنيدن او مرا (از سخن گفتن) باز داشته است.2 ب) درخت بلاها در بهشت امام حسن عليهالسلام فرمود از جدم رسول خدا صلىاللهعليهوآلهوسلم شنيدم كه فرمود: درختى در بهشت هست كه به آن «درخت بلاها» مىگويند. در روز قيامت بلاديدگان را مىآورند. نه محكمهاى برايشان برپا مىشود و نه ميزانى نصب مىگردد. آنان را از پاداشها سرشار مىكنند. آن گاه اين آيه را خواند: «انّما يُوَفّى الصابرون اجرهم بغير حساب»؛3 شكيبايان بىحساب و كامل پاداش خود را در خواهند يافت.4 ج) مباهله و تطهير امام حسن عليهالسلام بعد از سازش با معاويه، از دوران كودكى خود و ماجراى مباهله و نزول آيه تطهير ياد كرد و فرمود: پيامبر خدا از «انفس» پدرم را (براى مباهله) آورد و از «ابنا» من و برادرم و از «نساء» مادرم را. ما خاندان او و براى او هستيم. و او از ما و ما از او هستيم. و چون آيه تطهير نازل شد، رسول خدا صلىاللهعليهوآلهوسلم ما را در كساى خيبرى امسلمه گردآورد و فرمود: خدايا! اينان خاندان و دودمان من هستند. پليدى (ناپاكى) را از ايشان بزداى و پاك و پاكيزهشان گردان... .5 منذر و هادى امّت امام حسن عليهالسلام مىفرمود: وقتى پيامبر صلىاللهعليهوآلهوسلم از منبر به زير آمد، عرض كردم: اى رسول خدا! تو حجّت بر همه آفريدههايى. فرمود: حسن جان! خداوند مىفرمايد: «انّما انت منذر و لكل قوم هاد؛6تو فقط بيم دهندهاى و هر قومى هدايتگرى دارد.» نقل روياى رسول خدا صلىاللهعليهوآلهوسلم امام حسن عليهالسلام در پاسخ شخصى كه به صلح اعتراض داشت، خاطره خود از روياى پيامبر را اين گونه نقل فرمود:«... رسول خدا در رويا بنىاميه را ديد كه يكى پس از ديگرى بر منبرش سخن مىگويند. اين موضوع حضرت را ناراحت كرد. پس اين آيه «انّا اعطيناك الكوثر) و اين آيه «انّا انزلناه فىليلة القدر و ما ادراك ماليلة القدر، ليلةالقدر خير من الف شهر...»؛ «شب قدر بهتر از هزار ماه است» كه در آن بنىاميه سلطنت كنند، نازل شد.7 از خُلق و خوى پيامبر صلىاللهعليهوآلهوسلم علامه مجلسى مىنويسد: مولاى ما حسن عليهالسلام فرمود: خداوند عزيز و با جلال، پيامبرش را به بهترين ادبها تربيت كرد و فرمود: «خذاالعفو وأمر بالعرف و اعرض عن الجاهلين»8؛ گذشت پيشه كن و به نيكى فرمان بده و از نادانان روى برگردان». وقتى فرمان او را دريافت، فرمود: «و ما آتاكم الرسول فخذوه و ما نهاكم عنه فانتهوا»؛9 و آنچه را پيامبر به شما داد بگيريد و از آنچه بازداشت، باز ايستيد.» و به جبرئيل فرمود: عفو چيست؟ گفت: با هركه از تو بريد و بپيوندى و به هركه تو را محروم كرد، بدهى و از هركه به تو ستم كرد، بگذرى. وقتى پيامبر آن را انجام داد، خدا وحى كرد «وانّك لعلى خُلُقٍ عظيم»10 و حقّاً تو خلق بزرگى دارى».11 عزّت بخش عرب امام حسن عليهالسلام فرمود: خدا به وسيله پيامبر صلىاللهعليهوآلهوسلم عرب را عزّت بخشيد و هركه را از ايشان خواست، بزرگى داد و فرمود: «و انّه لذكرلك و لقومك»12؛ و آن (عزّت دادن) يادآورى تو و امت تو است.13 اجابت آرزوى پيامبر صلىاللهعليهوآلهوسلم امام حسن عليهالسلام فرمود: وقتى پيامبر دعوتش را در مكه آشكار كرد... مشركان او را به خروج از مكه به سوى مدينه ناچار كردند. حضرت رو به سوى مكه كرد و فرمود: خدا مىداند كه تو را دوست دارم و اگر مردم تو مرا بيرون نمىكردند، هيچ شهرى را ترجيح نمىدادم و من از غمگين هستم. خدا به او پيام فرستاد كهاى محمد! خداى علىّ اعلى سلام مىرساند و مىگويد: به زودى تو را پيروزمند و سودمند و سالم و توانمند و غالب به اين شهر بر مىگردانيم و اين همان فرموده خداست. «انّ الذى فرض عليك القرآن، لرادّك الى مَعاد»14؛ در حقيقت همان كسى كه اين قرآن را به تو فرض كرد، تو را يقيناً به سوى وعده گاه بر مىگرداند.»15 |
||
|