(نسخه قابل پرینت موضوع)
عنوان موضوع : تربیت نفس 7
نمایش موضوع اصلی :

سپیده 313 شنبه ۱۴ دی ۱۳۹۲ ۰۲:۴۰ بعد از ظهر


 تربیت نفس؛ جنود عقل و جهل 

با خدا باش: بسم الله الرحمن الرحیم
افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد رب ادخلنی مدخل صدق و اخرجنی مخرج صدق و جعلنی من لدنک سلطانا نصیرا

بحث را در موضوع جنود عقل و جهل ادامه می دهیم در جلسه قبل خدمت بزرگواران عرض شد که کبر از جنود جهل و در مقابل ان تواضع از جنود عقل می باشد نکته و تا حدی کبر را برای دوستان تعریف کردیم این که انسان وقتی متوجه خودش است و خوبیهای خودشو همیشه ببیند و از عیب خود غافل باشد و در مورد دیگران هم بر عکس عمل کند یعنی عیوب دیگران را همیشه می بیند و خوبیهای آنها را فراموش کند کمالات ظاهری را کمال حقیقی ندید در این حالت یک حالت خودخواهی و محبت به نفس خودش پیدا می کند که بنام کبر خوانده می شود و این رذیله خطرناک بصیرت انسان را از بین برده و انسان کور می گردد و وقتی این صفت در جسم و ظاهر انسان بروز کرد به آن تکبر گفته می شود و در برابر آن صفت تواضع قرار دارد که در این حالت انسان عیوب خود را دیده و به یقین می بیند که وجودش خالی از عیب نیست و خودش را ترفیع نمی دهد بله همیشه دیگران را ترفیع می دهد و حالت سربلندی را از خود دور کرده و ذلت و افتقار خودش را حس می کند

در این حالت صفت مبارک و نورانی تواضع در نفسش رشد کرده و خود را همیشه از دیگران کوچک می شمارد این مطالبی بود که خلاصه جلسه قبل خدمت دوستان عرض کردیم

درادامه همین بحث شرح صدر و ضیق صدر را توضیح می دهیم وقتی انسان از همه ارزشهای خیالی خودش را آزاد کرد و دلش را به سوی ارزشها و فضائل حقیقی سوق داد مانند این که کمالات ظاهری را کمال حقیقی ندید جمال و مال و منال و اولاد و امثال اینها را باعث بزرگی و عظمت ندید در نظرش همه اینها کوچک امد اون وقت چنین انسانی وسعت قلبش تا بی نهایت رشد می کند چرا که قلبش را به قیود نفسانی و ارزشهای خیالی محدود نکرد و از تعلقات بی ارزش و خیالی خودشو ازاد کرد در این حالت اطمینانی در قلبش حاصل گردد در این حالت که خودش را فقیر درگاه الهی یافته و به صفت نورانی تواضع مزین می شود و این مبنای معرفت نفس برای چنین انسانی خواهد بود؛ البته اینطور نیست که ما به زور خودمونو کوچک و فقیر بدانیم بلکه در اثر تزکیه نفس انسان به این حقیقت خواهد رسید که  از خودش هیچ ندارد و این را با چشم یقین خواهد دید و خواهد دید که همه خیر ها از خداست همچنان که آیه شریفه زیر به این حقیقت اشاره دارد

در سوره نساء آیه 79 می فرماید ما اصابک من حسنه فمن الله و ما اصابک من سیئه فمن نفسک طبق این آیه شریفه همه خوبی ها از خداست و همه بدیها از ماست وقتی ما این حقیقت را درک کردیم دیگر کبر چه معنی دارد دیر چه لزومی دارد به دیگران بزرگی بفروشیم ولی پناه بر خدا از این بت نفس از این مادر بت ها که همیشه در کمین انسان خوابیده و با همکاری ابلیس ما را به بدبختی دعوت می کند تا از خدای مهربان منقطع کند و با خودبینی ها و تکبر ها بدبختمان کند چنانکه خود ابلیس با این صفت خطرناک بدبخت شد لذا بر هر انسان عاقل لازم است که که بر این حقیقت فکر کند و حقارت خود را بدست اورد و به یقین بداند که فقیر درگاه خداست و باز بداند همه خوبیها لطف خداست تا خودش را از این بدبختی نجات داده و به صفت نورانی تواضع برسد تواضع در ظاهر شکستگی و کوچک کردن نفس است ولی در باطن صاحب تواضع به بلندی عرش خداست و عظمتش را خدا می داند

یه حکایت کوچک عرض می کنم تا بیشتر موضوع روشن بشه خداوند متعال به یکی از پیامران اشتباه نکنم به حضرت موسی علی نبینا و آله و علیه السلام فرمود کسی پستراز خودتو بیار کسی به نظرش نرسید دست خالی داشت میومد تو مسیر راه لاشه سگی را دید به فکرش خطور کرد که شاید این پستر از من است ولی به نفسش فائق شد و اونو هم نیاورد وقتی با خدا صحبت می کرد وحی امد که اگه اونو میاوردی از درگاهم دور می گشتی

دوستان همه اینها حقیقت خطر کبر را به ما می آموزند همه پیامبران و همه اولیای خدا تلاش می کردند با انجام کارهای تواضع آور خودشان را از کبر دور کنند مثلا حضرت عیسی علی نبینا و آله و علیه السلام یک روز به حواریون گفت حاجتی براتون دارم گفتند حاجتت چیست یا روح الله پس حضرت بلند شد پاهای همه حواریون را شست حواریون گفتند یا روح الله ما سزاوار این کار بودیم بعد حضرت فرمود سزاوارترین مردم به خدمت نمودن به خلق عالم است یعنی هر چه علم و معرفت انسان بیشتر بشه بیشتر باید در خدمت مردم باشه این حقیقتی است که باید درک کنیم


اشک فراق: اگر خدمت به طرف مقابل باعث سوء استفاده اون طرف بشه چطور؟

با خدا باش: خوب باید همه جوانب را در نظر گرفت گاها خدمت به افراد بد باعث هدایت اونها می شه گاها بر عکس عمل می کنه  ولی در کل خدمت کردن باعث نرم شدن طرف مقابل می شود شاید در مرحله اول باعث سوء استفاده بشه ولی در تکرار انسان غالب می شود

اشک فراق: بله درسته.ولی گاهی باعث غرور اون شخص هم میشه

با خدا باش: خوب ادامه حدیث را عرض می کنم وتوقعات بعدی
خوب اگه تشخیص دادیم طرف صلاحیت ندارد بهتره انجام ندهیم من به شما تواضع کردم تا شما هم به سایر مردم تواضع کنید انگاه حضرت باز فرمود به تواضع تعمیر می شود حکمت نه به تکبر چنانکه در زمین نرم زراعت می روید نه در کوهستان پس دوستان عنایت کنید صفات نفس چه خوبش و چه بدش با تمرین و تکرار بدست میاید زحمت دارد صبر میخواد باید تمرین کنیم تلاش کنیم تا این نورانیت ها بدست آید چه در خانه چه در محل کار و همه جا ما با مردم طرف هستیم باید برخوردهامون را کنترل کنیم اولا دقیقا خودمان را انالیز کنیم این که چقدر کبر و تکبر در من وجود دارد بعد برنامه مراقبه بزاریم این که عملی که باعث رشد این صفت می شود را ترک کنیم من چند تاشو به عنوان مثال عرض می کنم

مثلا سعی کنیم بیشتر از کلمات دستوری استفاده نکنیم زیاد دستور ندهیم سعی کنیم بیشتر کار های خودمونو خودمون انجام دهیم قرار نیست مثلا هر کاری را تو خونه به بچه بگیم تا به همسر بگیم تا به والدین یا برادر و خواهر بگیم بلکه نه تنها کارهای خودموو انجام دهیم بلکه به کمک دیگران هم بیفتیم تا روح تواضع را رشد دهیم

مثال بعدی مثال بعدی در مورد ظاهر و آراستگی است مثلا اگه لباس تازه پوشدیم خدای نکرده با این دید که بذار ببیند من لباس فاخری پوشیدم نباشیم یا زیبائی ظاهری خود را به رخ دیگری نکشیم یا مثلا ماشین مدل بالایی داریم به دیگران فخر نفروشیم و یا مثلا ما لیسانس داریم و یکی هم کنار ما ابتدائی خونده خودمان را برتر ندانیم بدانیم که برتری در تقواست برتری در ایمان است برتری با ماشین نیست حتی علامه دهر باشی معلوم نیست جایگاه اخرتی تو در پیشگاه خدا چیست لذا بزرگان توصیه می کنند تا مراقبه نکنیم نمی تونیم اینها را کنترل کنیم کسی تو تربیت نفس موفق خواهد بود که مراقبه و محاسبه داشته باشه الان ما بحث کبر و تکبر را داریم کسی که اهل مراقبه است همین امشب خودشو بررسی می کنه از امشب خودشو محاسبه می کنه و موارد ی که تو این مورد ایراد داره را استخراج می کنه و در طول روز مراقبه روزانه می کنه تا گرفتار کبر نشه

امیدوارم خداوند متعال به همه ما توفیق تربیت و تزکیه نفس را روز کند و صلی الله و علی محمد و آله و السلام علیکم ورحمه الله و برکاته 


Powered by FAchat