(نسخه قابل پرینت موضوع)
عنوان موضوع : وهابیت از اهل تسنن نیست
نمایش موضوع اصلی :

ساعد یکشنبه ۳ فروردین ۱۳۹۳ ۱۲:۰۴ قبل از ظهر

آیین افراط گرایانه وهابیت در قرن 12 هجری بر اساس افکار و آراء او پی ریزی گردید.به گونه ای که شناخت عقاید وهابیان در گرو شناخت ابن تیمیه و آراء و عقاید او است.البته محمد بن عبدالوهاب مؤسس وهابیت بخشی از عقائد او را گرفت، و قسمت های دیگر آنرا رها کرد و به آن اهمیت ندادبسیاری از فتواهای او مطابق هیچ یک از مذاهب چهارگانه اهل تسنن یعنی حنبلی، شافعی، مالکی و حنفی نبود.    1.محمد بن محمد بخاری (دانشمند حنفی مذهب، متوفای 841) فریاد می زندکه:"هر کس به ابن تیمیه شیخ الاسلام بگوید،کافر است." (إنّ من أطلق القول علی ابن تیمیّة أنّه شیخ الإسلام فهو بهذا الإطلاق کافر) البدر الطالع: 2/260.


2. ابن حجر عسقلانی (متوفای 852، از ارکان علمی اهل سنت) صراحتاً در کتاب درر الکامله ، ج1 ، ص155 نظر بزرگان و علمای اهل سنت را نسبت به ابن تیمیه بیان می کند و می گوید:"در جامعه اسلامی (اهل سنت و نه شیعه )، بعضی ها می گویند که ابن تیمیه مجسم (کسی که خدا را جسمانی می داند) است ، بعضی ها می گویند ملحد و زندیق است ، بعضی ها می گویند منافق است." (فمنهم من نسبه إلی التجسیم، ومنهم من ینسبه إلی الزندقة، ومنهم من ینسبه إلی النفاق)



ابن حجر عسقلانی در همان می نویسد که قضات اهل سنت در زمان ابن تیمیه اعلام کردند:"هر کس معتقد به عقاید «ابن تیمیّه» باشد، خون و مالش حلال است."(من اعتقد عقیدة ابن تیمیّة حلّ دمه و ماله) الدرر الکامنة: 1/147، البدر الطالع: 1/67، مرآة الجنان للیافعی، ج 2، ص 242. نیز در همان ج1، ص154 می‌گوید:"مردم مسلمانان و علماء اسلام، نظرشان نسبت به ابن تیمیه، بعضی می‌گویند او زندیق و ملحد و بی‌دین و برخی می‌گویند او منافق است؛ چون نسبت به ساحت امیرالمؤمنین علی ابن ابوطالب (علیه السلام) جسارت و حرف‌های بی‌ربط زده است."



3. ابن حجر مکی، در کتابی که حتی علیه شیعه نوشته است، وقتی به ابن تیمیه می رسد می گوید: "خدا او را خوار و گمراه و کور و کر کرده است، و پیشوایان اهل سنّت و معاصرین وی از شافعی ها، و مالکی ها، و حنفی ها، بر فساد افکار و اقوال او تصریح دارند." (الفتاوی الحدیثة: 86 .بن تیمیّة عبد خذله اللّه، وأضلّه وأعماه، وأصمّه وأذلّه، وبذلک صرّح الأئمّة الذین بیّنوا فساد أحواله وکذب أقواله... وأهل عصرهم وغیرهم من الشافعیّة والمالکیّة والحنفیّة)



4. ابن بطوطه، جهان‌گرد نامی مراکشی در سفرنامه اش می نویسد: "در دمشق یکی از بزرگان فقهای حنبلی به نام ابن تیمیّه را دیدم که در فنون مختلف سخن می گوید، ولی عقل او سالم نبود." (رحله ابن بطوطه، ج 1، ص 57)



5. محمّد بخاری (حنفی متوفّای سال 841) در بدعت‌گذاری و تکفیر ابن تیمیّه بی پرده سخن گفته است، تا آن‌جا که در مجلس خود تصریح نموده است که اگر کسی ابن تیمیّه را «شیخ الاسلام» بداند، کافر است.( بدر الطالع، ج 2، ص 260)



6. ابن حجر عسقلانی متوفّای 852 و شوکانی متوفّای 1255، دو تن از عالمان بزرگ اهل سنّت مینویسند: قاضی شافعی دمشق دستور داد که در دمشق اعلام کنند که: "هر کس معتقد به عقاید ابن تیمیّه باشد، خون و مالش حلال است." (الدرر الکامنة، ج 1، ص 147؛ البدر الطالع، ج 1، ص 67 و مرآة الجنان، ج 2، ص 242)



7. حصنی دمشقی (از بزرگان اهل سنت) ابن تیمیّه را زندیق می داند.حصنی دمشقی می نویسد: "ابن تیمیّه ای را که دریای علم توصیف می کنند، برخی از پیشوایان، او را زندیق (ملحد) مطلق می شمارند.علّت گفتار بعضی از پیشوایان هم این است که تمام آثار علمی ابن تیمیّه را بررسی کرده و به اعتقاد صحیحی برنخورده اند؛ مگر این که وی در موارد متعدّد برخی از مسلمانان را تکفیر می کند و برخی دیگر را گمراه می داند.با این که کتاب های وی آمیخته به تشبیه حقّ به مخلوقات و تجسیم ذات باری تعالی و هم چنین جسارت به ساحت مقدّس رسول اکرم [صلی الله علیه و آله] و شیخین و تکفیر عبداللّه بن عباس است."



حصنی دمشقی در جای دیگر می نویسد:"ابن تیمیّه گفته است: هر کس به مرده و یا فرد دور از نظر استغاثه کند ... ظالم، گمراه و مشرک است.از این سخن ابن تیمیّه، بدن انسان می لرزد، این سخن، پیش از زندیق حرّان، ابن تیمیّه از دهان کسی در هیچ زمان و هیچ مکانی بیرون نیامده است. این زندیق نادان و خشک، داستان عمر را وسیله‌ای برای رسیدن به نیّت ناپاکش در بی اعتنایی به ساحت حضرت رسول اکرم، سیّد اوّلین و آخرین، قرار داده و با این سخنان بی اساس، مقام و منزلت آن حضرت را در دنیا پایین آورده است و مدّعی شده است که حرمت و رسالت آن بزرگوار پس از رحلت از بین رفته است. این عقیده به یقین کفر و در واقع زندقه و نفاق است." (دفع الشبه عن الرسول، ص 131)



8.سُبْکی،(از بزرگان اهل سنت) ابن تیمیّه را بدعت گذار می داند. وی متوفّای سال 756 هجری، از دانشمندان پرآوازه اهل سنّت و معاصر ابن تیمیّه می نویسد: "او در پوشش پیروی از کتاب و سنّت، در عقاید اسلامی بدعت گذاشت و ارکان اسلام را درهم شکست. او با اتّفاق مسلمانان به مخالفت برخاست و سخنی گفت که لازمه آن جسمانی بودن خدا و مرکّب بودن ذات اوست، تا آن جا که ازلی بودن عالَم را ملتزم شد و با این سخنان حتّی از 73 فرقه نیز بیرون رفت" (طبقات الشافعیّه، ج 9، ص 253؛ السیف الصقیل، ص 177 و الدرّة المضیئة فی الردّ علی ابن تیمیّه، ص 5)



9.ذهبی(متوفّای 774) دانشمند بلند آوازه اهل سنّت که خود همانند ابن تیمیّه، حنبلی مذهب و در علم حدیث و رجال سرآمد عصر خویش بود، پیروان ابن تیمیه را بیگانه، فرومایه و مکّار می داند. ذهبی در نامه ای خطاب به وی می نویسد: "ای بیچاره! آنان که از تو متابعت می کنند در پرتگاه زندقه و کفر و نابودی قرار دارند ... نه این است که عمده پیروان تو عقب مانده، گوشه گیر، سبک عقل، عوام، دروغ‌گو، کودن، بیگانه، فرومایه، مکّار، خشک، ظاهر الصلاح و فاقد فهم هستند. اگر سخن مرا قبول نداری آنان را امتحان کن و با مقیاس عدالت بسنج".("یا خیبة! من اتّبعک فإنّه معرض للزندقة والإنحلال ... فهل معظم أتباعک إلاّ قعید مربوط، خفیف العقل، أو عامیّ، کذّاب، بلید الذهن، أو غریب واجم قویّ المکر، أو ناشف صالح عدیم الفهم، فإن لم تصدّقنی ففتّشهم وزِنْهم بالعدل ...")



تا آن جا که می نویسد: "گمان نمی‌کنم تو سخن مرا قبول کنی! و به نصیحت‌های من گوش فرا دهی! تو با من که دوستت هستم این چنین برخورد می کنی پس با دشمنانت چه خواهی کرد؟ به خدا سوگند، در میان دشمنانت، افراد صالح و شایسته و عاقل و دانشور فراوانند، چنان که در میان دوستان تو افراد آلوده، دروغ‌گو، نادان و بی عار زیاد به چشم می خورند."( الإعلان بالتوبیخ، ص 77 و تکملة السیف الصقیل، ص 218.)


Powered by FAchat