(نسخه قابل پرینت موضوع)
عنوان موضوع : آسمون هم تاب شنیدن نداره....
نمایش موضوع اصلی :

بهار دوشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۲ ۱۰:۳۷ قبل از ظهر

آسمون هم تاب شنیدن نداره....

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
تو بیمارستان که بودیم یه جانباز رو آوردن

موجی بود . 20 سال با این درد زندگی کرده بود

بستری که شد همسرش نشست کنارش و شروع کرد به گریه کردن

پرستار پرسید چی شده ؟

با صورتی کبود و تنی رنجور پرسید :

نمیشه خودم تو خونه مراقبش باشم ؟

پرستار گفت : باز حالش بد بشه کتکت بزنه چیکار میکنی ؟

در حالیکه چشمش به همسرش بود جواب داد :

خوب منو بزنه بهتر از اینه که خودشو بزنه

شوهرمه . عشقمه . دوسش دارم .

و باز گریه کرد

از پنجره به بیرون نگاه کردم




آسمون هم تاب شنیدن نداشت . شروع کرد به باریدن

Powered by FAchat