آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
نمایش موضوع به شکل عادی | |||
اطلاعات نویسنده |
حوادث دمشق قبل از ظهور
سه شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۴ ۰۷:۱۸ بعد از ظهر
[#2]
|
||
مدیر انجمن انجمن دفاع مقدس
شماره عضویت :
1784
حالت :
ارسال ها :
3460
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
462
اعتبار کاربر :
72225
پسند ها :
2031
تشکر شده : 2670
|
* حکمرانی سفیانی در دمشق
خروج سفیانی السفیانی من ولد خالد بن یزید بن أبی سفیان ، رجل ضخم الهامة ، بوجهه آثار جدری ، وبعینه نکتة بیاض ، یخرج من ناحیة مدینة دمشق ، فی واد یقال له وادی الیابس ، یخرج فی سبعة نفر ، مع رجل منهم لواء معقود ، یعرفون فی لوائه النصر ، یسیر ( الرعب ) بین یدیه علی ثلاثین میلا ، لا یری ذلک العلم أحد یریده إلا انهزم(1) از علی علیه السلام : سفیانی از فرزندان خالد بن یزید بن ابی سفیان است که دارای هیکل وجثه ای بزرگ بوده که در صورتش آثار آبله ودر چشمش نقطه ای سفید می باشد که از ناحیه ای از شهر دمشق که ، یابس ، نامیده می شود در میان هفت نفر که یکی از آنها نیز پرچم دارد خروج می نماید ، طرفداران آن اعتقاد به پیروزی آن پرچم دارند ، در جلو ان پرچم ترس ووحشت نمایان بوده وهر کس که بخواهد بطرف آن برود ، با دیدن آن فراری می گردد . سفیانی برمنبردمشق یخرج ابن آکلة الأکباد من الوادی الیابس ، وهو رجل ربعة ، وحش الوجه ، ضخم الهامة ، بوجهه أثر جدری ، إذا رأیته حسبته أعور ، اسمه عثمان ، وأبوه عنبسة ، وهو من ولد أبی سفیان ، حتی یأتی أرضا ذات قرار ومعین فیستوی علی منبرها(2) از علی علیه السلام : فرزند خورندهء جگرها ( مراد سفیانی است که از فرزندان هند جگر خوار می باشد ) از محلی بنام ، یابس ، خروج کرده متوسط القامة بوده وصورتی وحشی وهیکلی بزرگ وچاق داشته که در صورت او اثر آبله دیده می شود وزمانی که به او نگاه کنی خیال می کنی یک چشم است . اسم او عثمان ونام پدرش عنبه واز نسل ابو سفیان می باشد ووارد دمشق شده وبر آن مسلط می گردد وبرمنبرش قرارمیگیرد. جنایات وخباثات سفیانی دردمشق ... إذ خرج السفیانی فی ستین وثلاثمائة راکب ، حتی یأتی دمشق ، فلا یأتی علیه شهر حتی یبایعه من کلب ثلاثون ألفا ... ثم إن رجالا من قریش یهربون إلی قسطنطینیة فیبعث السفیانی إلی عظیم الروم أن أبعث إلی بهم فی المجامع ، قال فیبعث بهم إلیه فیضرب أعناقهم علی باب المدینة دمشق . وقال حذیفة : حتی إنه یطاف بالمرأة فی مسجد دمشق فی الثوب علی مجلس مجلس ، حتی تأتی فخذ السفیانی فتجلس علیه ، وهو فی المحراب قاعد ، فیقوم رجل من المسلمین فیقول ، ویحکم أکفرتم بالله بعد إیمانکم ؟ إن هذا لا یحل ، فیقوم فیضرب عنقه فی مسجد دمشق ، ویقتل کل من شایعه علی ذلک . فعند ذلک ینادی من السماء مناد : أیها الناس إن الله عز وجل قد قطع عنکم مدة الجبارین والمنافقین وأشیاعهم وأتباعهم . وولاکم خیر أمة محمد صلی الله علیه وسلم فالحقوا به بمکة ، فإنه المهدی...(3) ... زمانیکه که سفیانی در میان سیصد و شصت سوار خروج نموده وبه دمشق می رود وبه هر شهری که وارد می شود از قبیله ، کلب ، سی هزار نفر با او بیعت می نمایند... پس از آن مردانی از قریش به قسطنطنیه گریخته ولی سفیانی ، کسانی را نزد پادشاه بزرگ روم ، میفرستد که آنها را به من برگردان ، و او نیز بر می گرداند ، و سفیانی نیز آنها را در کنار دروازه شهر دمشق ، گردن می زند... حذیفه گوید: سرانجام کار به جایی می رسد که زنها در مسجد جامع دمشق حرکت می کنند و محافلی تشکیل می دهند و در حالی که سفیانی در محراب نشسته است بعضی از زنان در دامن او می نشینند. در این موقع، یک نفر بلند می شود و فریاد می زند: ای مردم! این عمل حرام است، مگر کافر شده اید؟ به امر سفیانی گردنش را می زنند و هر کسی که متابعت از این شخص بکند او را می کشند. پس، در این موقع منادی از آسمان فریاد می زند: ای مردم روی زمین! خداوند به زندگی ستمکاران خاتمه داد و منافقان و پیروان آنها از بین رفتند. خداوند برای شما فرمانروایی از آل محمد(ص) معین فرموده که در مکه است. بشتابید و از دستورهایش پیروی کنید و نامش مهدی است. |
||
|