آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
نمایش موضوع به شکل عادی | |||
اطلاعات نویسنده |
خروج سفيانى
چهارشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۵ ۰۴:۲۰ بعد از ظهر
[#11]
|
||
مدیر انجمن انجمن دفاع مقدس
شماره عضویت :
1784
حالت :
ارسال ها :
3460
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
462
اعتبار کاربر :
72225
پسند ها :
2031
تشکر شده : 2670
|
أمیر المومنین؛ علی بن أبیطالب، علیه السلام، قال: تختلف ثلاث رایات؛ رایه بالمغرب، ویل لمصر و ما یحل بها منهم، ورایه بالجزیره، ورایه بالشام، تدوم الفتنه بینهم سنه.
ثم یخرج رجل من ولد العباس بالشام، حتی یکون منهم مسیره لیلتین، فیقول أهل المغرب: قد جاءکم قوم حفاه، أصحاب أهواء مختلفه، فتضطرب الشام و فلسطین، فتجتمع رؤساء الشام و فلسطین، فیقولون: اطلبوا ملک الأول: فیطلبونه فیوافونه بغوطه دمشق، بموضع یقال لها حرستا، فاذا أحس بهم هرب الی أخواله کلب، و ذلک دهاء منه. و یکون بالوادی الیابس عده عدیده، فیقولون له: یا هذا، ما یحل لک أن تضیع الاسلام، أما تری ما الناس فیه من الهوان و الفتن؟ فاتق الله و اخرج، أما تنصر دینک؟ فیقول: لست بصاحبکم. فیقولون: ألست من قریش، من أهل بیت الملک القدیم، أما تغضب لأهل بیتک، و ما نزل بهم من الذل: و الهوان؟! و یخرج راغبا فی الأموال و العیش الرغد، فیقول: اذهبوا الی حلفائکم الذین کنتم تدینون لهم هذه المده. ثم یجیبهم یخرج یوم الجمعه، فیصعد منبر دمشق و هو اول، منبر یصعده ثم یخطب و یأمرهم بالجهاد و یبایعهم علی انهم لا یخالقون امره رضوه ام کرهوه. امیرامومنین علی علیه السلام فرمودند: سه پرچم ،حزب ،گروه اختلاف می کنند گروهی ازمغرب (که به احتمال فراوان ابقع مصری باشد[۱])وای بر مصر از انچه که از دست این گروه برسرمصر می آید وپرچم وگروهی از جزیره(می تواند هم از عراق باشد وهم از سوریه ولی از عراق بودن ان محتمل تر است که به احتمال زیاد پرچم اصهب است)وپرچمی از شام (که به احتمال قوی سفیانی وطرفداران او می باشند)این جنگ وفتنه بین آنها یک سال طول می کشدوبعد از آن مردی از بنی عباس درشام خروج می کندتااینکه از آنهابه اندازه دوشب فاصله نداردپس اهل مغرب(که براساس روایات دیگرمنظور مردم عراق)می گویندهمانا گروه وقومی پابرهنه یابیدادگران وکسانی که درآراءونظراتشان اختلاف دارند آمدندپس به خاطراینها شام وفلسطین مضطرب وپریشان شده وبه خاطر این اضطراب شام وفلسطین روسای شام وفلسطین جمع شده وجلسه ای می گیرندوبه آنان گفته میشود: «شما بروید و پسر فرمانروا، یعنی سفیانی را بخواهید و او را به یاری بطلبید.» آنان سفیانی را دعوت میکنند و او با خواست آنان موافقت مینماید و در نقطهای از دمشق بنام «حرستا» فرود میآید و همهی داییها و بستگان فکری خویش را در آنجا گرد میآورد و در بیابان خشک که منطقهای از دمشق است، گروههای متعددی طرفدار دارد که به او میپیوندند.افرادی که انجا هستندبه او می گویند تور ا چه شده که اسلام دارد از بین می رود وضایع می شوددرحالی اوپاسخ آنها را نمی دهد ولی از او می خواهند که بیاید ودین اسلام را یاری کند.! سفیانی دعوت آنان را اجابت میکند و روز جمعه به همراه همهی آنان در دمشق به مسجد میرود و برای نخستین بار بر فراز منبر قرار میگیرد و در نخستین منبر خویش آنان را دعوت به جهاد میکند و آنا نیز با شنیدن سخنانش، با او دست بیعت میدهند که دستورات او را، خواه مطابق میل باشد یا نباشد، نافرمانی نکنند.در روز جمعه بیرون میآید و به منبر دمشق بالا میرود و آن نخستین منبری است که بالا میرود سپس سخن میگوید و فرمان جهاد میدهد و با مردم بیعت میکند که با او مخالفت نکنند خواه راضی باشند و خواه نباشند. |
||
|