انجمن یاران منتظر

ختم قرآن



آخرین ارسال ها
پروژه کرونا(COVID 19) ..:||:.. لیست برنامه ختم قرآن یاران منتظر ..:||:.. Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ سفره هفت سین امسال اعضای انجمن یاران منتظر Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ..:||:.. تا حالا به لحظه تحویل سال 1450 فکر کردید!!؟؟ ..:||:.. Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ سفره هفت سین سال 1395 اعضای انجمن یاران منتظر Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ..:||:.. اگر بفهمید بیشتر از یک هفته دیگر زنده نیستید، چی کار می کنید؟! ..:||:.. **متن روز پدر و روز مرد** ..:||:.. الان چتونه؟ ..:||:.. 🔻هدیه‌ تحقیرآمیز کِندی ..:||:.. ღ ღ ღتبریک ازدواج به دوست خوبم هستی2013 جان عزیز ღ ღ ღ ..:||:..

نوار پیام ها
( یسنا : ▪️خــداحافظ مُــــحَرَّم 😭 نمى دانم سال دیگر دوباره تو را خواهم دید یا نه؟!... 🖤اما اگر وزیدى و از سَرِ کوى من گذشتى، سلامَم را به اربابم برسان... ◾️ بگو همیشه برایَت مشکى به تَن مى کرد و دوست داشت نامَش با نام تو عجین شود!... ◾️بگو گرچه جوانى مى کرد، اما به سَرِ سوزنى ارادتش هم که شده، تو را از تَهِ دل دوست داشت... ◼️با چاى روضه تو و نذری ات، صفا مى کرد و سَرَش درد مى کرد براى نوکرى... 🏴 مُحَرَّم جان؛ تو را به خدا مى سپارم... و دلم شور مى زند براى \"صَفر\"ى که دارد از \"سَفَر\" مى رسد... # )     ( سینا : حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها): «ما جَعَلَ اللّه ُ بَعدَ غَدیرِخُمٍّ مِن حُجَّةٍ و لاعُذرٍ؛ خداوند پس از غدیرخم برای کسی حجّت و عذری باقی نگذاشت.» «دلائل الإمامَه، ص 122» )     ( فاطمه 1 : ای روح دو صد مسیح محتاج دَمَت زهرایی و خورشید غبار قدمت کی گفته که تو حرم نداری بانو؟ ای وسعت دل‌های شکسته، حَرَمت. (شهادت حضرت زهرا تسلیت باد) )     ( programmer : امام علی (ع):مردم سه گروهند: (1) دانشمندی خدایی، (2) دانش آموزی بر راه رستگاری (3) و پشه های دستخوش باد و طوفان و همیشه سرگردان، که از پی هر جنبنده و هر صدا می روند، و با وزش هر بادی، حرکت می کنند، نه از پرتو دانش، روشنی یافتند، و نه به پناهگاه استواری پناه گرفتند. )     ( programmer : امام علی ع : عاقل ترین مردم کسی است که عواقب کار را بیشتر بنگرد. )     ( programmer : امام علی (ع):دعوت کننده ای که فاقد عمل باشد مانند تیر اندازی است که کمان او زه ندارد. )     ( programmer : امام علی(ع): در فتنه ها همچون بچه شتر باش که نه پشت دارد تا بر آن سوار شوند و نه پستانی که از آن شیر بدوشند )     ( سینا : هزارها سال از هبوط آدم بر سیاره‌ی زمین گذشته است و هنوز نبرد فی ما بین حق و باطل بر پهنه‌ی خاك جریان دارد، اگرچه دیگر دیری است كه شب دیجور ظلم از نیمه گذشته است و فجر اول سر رسیده و صبح نزدیك است. )     ( programmer : فتنه مثل یک مه غلیظ، فضا را نامشخص میکند؛ چراغ مه‌شکن لازم است که همان بصیرت است....(مقام معظم رهبری) )     ( سینا : یاران! شتاب كنید ، قافله در راه است . می گویند كه گناهكاران را نمی پذیرند ؟ آری ، گناهكاران را در این قافله راهی نیست ... اما پشیمانان را می پذیرند )     ( سینا : برای حفظ سلامتی، این دعا را هر صبح و شب بخوانید: اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ**اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِي دِرْعِكَ الْحَصِينَةِ الَّتِي تَجْعَلُ فِيهَا مَنْ تُرِيدُ. (سه ‌مرتبه) خداوندا، مرا در زره نگهدارنده و قوی خود _ که هر کس را بخواهی در آن قرار می‌دهی _ قرار بده! )     ( فاطمه 1 : ای بهترین بهانه خلقت ظهور کن صحن نگاه چشم مرا پر ز نور کن +++ چشمم به راه ماند بیا و شبی از این پس‌کوچه‌های خاکی قلبم عبور کن +++ آقا بیا و با قدمی گرم و مهربان قلب خراب و سرد مرا گرم شور کن )     ( سینا : دود می خیزد ز خلوتگاه من کس خبر کی یابد از ویرانه ام ؟ با درون سوخته دارم سخن کی به پایان می رسد افسانه ام ؟ )    
مدیریت پیام ها


اگر این اولین بازدید شما از انجمن یاران منتظراست ، میبایست برای استفاده از کلیه امکانات انجمن عضو شوید و یا اگر عضو انجمن می باشید وارد شوید .


انجمن یاران منتظر » نهج البلاغه » حکمت ها » نمایش پست: حکمت 372 تا 378


نمایش موضوع به شکل عادی
اطلاعات نویسنده
حکمت 372 تا 378
یکشنبه ۴ مهر ۱۳۹۵ ۰۱:۵۴ بعد از ظهر [#7]
عضو
شماره عضویت : 2179
حالت :
ارسال ها : 1483
محل سکونت : : هر جا خدا بگه اونجام....بچشم
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 379
اعتبار کاربر : 14272
پسند ها : 1053
حالت من :  Shad.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (14).jpg
تشکر شده : 1280



نوشته شده توسط : admin »


 

 حکمت 372 :

  عوامل استحكام دين و دنيا (علمى، اخلاقى، اقتصادى)

وَ قَالَ [عليه السلام] لِجَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الاَْنْصَارِيِّ: يَا جَابِرُ، قِوَامُ الدِّينِ وَالدُّنْيَا بِأَرْبَعَةٍ: عَالِمٍ مُسْتَعْمِلٍ عِلْمَهُ، وَ جَاهِلٍ لاَ يَسْتَنْكِفُ أَنْ يَتَعَلَّمَ، وَ جَوَادٍ لاَ يَبْخَلُ بِمَعْرُوفِهِ، وَفَقِيرٍ لاَ يَبِيعُ آخِرَتَهُ بِدُنْيَاهُ؛ فَإِذَا ضَيَّعَ الْعَالِمُ عِلْمَهُ اسْتَنْكَفَ الْجَاهِلُ أَنْ يَتَعَلَّمَ، وَ إِذَا بَخِلَ الْغَنِيُّ بِمَعْرُوفِهِ بَاعَ الْفَقِيرُ آخِرَتَهُ بِدُنْيَاهُ. يَا جَابِرُ، مَنْ كَثُرَتْ نِعَمُ اللّهِ عَلَيْهِ كَثُرَتْ حَوَائِجُ النَّاسِ إِلَيْهِ، فَمَنْ قَامَ لِلّهِ فِيهَا بِمَا يَجِبُ فِيها عَرَّضَهَا لِلدَّوَامِ وَ الْبَقَاءِ، وَ مَنْ لَمْ يَقُمْ فِيهَا بِمَا يَجِبُ عَرَّضَهَا لِلزَّوَالِ وَالْفَنَاءِ.

درود خدا بر او ، فرمود :

(به جابر بن عبد اللَّه انصارى فرمود) اى جابر استوارى دين و دنيا به چهار چيز است: عالمى كه به علم خود عمل كند، و جاهلى كه از آموختن سرباز نزند، و بخشنده‏اى كه در بخشش بخل نورزد، و فقيرى كه آخرت خود را به دنيا نفروشد. پس هر گاه عالم علم خود را تباه كند، نادان به آموختن روى نياورد، هر گاه بى‏نياز در بخشش بخل ورزد، تهيدست آخرت خويش را به دنيا فروشد. اى جابر كسى كه نعمت‏هاى فراوان خدا به او روى كرد، نيازهاى فراوان مردم نيز به او روى آورد، پس اگر صاحب نعمتى حقوق واجب الهى را بپردازد، خداوند نعمت‏ها را بر او جاودانه سازد، و آن كس كه حقوق واجب الهى در نعمت‏ها را نپردازد، خداوند، آن را به زوال و نابودى كشاند.









 

شرح و تفسير اركان دين و دنيا اميرمؤمنان على(عليه السلام) در اين كلام جامع و نورانى خطاب به جابر بن عبدالله انصارى (آن يار وفادار و باشخصيت) درباره قوام دين و دنيا سخن مى گويد و مى فرمايد: «اى جابر! استوارى دين و دنيا به چهار چيز است»; (لِجَابِرِ بْنِ عَبْدِاللَّهِ الاَْنْصَارِيِّ: يَا جَابِرُ، قِوَامُ الدِّينِ وَالدُّنْيَا بِأَرْبَعَة). اشاره به اين كه اگر اين چهار چيز هركدام در جاى خود قرار گيرد هم دين مردم سامان مى يابد و هم دنياى آنها. سپس در توضيح آن فرمود: «(نخست) دانشمندى كه علم خود را به كار گيرد (و دوم) نادانى كه از فراگيرى علم سر باز نزند»; (عَالِم مُسْتَعْمِل عِلْمَهُ، وَجَاهِل لاَيَسْتَنْكِفُ أَنْ يَتَعَلَّمَ). بنابراين نخستين پايه ها علم و دانش، و تعليم و تعلم است و تا اين دو پايه محكم نشود نه دين مردم سامان مى يابد نه دنياى آنها; در دينشان گرفتار انواع خرافات و بدعت ها مى شوند و در دنيايشان گرفتار انواع پريشانى ها و اختلافات و رنج ها و ناكامى ها. آنگاه به ركن سوم و چهارم اشاره كرده، مى فرمايد: «(و سوم) سخاوتمندى كه در كمك هاى مالى به ديگران بخل نورزد و (چهارم) نيازمندى كه آخرت خود را به دنيا نفروشد»; (وَ جَوَاد لاَ يَبْخَلُ بِمَعْرُوفِهِ، وَ فَقِير لاَ يَبِيعُ آخِرَتَهُ بِدُنْيَاهُ). «معروف» در اين جا به معناى كمك مالى كردن به مردم است. اشاره به اين كه بعد از علم و دانش، دو ركن اصلى ديگر، مال و ثروت و تقسيم عادلانه آن و حل مشكلات نيازمندان است. جامعه فقير و همچنين جامعه اى كه ثروتمندان بخيلى داشته باشد از آرامش و امنيت محروم خواهد بود. آنگاه امام(عليه السلام) اشاره به نقطه مقابل اين چهار ركن و آثار شوم آن مى كند و مى فرمايد: «پس هرگاه عالم، علم خود را به كار نگيرد و ضايع كند جاهل از فراگيرى علم خوددارى خواهد كرد و زمانى كه اغنيا در كمك هاى مالى بخل ورزند، نيازمندان، آخرت خود را به دنيا مى فروشند»; (فَإِذَا ضَيَّعَ الْعَالِمُ عِلْمَهُ اسْتَنْكَفَ الْجَاهِلُ أَنْ يَتَعَلَّمَ، وَ إِذَا بَخِلَ الْغَنِيُّ بِمَعْرُوفِهِ بَاعَ الْفَقِيرُ آخِرَتَهُ بِدُنْيَاهُ). بديهى است كه افراد غير عالم هنگامى كه ببينند علما به علم خود پايبند نيستند، هم به خود آن ها بى اعتماد مى شوند و هم به علمشان و در اين حال به دنبال فراگيرى علوم آن ها نمى روند و مى گويند: اگر علم آن ها حقيقتى داشت خودشان به آن عمل مى كردند. به تعبير ديگر، بهترين راه تبليغ علم، عمل به آن است همان گونه كه در حديث معروف از امام صادق(عليه السلام) آمده است: «كُونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ بِغَيرِ أَلْسِنَتِكُمْ». در حديث ديگرى از آن حضرت مى خوانيم كه فرمود: «إِنَّ الْعَالِمَ إِذَا لَمْ يعْمَلْ بِعِلْمِهِ زَلَّتْ مَوْعِظَتُهُ عَنِ الْقُلُوبِ كَمَا يزِلُّ الْمَطَرُ عَنِ الصَّفَا; هنگامى كه عالم به علمش عمل نكند مواعظ و اندرزهاى او از دل ها فرو مى ريزد آن گونه كه باران از سنگ هاى سخت فرو مى ريزد (و بر آن باقى نمى ماند)». نيز روشن است كه هرگاه اغنيا به وظايف خود در برابر نيازمندان عمل نكنند آن ها سد تقوا را شكسته و آلوده انواع گناهان، امثال سرقت و غارت، خيانت در امانت، حتى قيام هاى عمومى بر ضد ثروتمندان و رفتن به سراغ نظام هاى اشتراكى و كمونيستى مى شوند. در حديثى از امام صادق(عليه السلام) مى خوانيم: «إِنَّ مِنْ بَقَاءِ الْمُسْلِمِينَ وَ بَقَاءِ الاِْسْلاَمِ أَنْ تَصِيرَ الاَْمْوَالُ عِنْدَ مَنْ يعْرِفُ فِيهَا الْحَقَّ وَ يصْنَعُ فِيهَا الْمَعْرُوفَ فَإِنَّ مِنْ فَنَاءِ الاِْسْلاَمِ وَ فَنَاءِ الْمُسْلِمِينَ أَنْ تَصِيرَ الاَْمْوَالُ فِى أَيدِى مَنْ لاَ يعْرِفُ فِيهَا الْحَقَّ وَ لاَ يصْنَعُ فِيهَا الْمَعْرُوفَ; از عوامل بقاء اسلام و مسلمين اين است كه اموال و ثروت ها به دست كسانى بيفتد كه حق را در آن بشناسند و به ديگران كمك كنند، و از عوامل فناء اسلام و مسلمين اين است كه اموال به دست كسانى بيفتد كه حق را در آن نشناسند و كمك به ديگران نكنند». سپس امام(عليه السلام) در ادامه اين سخن به نكته مهم ديگرى اشاره كرده، مى فرمايد: «اى جابر! كسى كه نعمت فراوان خداوند به او روى آورد نياز مردم به او بسيار خواهد شد»; (يَا جَابِرُ، مَنْ كَثُرَتْ نِعَمُ اللّهِ عَلَيْهِ كَثُرَتْ حَوَائِجُ النَّاسِ إِلَيْهِ). طبيعى است كه تشنگان به دنبال چشمه هاى آب مى روند و گرسنگان به دنبال منابع غذا. بنابراين كسانى كه خداوند نعمت فراوانى به آن ها داده بايد از مراجعات مكرر مردم تعجب يا وحشت نكنند، و اين خود نعمت ديگرى است كه بتوانند با نعمت هاى وافرى كه در اختيار آنهاست گره از كار مردم بگشايند. سپس امام(عليه السلام) به واكنش هاى مختلف افراد پرنعمت در برابر اين وضع و آثار آن اشاره كرده، مى فرمايد: «در اين حال آن كس كه وظيفه واجب خود را در برابر اين نعمت هاى الهى انجام دهد زمينه دوام و بقاء آن ها را فراهم ساخته و آن كس كه به وظيفه واجب خود در برابر آن ها عمل نكند آن ها را در معرض زوال و فنا قرار داده است»; (فَمَنْ قَامَ لِلّهِ فِيهَا بِمَا يَجِبُ فِيها عَرَّضَهَا لِلدَّوَامِ وَ الْبَقَاءِ، وَ مَنْ لَمْ يَقُمْ فِيهَا بِمَا يَجِبُ عَرَّضَهَا لِلزَّوَالِ وَالْفَنَاءِ). «عرّض» از ماده «تعريض» به معناى چيزى را در معرض شخص يا حادثه اى قرار دادن است. همين مضمون با تفاوتى در كتب متعددى از امام حسين سيدالشهدا(عليه السلام) نقل شده است كه در يكى از خطبه هاى خود فرمود: «وَاعْلَمُوا أَنَّ حَوَائِجَ النَّاسِ إِلَيكُمْ مِنْ نِعَمِ اللَّهِ عَلَيكُمْ فَلاَ تَمَلُّوا النِّعَمَ فَتَحُورَ نِقَما; بدانيد نيازهاى مردم به شما از نعمت هاى خدا بر شماست از اين نعمت ناراحت نشويد كه تبديل به نقمت خواهد شد». روشن است كه هرگاه درخت پرميوه اى در باغ باشد، تمام افرادى كه وارد باغ مى شوند چشم به آن مى دوزند و از آن توقع و انتظار دارند، حتى پرندگان نيز از آن سهمى مى خواهند. در صورتى كه توقعات مردم برآورده نشود، امواج كينه و عداوت در دل ها پيدا مى شود و همين امر آن نعمت را در معرض زوال قرار مى دهد. اضافه بر اين خداوند بركت را از آن برمى دارد و آن نعمت به سوى زوال و فنا مى رود. از سويى ديگر نعمت هاى بزرگى كه خداوند به افراد مى دهد خواه مال فراوان باشد يا قدرت بسيار يا هوش سرشار، همه آن براى زندگى شخصى آن ها لازم نيست. پيداست كه خداوند آن ها را مأمور ساخته كه بهوسيله آن بار مشكلات را از دوش ديگران بردارند و گره از كار آن ها بگشايند. حال اگر اين امانت دار الهى بهوظيفه خود عمل نكند خداونداو را عزل كرده امانتش رابه دست ديگرى مى سپارد. در قرآن مجيد در داستان قارون ثروتمند گردنكش نيز آمده است كه عقلاى بنى اسرائيل به او گفتند: «(وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللهُ الدَّارَ الاْخِرَةَ وَلاَ تَنسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا وَأَحْسِنْ كَمَا أَحْسَنَ اللهُ إِلَيْكَ وَلاَ تَبْغِ الْفَسَادَ فِى الاَْرْضِ إِنَّ اللهَ لاَ يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ); و در آنچه خدا به تو داده، سراى آخرت را بطلب; و بهره ات را از دنيا فراموش مكن، و همان گونه كه خدا به تو نيكى كرده نيكى كن، و هرگز در زمين در جستوجوى فساد مباش، كه خدا مفسدان را دوست ندارد». ولى قارون اين نصيحت منطقى و عاقلانه را نپذيرفت و آن ثروت عظيم را مولود علم و تدبير خود شمرد و براى ديگران در آن سهمى قائل نشد. سرانجام خداوند او و ثروتش را در زمين فرو برد. زلزله اى واقع شد و شكافى در زمين ايجاد گرديد و او و سرمايه اش در آن دفن شدند (فَخَسَفْنَا بِهِ وَبِدَارِهِ الاَْرْضَ). در حديثى از امام صادق(عليه السلام) مى خوانيم كه فرمود: «مَنْ عَظُمَتْ نِعْمَةُ اللَّهِ عَلَيهِ اشْتَدَّتْ مَئُونَةُ النَّاسِ عَلَيهِ فَاسْتَدِيمُوا النِّعْمَةَ بِاحْتِمَالِ الْمَئُونَةِ وَ لاَ تُعَرِّضُوهَا لِلزَّوَالِ فَقَلَّ مَنْ زَالَتْ عَنْهُ النِّعْمَةُ فَكَادَتْ أَنْ تَعُودَ إِلَيهِ; كسى كه نعمت خداوند بر او فراوان و عظيم شود نياز مردم به او شديد خواهد شد پس نعمت ها را از طريق تحمل اين هزينه ها بر خود پايدار سازيد و آن را در معرض زوال قرار ندهيد زيرا هنگامى كه نعمت (براثر ناسپاسى) زائل شود كمتر ديده مى شود كه بازگردد». در كتاب كافى در همين باب روايات ديگرى به همين مضمون وارد شده است و در باب «حسن جوار النعم» نيز رواياتى در اين زمينه ديده مى شود ازجمله يكى از ياران امام صادق(عليه السلام)مى گويد: از آن حضرت شنيدم كه فرمود: «أَحْسِنُوا جِوَارَ النِّعَمِ قُلْتُ وَ مَا حُسْنُ جِوَارِ النِّعَمِ قَالَ الشُّكْرُ لِمَنْ أَنْعَمَ بِهَا وَ أَدَاءُ حُقُوقِهَا; همسايه و ملازم خوبى براى نعمت هاى الهى باشيد. راوى عرض مى كند: چگونه همسايه و ملازم خوبى باشيم؟ امام(عليه السلام) مى فرمايد: شكر بخشنده نعمت را به جاى آوريد و حقوق آن را ادا كنيد». نكته با جابر بن عبدالله انصارى بيشتر آشنا شويم جابر بن عبدالله يكى از اصحاب جليل القدر پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) و از عاشقان اهل بيت(عليهم السلام) است و روايات فراوانى در فضيلت او نقل شده است. او در داستان عقبه (گروه هفتاد نفرى اى كه قبل از هجرت پيامبر(صلى الله عليه وآله) به مدينه، به نزديكى مكه آمدند و با پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) پيمان وفادارى بستند) شركت داشت و در آن زمان جوان كم سن و سالى بود و بعداً كه پيامبر(صلى الله عليه وآله) به مدينه هجرت فرمود جزء ياران خاص آن حضرت شد و در غالب غزوات اسلامى در ركاب پيغمبر(صلى الله عليه وآله)شركت داشت و در عمر طولانى خود امامان متعددى را ملاقات كرد و در اواخر عمر نابينا شده بود ولى خدمت امام باقر(عليه السلام) را درك كرد و سلام پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) را به او رساند. در حديثى كه مرحوم علامه مجلسى در بحارالانوار نقل كرده است مى خوانيم كه امام محمّد بن على بن الحسين (الباقر)(عليهم السلام)مى فرمايد: «دَخَلْتُ عَلَى جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ فَسَلَّمْتُ عَلَيهِ فَرَدَّ عَلَى السَّلاَمَ قَالَ لِى مَنْ أَنْتَ وَ ذَلِكَ بَعْدَ مَا كُفَّ بَصَرُهُ فَقُلْتُ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِى بْنِ الْحُسَينِ قَالَ يا بُنَى ادْنُ مِنِّى فَدَنَوْتُ مِنْهُ فَقَبَّلَ يدِى ثُمَّ أَهْوَى إِلَى رِجْلِى يقَبِّلُهَا فَتَنَحَّيتُ عَنْهُ ثُمَّ قَالَ لِى رَسُولُ اللَّهِ يقْرِئُكَ السَّلاَمَ فَقُلْتُ وَعَلَى رَسُولِ اللَّهِ السَّلاَمُ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ فَكَيفَ ذَاكَ يا جَابِرُ فَقَالَ كُنْتُ مَعَهُ ذَاتَ يوْم فَقَالَ لِى يا جَابِرُ لَعَلَّكَ تَبْقَى حَتَّى تَلْقَى رَجُلاً مِنْ وُلْدِى يقَالُ لَهُ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِى بْنِ الْحُسَينِ يهَبُ اللَّهُ لَهُ النُّورَ وَ الْحِكْمَةَ فَأَقْرِئْهُ مِنِّى السَّلاَمَ; روزى بر جابر بن عبدالله انصارى وارد شدم و به او سلام كردم. پاسخ سلام مرا گفت. بعد سؤال كرد گفت: تو كيستى؟ ـ و اين بعد از آن بود كه نابينا شده بود ـ گفتم: محمّد بن على بن الحسين هستم. گفت: فرزندم نزديك من بيا. به نزديك او رفتم. دست مرا بوسيد و خم شد تا پاهاى مرا ببوسد كه من خود را عقب كشيدم. سپس به من گفت: رسول خدا(صلى الله عليه وآله) به تو سلام رساند. گفتم: سلام و رحمت و بركات الهى بر رسول خدا(صلى الله عليه وآله) باد. اى جابر! اين بيان چگونه بوده است؟ جابر عرض كرد: من روزى خدمت پيامبر (صلى الله عليه وآله)بودم، فرمود: اى جابر! گويا تو باقى مى مانى تا مردى از فرزندان مرا ملاقات كنى كه نامش محمّد بن على بن الحسين است. خداوند نور و حكمت و دانش را به او مى بخشد. سلام مرا به او برسان». داستان زيارت قبر امام حسين(عليه السلام) توسط جابر در اوّلين اربعين، مشهور است و از نشانه هاى عشق و علاقه او به خاندان پيامبر(صلى الله عليه وآله) مى باشد كه در آن سن و سال در حالى كه نابينا بود مسير ميان مدينه و كربلا را طى كرد و خود را در ميان انبوه مشكلات به آن جا رسانيد و آن زيارت پرمعناى مخصوص را در كنار قبر حضرت خواند و گريست. جابر بن عبدالله انصارى در سال 74 هجرى قمرى در حالى كه 94 ساله بود در شهر مدينه چشم از دنيا بربست.
گزارش پست !






انجمن یاران منتظر

چت روم یاران منتظر

چت روم و انجمن مذهبی امام زمان



هم اکنون 10:17 پیش از ظهر