نوشته شده توسط : حضور 313  » 
اسمونی جان متن شما که نمیدونم از کدوم سایت گرفتین با متن بنده که از معبرسایبری گرفتم خیلی با هم فرق داره.

اتحاد به هر قیمتی فکر کنم خوب نباشه. این اقای مطهری دفعه اولش نیست. شما گفتی بصیرت؟؟!! آقای مطهری چن وقت پیش دانشگاه اصفهان بودند. اونجا یه خانم دانشجو در حد دو دقیقه رفتند روی  جایگاه و صحبت کردن. برید ببینید ایشون چی به این اقا گفتند. توی آپارات احتمالا پیدا میشه. یاعلی مدد





متنی که نوشتم از هیچ سایتی نبوده ... 

و در ضمن خیلی از این معابر سایبری خط شان از خط شهدا جداست .... شهدا کجا به دنبال نام و نشان بودند؟.... شهدا کجا به دنبال بهره برداری شخصی از مقدسات بودند؟ .... 

یکی از دلایل مهم این همه شکاف هایی که بین مردم ما افتاده به خاطر تفکرات همین معابر است .

در ضمن اتحاد با چه کسی به هر قیمتی خوب نیست؟ ... اتحاد با برادران و خواهرانمان؟.... با مردم خودمان؟ ... یعنی ترجیح این هست که با مردم خودمان درگیر شویم؟ ...

چرا اینقدر راحت جرات می کنیم برای رسیدن  کوچک ترین مقاصد حرمت شهدا را بشکنیم؟ .... این که برای مقاصد سیاسی از شهدا مایه می گذاریم در حالی که می دانیم سیاست امروز پر از دروغ و سیاه نمایی ست و همچنین تفکرات بسیار متفاوتی در سیاست قرار دارد ؛ ایا این درست است از شهدا سو استفاده کنیم؟ ... همه تفکرات موجود در سیاست ادعا دارند می خواهند در راه شهدا باشند .... پس حق نداریم از شهید استفاده ابزاری برای یک جناح یا چند جناح سیاسی داشته باشیم.

فکر نمی کنیم این ابزار قرار دادن شهدا موجب کم ارزش شدن انها در نظر بعض قشر های مردم می شود؟



پ.ن : شهید برای همه ست ... برای هر کسی که به شهید ارادت دارد ... نه فقط برای عده ای خاص ... لطفا شهید را خصوصی سازی نکنید.

 همه ی این ها خواهربرادرامونن ... این درد سینه ی ماست که خواهرامون یا برادرامون جهل دارن و نمیدونن ....غافلن و حواسشون نیست ... می دونن ولی نمیخوان و کوتاهی می کنن ...... این چیزها قسمتی از درد و غم دل ماست ..... 

رفقا ما همه خواهر برادریم .... باید به هم محبت داشته باشیم ... اگه یه بنده خدایی تو گناه دست و پا میزنه و پریشانی زندگیشو گرفته ..... اصلا همون خواهری که میگی کلی از وقتشو میذاره تا ظاهرش رو اونجور که نباید ، درست کنه .... چقدر سخته دیدن این چیزها ...  خواااااهرته ... کمکش کن !

 هرچند این مطلب از جای دیگری ست اما لازمه نکته ای رو بگم...



جدا که استدلال بسیار جالبی بود ... یعنی این معبر سایبری فکر این اقازاده را خوانده و قدرت فکر خوانی و ذهن خوانی دارد؟ ..... و یا نکند خود این اقازاده این تفکرات را بیان نموده که اینقدر راحت و بی پرده نقل می کنند؟؟؟



اصلا بحث فرزندان  شهدا نظیر همت و باکری  و امثالهم نیست ... بحث مراجع و علمایمان هم نیست ........ اینهایی که من دیدم ..... اینهایی که ادعا دارند رهرو راه شهدا هستند و امروز پرچم دار نام بسیج هستند ( و اوضاع امروز  بسیج هم ناشی از عملکرد همین هاست ) ........  فرزندان این شهدا که جای خود دارند ... اینها اگر خود همت و باکری هم امروز بودند .... اگر خود حاج حسین خرازی هم امروز بود... مقالبش می ایستادند... چون شهید هم اگر امروز بود راه و روش اینها را قبول نداشت ... سندش هم بقیه الشهدا هستند و خاطرات و سیره همان شهدا.... اینها اگر شهید هم بود و مخالفشان حرفی می زد ردش می کردند ... 



.... دلیل این که امروز نام شهدا را برد کردند مشخص است  همت همت باکری باکری ... چرا؟ ... چون شهید شهید شده و امروز در جسم

مادی نیست تا مخالفتی با اینها بکند .... برای همین امروز از شهدا خوب حرف می زنند ... ولی کسانی که امروز با تفکرات شهدا زندگی می

کنند جایگاهی ندارند ... اگر راست بود پس چرا بقیه الشهدا ( یاران باوفا و صدیق شهدا ) که امروز با همان اخلاص در گوشه ای و در انزوا زندگی می کنند را کنار گذاشته اند؟ ..... بقیه الشهدایی که تفکراتشان تفکرات شهداست و اخلاصشان همان اخلاص ...... ..... ..... چرا اینها که امروز حاضر هستند حرفشان خریداری ندارد ولی حرف شهدایی که رفیق همین بقیه الشهدا بودند را همه جا می زنیم ..... چرا ادعا می کنیم با شهدا هستیم ... در ارزوی شهدا هستیم .... رهرو و الگوپذیرشان هستیم ولی کسانی که زندگی شان زندگی شهدا و حرفشان حرف شهداست را کنار می زنیم و ردشان می کنیم؟؟؟؟ .... دم خروس را باور کنیم یا .... !!!! کدام درسته؟؟؟؟



 اگر صرفا از جان گذشتن هنر باشد ...پس داعشی ها و وهابیون امروز از هنرمندترین امتها اند و خیلی باید از بسیجیان جلوتر باشند ..... اما قطعا این طور نیست ... چرا که همین جان فدا کردن همین داعشی ها و وهابیون یا از روی جهل و نادانی ست .... پس یقینا یک جوانی که از روی شور و احساس ادعای شهادت طلبی می کند نمیتواند به هدف برسد ... امروز خیلی ها فقط می خواهند بروند جایی که جنگ باشد و شهید بشوند .... به زور دنبال شهادت می گردند .... شهادتی که خالی از بصیرت و درک است .... نمونه اش جوانان دانشجوی بسیجی ما .... خیلی هایشان به دنبال شهادت هستند ولی حتی ذره ای به وظایف علمی خودشان عمل نمیکنند .... بحث علم هم نباشد ... بحث تکلیف است .... کسی که می خواهد در مسیر شهادت به پختگی برسد باید به تکالیفش عمل کند ... در هر کار و باری که می خواهد باشد ........  برای همین حضرت سید علی خامنه ای رهبر مسلمانان جهان بارها گفته بصیرت بصیرت ... بصیرتی که هر کسی از راه رسید و هر جور که خواست تفسیرش کرد....

 اکثر جوانان بسیجی ما خودسازی و انواع جهاد را ندارند ....... خب کسی هم نیست به این جوان ها راه شهدا را نشان بدهد .... فقط چند داستان که دلخواه خودمان هست را یاد این جوانان می دهیم و نتیجه اش همین می شود ... که جوان هایمان راه شهید را که پیدا نکنند هیچ ... گیج و سردرگم هم بشوند.

در ظاهر به شهید احترام می گذاریم ... برایش اشک می ریزیم ... کارها می کنیم ..... ولی دریغ از یه جو عمل با تعقل .... چرا که اگر فکر می کردیم مثل همان شهید زندگی میکردیم ...



همین هایی که امروز ادعاها دارند ببینید چقدر مثل شهدا در عمل زندگی میکنند ..... ؟!



با معابر سایبری و غیر سایبری کاری نیست ... چرا که وقتی کسی در همین حد حرمت برای شهید قائل هست که برای رسیدن به مقاصد شخصی و امال نفسانی اش و یا تفکرات غلطش از شهدا مایه می گذارد ... و ذره ای به فکر اتحاد و همبستگی ای که رهبرش مدام تکرار می کند هم نیست و به جای اینکه محبوبیت شهدا را در دل مردم زیاد کند ... موجب  بددلی گروهی از مردم نسبت به شهدا شود ... این تکلیفش مشخص است .... با این ها کاری نیست چون خیلی چیزها به خورد ما می دهند که ثمره ی هوا و هوس است نه اخلاص ....



ما شهدا را دیده ایم و معنای واقعی بسیج را درک کردیم .... 

بسیجی بودن یک افتخار است ... ولی بسیج با چه معنا و تعاریفی؟؟؟!!!



رفقا خیلی از معابر به دنبال برند شدن و مطرح شدن هستند .... خیلی از این معابر حتی به معنای شهید پی نبردند ...... تالارها و محافلشان پر است از حرف ها و شعر های زیبا و جذاب ولی...

 ان شا الله که این انتقادات بدون غرض و به دور از هوا و هوس ها و برای خدا بوده باشد ...



ما نگران وهابیون و داعش و جیش العدل و ... هستیم غافل از اینکه چنین جریاناتی در داخل کشور بین ما شیعیان در حال ایجاد شدن است ...

گروه هایی تند رو که نیتی جز تخریب و اشوب ندارند... و در عمل هیچ اعتقادی به رهبری ندارند.. زیرا رهبرانشان کسان دیگری هستند..... کسانی که می خواهند این نظام به سرانجام نرسد ...

کاش بازیچه دست انها نشویم...

 عالمی می گفت : قبه ی امام حسین تو دلته ... از همین جا با تمام وجودت سلام بده که گویا کربلایی ...

هر چند کربلا ...

 من تعجب می کنم با وجود این همه یار و بسیجی مخلص در کنار مقام معظم رهبری یعنی یک عمار پیدا نشده ؟

پس این همه ادعا از جانب مدعیان از کجاست؟ ......به جای اینکه در اخر کلام این عمار را تفسیر کنیم به این که  هاشمی و روحانی و دولت فلان هستند... بهتر است به خودمان یک نگاهی بیاندازیم ... وگول این بازی ها را نخوریم و درگیر جناح بازی ها نشویم ... اگر مشکل فقط از اصلاحی ها بود هیچ وقت نمی فرمودند این عمار .... همان هایی که امروز مدعی بصیرت هستند و بدون توجه به سخنان واضح رهبری ان طور که دلشان می خواهد تفسیرش می کنند و جو کشور را متشنج می کنند عامل مظلومیت رهبری هستند.



پی نوشت : ما قبل از احمدی روشن ها و شهدای هسته ای شهدای زیادی داشته ایم ... نمی دانم موقعی که خون انها را پایمال می کردند این حامیان شهدا کجا بودند که حالا سر رسیده اند ... گویا فعلا به نفعشان است چون از این شهدا برای جریاناتشان سود می برند ... شهدای هسته ای!؟

پس اینها دهه بعد از جنگ ... دهه 70 ...80 ..و اصلا تا همین حالا کجا بودند؟

 خدا عاقبت همه ی ما را ختم به خیر کند ...

چرا کاسه ی داغ تر از اش می شویم و جلوتر از رهبری حرکت می کنیم؟؟؟!!!

این کارها جز تخریب بیشتر نتیجه ای در بر ندارد

بد نیست بیانات حجت الاسلام و المسلمین ناطق نوری رئیس دفتر بازرسی مقام معظم رهبری را از قول شخص رهبری درباره توافق ژنو بخوانیم و اینقدرمفسر نباشیم.

و این همه بازی ایا از روی هوا و هوس و به خاطر جناح بازی ها و چپی و راستی بودن و رسیدن به منافع نیست؟... وگرنه سخنان مقام معظم رهبری واضح است و اینقدر نیاز به تفسیر ندارد .

 

	تن ادمی شریف است به جان ادمیت ....     

	                       نه همین لباس زیباست نشان ادمیت

	

	اگر آدمی به چشم است و دهان و گوش و بینی

	

	چه میان نقش دیوار و میان آدمیت؟

	 

 بسم رب الشهدا و الصدیقین 

سلام علیکم

برادر عباس عزیز ... خدا حفظتان کند.

ان شا الله به برکت محبتی که به  حضرت زینب س دارید گره از کارتان باز شود و مسیر درست را پیدا نمایید.

 بسم رب الشهدا و الصدیقین ...

خدا خیرتان دهد که در هدفتان ثابت قدم بوده اید ...

ان شا الله به حق مادر سادات ان یار و همسنگری تان شفا یابد تا سنگرهای خالی را پر کند و راه شهیدش را همچنان ادامه دهد.

و تمام حرف همین است  : ان شا الله  علی وار و زهرایی زندگی کنید .

این شب ها  شب های در بستر بودن حضرت زهراست ... ان شا الله  به حق صدیقه ی طاهره س انوار مقدس ان حضرت زندگی تان را متجلی کند.



..........خدا شهیدتون کنه 

در پناه حضرت زهرا س باشید ...


	............یا زهرا س

 خدا صبرتان بده 

ان شا الله با حضرت زهرا سلام الله علیها محشور می شوند.

به نیتشان حتما مجلس روضه خاصه حضرت فاطمه ی زهرا س بگیرید...

 

	بسم رب الشهدا و الصدیقین
خدا صبرت بده برادرم 

در روزگارانی نه چندان دور رفیقانی بودند ... رفیقانی که در رفاقت حرفی باقی نگذاشتند ...رفیقانی که با هم بزرگ شده بودند ... هم کلاس بودند .. بچه محل بودند ... اما از درس و کار و خانواده و همه چیزشان گذشتند ... و راهی جبهه ی حق علیه باطل شدند ... رفیقانی که پای شهادت پیمان  بسته بودند.

فردای شب عملیات به یادگاری رفیقش نگاه می کرد و خاطرات لحظه به لحظه از جلوی چشمانش می گذشت ... و رفیقی که دیگر در بینشان نبود ... صدای خنده هایش هنوز در گوشش بود ... و لحظه ی اخر که در اغوشش کشید و حلالیت خواست . 

شـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــهــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــادتــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ



نوشته شده توسط : اسمونی  » 


	

		نت های خصوصی یک فرمانده دسته
	

		شهيد جعفر خنكدار فرمانده دسته 2 از گروهان شهيد بهداشت جمعی گردان حمزه سيدالشهداء(لشکر ویژه ۲۵ کربلا)
	

		

		

		امشب در خلوت چادر يا بهتر بگويم در خلوت سنگر در كنار بهترين عزيزانم نشسته ام و با معشوق خودم كه   

		 
	

		خدا باشد، خلوت كرده ام.
	

		همين را بگويم كه خيلی دلم گرفته،
	

		نمی دانم چه بنويسم، خدا می داند كه اين قلم خودش حركت می كند و بر دفتر می نويسد.
	

		نمی دانم چه بنويسم همين قدر بگويم كه دلم  می خواهد گريه كنم.
	

		دلم می خواهد داد بزنم.
	

		دلم مي خواهد به دور  از عزيزانم، دوستانم و همسنگرانم گريه كنم.
	

		دلم می خواهد برای بهترين يارم غلام فلاح نژاد گريه كنم.
	

		خدايا ! عقده ها در دلم سنگينی می كند،
	

		نمی دانم چرا وقتی به چهره های نورانی و معنوی برادرانی كه در كنارم نشسته اند نگاه می كنم، حال 

		 
	

		ديگری به من دست می دهد.
	

		نمي دانم چرا وقتی به خلوت گردان، به خلوت چادر نگاه می كنم، وقتی جای غلام ها و حسين ها را خالی

		

		می بينم و می بينم كه عده قليلی فقط در داخل سنگرها هستند، دلم می خواهد بگويم: غلام جان كجايی؟

		

		حسينی كجايی؟ بلباسی كجايی؟ شير سوار كجايی؟ محمد رضا مسرور كجايی؟ اصغر تركمان

		

		كجايی؟ ...  ای يار صديق امام حسين( ع)، حسين عزيزی كجايی؟ بياييد ما را با خود ببريد و ما را تنها نگذاريد.
	

		بياييد و بنگريد كه چگونه دوستان، ما را در اين خلوت سنگرها تنها گذاشته اند.
	

		بياييد و غريبی ما را ببينيد.
	

		بياييد و بی وفايی ياران مان را ببينيد.
	

		شما را جان زهرا ما را از اين دنيا به نزد خود بخوانيد.
	

		ديگر بس است. دوری ديگر بس است . فراق ديگر بس است . شما را به خدا، ما را تنها نگذاريد.
	

		خدايا ! مرگ ما را شهادت در راه خود قرار ده و ما را با دوستان مان و برادران مان محشور بگردان.







امروز روز بخشیدن فدک به حضرت زهرا س به امر خدا بود ... و جز بغض و سکوت چیزی نمی توان گفت...

به برادر ادمین : اینجا که گذشت ... شاید دلتنگ شوی ... اما غصه نخور ... به امید فردا باش ... وعده دیدارتان بهشت...