(نسخه قابل پرینت موضوع)
عنوان موضوع : چرا بهائيت را نجس مي دانيم و فرق بين ما و آنها در چيست؟
نمایش موضوع اصلی :

بلاغ مبین یکشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۲ ۰۲:۲۱ قبل از ظهر


‌‌‌‌قريب به اتفاق فقهاء تعداد نجاسات را يازده[1]  و برخي دوازده مورد اعلام كرده اند، از جملة آنها كه همه بالاتفاق آنرا ذكر كرده اند نجاست كافر است، كافر يعني كسيكه منكر خدا باشد و يا براي خداوند متعال شريك قائل باشد و يا اينكه رسالت حضرت خاتم الانبياء محمد بن عبدالله ـ صلي الله عليه و آله ـ را قبول نداشته باشد و نيز به كسي كافر مي گويند كه ضروري دين يعني، چيزي را مثل نماز و روزه كه همة مسلمانان آنرا جزء دين اسلام مي دانند منكر شود.

فقهاء در اين زمينه به آية شريفة «انما المشركون نجسٌ»
[5] و روايات متعدد ديگري، از جمله اين روايت كه از امام صادق ـ عليه‎ السلام ـ نقل شده است «من نصب ديناً غير دين المومنين(دين اسلام) فهو مشرك»[6] استناد مي كنند.

و از فروعاتي كه براي اين مسئله ذكر كرده اند اين است كه تمام بدن كافر حتي مو و ناخن و رطوبتهاي او نجس است.
[7]
حال كه روشن شد چه كساني در فقه اسلام و شيعه نجس مي باشند به كنكاش در آثار بهائيان مي پردازيم تا از برخي عقايد آنها آگاه شويم بهائيت فرقه اي است كه توسط حسنعلي نوري معروف به بهاء الله به وجود آمده است. قبل از آن به وسيله علي محمد باب كه به پيروي از انديشه هاي شيخيه خود را ركن چهارم يا انسان كامل پنداشته بود، با بيت را به وجود آورده بود، وي در آغاز مدعي بود كه باب امام زمان(عج) مي باشد ولي در نهايت ادعاي الوهيت نموده و اعلام نمود كه بعداً كسي را به عنوان «من يضحصر الله» خواهد فرستاد. بعد از اعلام علي محمد، حسينعلي نوري مدعي شد كه او همان كسي است كه علي محمد باب وعده آمدن او را داده است. بعد از آن با ادعاي نسخ دين اسلام، نغمة ايجاد دين تازه سرداد و به دين سازي روي آورد.[8]
برخي از عقايد بهائيت از قرار زير مي باشد:
1. اعتقاد به الوهيت علي محمد باب و حسينعلي نوري
يكي از سخيف ترين و غير معقول ترين اعتقادات بهائيت و بابيت اعتقاد به اله بودن باب و حسينعلي نوري است علي محمد باب ادعا كرده است كه رفيع ترين مراتب حقيقت يعني الوهيت در او حلول كرده آن هم حلولي مادي و جسماني.
[9]
اين اعتقاد بهائيت با مباني تمام اديان آسماني در تضاد مي باشد زيرا در اديان آسماني الوهيت مختص حضرت حق، پروردگار و خالق جهان و جهانيان است و در اين مقام هيچ كس و هيچ چيز با او شريك نيست.
2. اعتقاد به مقام نبوت علي محمد و ميرزا حسينعلي
بهائيان مي گويند: مقام قائم موعود به حكم برخي آيات قرآن كريم، مقام اصالت و نبوت است.
[10]
اما شيعه مي گويد: قائم موعود تابع قرآن مجيد و شريعت خاتم الانبياء محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ و مقام او مقام خلافت و وصايت و امامت است نه اصالت و نبوت.[11]
3. اعتقاد به قائم موعود بودن علي محمد باب و ميرزا حسينعلي
بهائيان مي گويند: علي محمد و ميرزا حسينعلي موعود دين اسلام هستند و جميع انبياء بدان اشارت داده اندو علامات آن در كتابهاي آسماني ثبت است.
اما شيعه مي گويد: موعود دين اسلام يكي قيامت كبري است و ديگري ظهور بقية‌الله ارواحنا له الفداء كه در قرن سوم هجري در سُرّ من رآه متولد شد، نام مادرش نرجس مي باشد.
4. اعتقاد به نسخ دين اسلام
بهائيان مي گويند: مقام قائم موعود، مقام شارعيت است نه تابعيت،
[12] و نيز مي گويند قائم در هنگام ظهورش حكم به نسخ دين اسلام مي كند و بتشريع شريعت جديدي غير از اسلام مي پردازد.[13]
اما شعيه مي گويد: قائم موعود، تابع قرآن مجيد و شريعت خاتم الانبياء محمد ـ صلي الله عليه و آله ـ و مجدد و محيي همان دين اسلام است و صاحب كتاب جديد و آورندة‌ شريعت جديدي نيست.[14]

خلاصه آنكه بهائيان:
اولا:ً مدعي الوهيت باب و بهاء و منكر خاتميت نبي مكرم اسلام هستند، ثانياً: منكر احكام ضروري دين مثل نماز، و روزه و... بوده و آنها را منسوخ مي دانند.
ثالثاً نه تنها منكر وجود نازنين حضرت بقية الله الاعظم هستند بلكه دشمن او مي باشند.
در نتيجه مي توان گفت كه علت نجاست آنان، كفر آنان مي باشد و ادله اي كه به نجاست كفار و مشركين دلالت دارند، آنها را نيز در بر مي گيرند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. توضيح المسائل مراجع عظام، قسمت نجاسات.
2. بهائيت دين نيست، ابوتراب هدائي.
3. تاريخ جامع بهائيت، بهرام افراسيابي.
4. وسائل الشيعه، حر عاملي، ج1، كتاب الطهاره، ابواب مقدمه عبادت باب2.


پرسش :

بهائيت چيست و چه عقايد و احكامي دارد؟


پاسخ :

وقتي در قرن 13 هجري قمري شخصي به نام علي محمد شيرازي ادعاي نيابت و باب امام زمان(ع) را كرد، با حمايت مستقيم كشورهاي سلطه طلب توانست بين مردم ايران اختلاف اندازد و بر پايه همين حمايت ها بود كه بعد ادعاي مهدويت و سپس نبوت كرد و در آخر ادعا نمود كه او خدا است و خداوند در او ظهور كرده و دورة دين اسلام به پايان رسيده است و در نهايت بر اثر واكنش علماي اسلام، در سال 1266 قمري در تبريز اعدام گرديد و بعد از او ميرزا حسينعلي ملقب به بهاء الله ادعاي جانشيني او را كرد و گفت منم خداي عزيز كه باب مژده آمدنم را داده بود و در كتاب هايي كه نازل كرد تنها مقداري از احكام باب را نسخ كرد و پس از او پسرش عباس معروف به عبدالبها جانشين او شد.
در اين نوشته قبل از بيان عقايد و احكام بهائيت اشاره اي خيلي كوتاه به حمايت هاي بيگانه گان از اين فرقه مي كنيم:
1. حمايت روسيه: سفارت روسيه از اول فتنه بابيه و پيدا شدن فرقه بابيه و بهائيه از رهبران اين فرقه حمايت مي كرد. به عنوان مثال دالگوركي سفير روسيه در تهران براي نجات بهاء الله از زندان پادرمياني كرد و فرستاده خود را با وي همراه نمود تا به سلامت از ايران خارج شود.
2. دولت انگلستان: بعد از انتقال رهبري بابيت و بهائيت به عراق و سپس فلسطين، رهبران اين فرقه خود را به تبعيت استعمار انگليس در آوردند به طوري كه پس از پايان جنگ جهاني اول به پاس خدماتي كه عبدالبهاء براي استعمار انگليس انجام داده بود طي مراسمي لقب سِر(Sir) و بزرگترين نشان خدمتگزاري، نايت هود(Knight Hood) را دريافت كرد.
3. آمريكا: در اثر حمايت هاي آمريكا، بهائيگري به ستون پنجم و يكي از ابزارهاي استكباري آمريكا بعد از جنگ جهاني اول مبدّل شد.
4. پادشاه عثماني: براي قدرداني از حمايت هاي عثماني از بهائيت، عبدالبهاء لوحي براي او نازل كرده و از او تشكر نمود.
5. دولت غاصب اسرائيل: بهائيت از اول پيدايش خود با يهود همكاري داشت، به طوري كه دكتر احمد شلبي عقايد اين فرقه را در كتاب مقارنة الاديان اليهوديه مي آورد كه هيئت بين المللي حيفا در نامه اي به محفل روحاني ملي بهائيان ايران در اول ژوئيه 1952 رابطه شوقي افندي رابا حكومت اسرائيل اعلام داشت.
[2]
با توجه به مطالب فوق معلوم مي شود كه فرقه بهائيت از اول تأسيس تا زمان حال هميشه وسيله اي براي خيانت به مسلمانان و حمايت از دولت هاي استعماري بوده است.
اما در مورد عقايد آنان بايد گفت كتابهائي كه البهاء الله يعني ميرزا حسينعلي به گمان خودش نازل كرده و عقايد و احكامش را گفته است به عنوان نمونه اشاره مي كنيم:
1. الايقان 2. مجموعة الالواح 3 . الشيخ 4. اقدس 5. نبذة من تعاليم حضرت البهاء
[3]
عقايد بهائيت:
بيشتر عقايد بهائيت در محور بهاء الله است كه در اينجا به چند نمونه اشاره مي كنيم:
1. شناخت: اولين چيزي كه بر بندگان واجب شده است شناخت محل تابش وحي و طلوع امرالله است، يعني معرفت به ميرزا حسينعلي بهاء الله كه در اثر اين شناخت اعمال قبول مي شود.
2. بهاء الله همان خداست و پس از او شوقي افندي خدا شد.
3. بهاء مژده انبياء گذشته و باب است، يعني سيد علي محمد شيرازي باب فقط مژده رسان بهاء الله بود و با آمدن او قيامت نزديك مي شود.
4. اسماء، صفات و افعالي كه براي خداوند تبارك و تعالي ذكر مي شود رموزي است براي اشخاصي كه آنها مظهر الله هستند(يعني خدا در آنها ظهور كرده است) و گرنه خداوند، اسماء و صفات و افعال ندارد.
5. بهاء الله، احد و واحد است و شريكي در ملك براي او نيست، چرا كه خداوند در او ظهور كرده است و اين ظهور براي شناخت بيشتر خداوند است كه در حجاب غيب از نظرها پوشيده است.
6. بهائيت از همه اديان گذشته بهتر است، چرا كه خداوند در بهاء الله ظهور كرده است و اديان ديگر با ظهور بهاء تمام مي شوند و به مرحله كمال مي رسند.
7. دين اسلام تا آمدن بهاء الله معتبر بود و قرآن كريم هيچ گونه اعجازي ندارد و توسط باب نسخ شده است.
8. بهاء الله يك معجزه است، زيرا بدون اينكه به مدرسه برود توانسته الواح مقدس فارسي و عربي را املاء نمايد.
9. شريعت بهائي فقط پس از هزار سال قابل تغيير است يعني خداوند تبارك و تعالي مي تواند بعد از هزار سال در شخص ديگري ظهور كند و دين بهائيت را نسخ كند، همچنانكه با ظهور خود در بهاء، دين اسلام را نسخ كرد.
[4]
احكام:
بهائيت براي خود احكامي را هم به گمان خويش نازل شده، دارند كه به چند نمونه مهم اشاره مي كنيم:
1. نماز: صبح و ظهر و شام 9 ركعت به صورت فرادي نماز مي خوانند و قبله شان شهر عكا است كه قبر ميرزا حسينعلي بهاء (خدايشان) در آنجاست. در بهائيت نماز آيات نسخ شده و كسي كه آب ندارد به جاي وضو ، پنج بار مي گويد: بسم الله الاطهر الاطهر.
2. روزه: بهائيت مي گويند هر سال 19 ماه دارد و هر ماه نوزده روز پس روزه 19 روز در آخرين ماه سال واجب است كه عيد نوروز عيد فطرشان مي شود.
3. حج: زيارت محل تولد باب در شيراز و خانه حسينعلي ميرزا در بغداد در همه ايام به جاي زيارت كعبه قرار داده شده است.
4. ازدواج: بيش از يك زن جايز نيست، ازدواج با زن پدر حرام ولي با بقيه محارم مانند مادر، خواهر و .... حلال است.
5. طهارت: همه اشياء روي دنيا پاك است مانند: بول، غائط، مني، سگ و ... و اين موهبت بهاء به بندگان اوست.
6. مراكز اجتماع: «حظيرة القدس» در عشق آباد و «مشرق الاذكار» در نزديك شيكاگوي آمريكا از مراكثر اجتماع بهائيت به شمار مي آيند.
7. تربيت اولاد: درس و ياد دادن احكام به فرزند بر عهده پدر است و اگر فقير باشد هزينه آن از بيت العدل داده مي شود.
8. يك سوم از ديه كسي كه كشته شده است حق بيت العدل بهائيت است نه صاحب دم.
9. زنا: حد زنا در مرحله اول 9 مثقال طلا و در مرحله بعد 18 مثقال به بيت العدل ريخته مي شود.
10. مهماني: هر ماه يكبار مهماني بر همه واجب است هر چند با دادن آب خالي.
11. بهداشت: هر هفته يك بار غسل و ناخن گرفتن واجب است.
12. عيد: هر سال دو عيد هست: كه عبارت اند از روز بعثت باب(ادعاي بابيت) و روز ولادت ميرزا حسينعلي بهاء.
13. دفن اموات: مرده ها بايد در بلور، سنگهاي قيمتي و چوب هاي محكم و لطيف و با انگشتر نقش دار به اسم بهاء، دفن شوند.
14. آداب و معاشرت: با اديان ديگر با محبت و مسالمت رفتار شود تا بوي خوش رحمان(بهاء الله) را بيابند.
15. ارث: سهم دختر و پسر مساوي است همچنان كه بلوغ هر دو در 15 سالگي است.
16. اسباب منزل: هر نوزده سال يك بار، بايد اثاثيه منزل تغيير يابد.
[5]
با توجه به حمايت هاي علني استكبار و ادعاهاي بي منطق بهائيت بايد بگوئيم بهائيت دين نيست بلكه نقشة استعماري است براي ضربه زدن به امت اسلامي و غلبه بر كشورهاي اسلامي. زيرا اگر مردم اين مكتب را بپذيرند ديگر مبارزه با ظلم، جهاد، امر به معروف و نهي از منكر مفهوم خودش را از دست مي دهد و بايد اشياي قيمتي را به حساب بهائيت در بيت العدل كه به جاي بيت المال رايج در دين اسلام است بريزند تا استكبار با خيال راحت بر كشورهاي بزرگ اسلامي تسلط يابد و هيچ رقيبي هم نداشته باشد.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. انشعاب در بهائيت پس از مرگ شوقي رباني، اسماعيل رائين.
2. بهائيت در ايران، تهران، زاهد زاهداني



Powered by FAchat