آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
نمایش موضوع به شکل عادی | |||
اطلاعات نویسنده |
من تو را از خدا می خواهم
سه شنبه ۲۵ تیر ۱۳۹۸ ۱۱:۱۷ بعد از ظهر
[#2]
|
||
دلم برای روزهایی تنگ شده که بی دلیل صدایت ميزدم تا آن " جانم " را بشنوم ،
برای روزهایی که ساعتها منتظر هم بودیم تا دقایقی صدای هم را بشنویم ، دلم برای روزهایی تنگ شده که حتی از یک ثانیه بعد خبر نداشتیم اما برای سالهای بعد باهم بودن حرف می زدیم ، دلتنگت شده ام ، دلتنگ صدایت و بغض دلتنگی هایت، دلتنگ تو و روزهایی که با تو گذشت...... تمام دوران عمرم در آن با تو بودن ها خلاصه میشود، و هر روز ناخودآگاه در ذهنم مرور می شود. بدان که یاد و خاطره و عشقت تمام وجودم را مُسخّر کرده است، و دانستنت آرامشی است بر دلی که برای تو می تپد. سالهاست از آن روزها می گذرد و من هر شب با دلی پر از زخم و چشمی خیس باران سر به آسمانی دارم که شاید تو هم نظاره گر آنی . و سالهاست انگیزه با تو بودن بزرگترین امیدواری است که تمام سختی ها را تحمل کنم ، و البته من تو را از خدا خواسته ام. نمی خواهم بپذیرم گاهی اوقات برخی آدمها فقط میتوانید در قلبمان باشند نه در زندگیمان. از اینجا صدایت می کنم ، تو آنجا بغلم کن . |
|||
|