(نسخه قابل پرینت موضوع)
عنوان موضوع : مدیون فرزندان شهیدم
نمایش موضوع اصلی :

بهار چهارشنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۲ ۱۲:۰۵ قبل از ظهر

ای شهید ... حرفهای دلتان را بگویید تا کی میخواهید سکوت کنید !!!!!!!!!!
تا کی میخواهید بغض هایتان رو در گلو فرو ببرید !!!!!!!!


مگر حرفهایشان را نگفتند؟

چرا گفتند ولی گوشهایم
انقدر از دروغ و گناه و غیبت و پر شده است دیگر نمیشنوند حرف های آسمانی را  

خودم میدانم شرمنده پلاکت
و مدیون اشکهای فرزندانتان هستم

ای شهید ای تاج سرم

میدانم حق داری هر گلایه ای را از من بکنی ، ولی من به اشتباهاتم پی برده ام واینک بغض سنگینی در گلویم نشسته است میخواهم دق کنم ، امانم بده و شفاعتم کن تا بتوانم جبران کنم

از امام زمانم و ازخدا میخواهم کمکم کند تا وصیت هایتان را اجرا کنم

ای شهید بخاطر اجرا نشدن وصیتت غصه مخور
ای شهید از این ببعد برای سلامتی و فرج یوسف زهرا دعا خواهم کرد غصه مخور
ای شهید از این ببعد برای اشکهای رهبرم نیز فکرهایی کرده ام غصه مخور
ای شهید خوب میدانم فرزندانت نیز بر گردنم حق دارند و این حق را بتوفیق الهی ادا خواهم کرد تو فقط غصه مخور
........

و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون    169 ال عمران


Powered by FAchat