(نسخه قابل پرینت موضوع)
عنوان موضوع : برای این که آن بچه ی شما نبود!
نمایش موضوع اصلی :

حریم قدس جمعه ۲۹ فروردین ۱۳۹۳ ۰۹:۳۲ بعد از ظهر

به نام خدا
در آندس دو قبیله ی متخاصم زندگی می کردند.که یکی از قبیله ها در دامنه ی کوه ها زندگی می کردندودیگری در ارتفاعات.-یک روز مردم قبیله ای که در کوهستان زندگی می کردند به مردم قبیله ی دامنه ی کوه ها حمله کردند.در ضمن این حمله نوزاد یکی از خانواده ها را ربودند وبا خود به کوهستان بردند.
مردم قبیله نمی دانستند که چگونه از کوه بالا بروند.آن ها راه هایی را که مردم کوه نشین برای بالا رفتن از کوه از آن ها استفاده می کردند بلد نبودند.ونمی دانستند که مردم کوه نشین را از کجا پیدا کنند.وچگونه رد پای آن ها را در مسیر های شیب دار وتند بگیرند.
بنابراین بهترین مردهای جنگجو را فرستادندتا از کوه ها بالا بروندونوزاد را به خانه بر گردانند.مردها روش های مختلفی را امتحان کردند.بالاخره بعد از چند روز تلاش آنها فقط دویست فوت بالا رفته بودند.
مردان دامنه نشین در حالی که نا امید شده بودند به این نتیجه رسیدند که قضیه را فراموش کنند وآماده ی برگشت به خانه شدند.
وقتی داشتند اسباب ولوازم را آماده می کردند مادر نوزاد دیدند که به طرف آن ها می آمد.او از کوه پایین می آمد وآنها نمی توانستند این صحنه را باور کنند که چگونه از کوه بالا رفته است.

وقتی نزدیک تر شد دیدند که بچه را به پشت خود بسته است /یکی از مردها از او پرسید"ما نتوانستیم از کوه بالا برویم تو چگونه این کار را کردی؟در حالی که ما قویترین مردان دهکده هستیم؟
او شانه هایش را بالا انداخت وگفت"برای این که آن بچه ی شما نبود!!

Powered by FAchat