(نسخه قابل پرینت موضوع) عنوان موضوع : مادرم نمایش موضوع اصلی : |
به او گفتهام :”کوه هم که باشم، عقاب هم که باشم خب گاهي دلم ميگيرد.” دانههاي تسبيح به وسعت آسمان آبي بي صدا روي هم ميلغزد… ذکر ميخواند. تو ميداني بارها نااميد شدهام… بريدهام… گريه کردهام ….گاه دانههاي تسبيح را پاره کردهام…. دلم ميخواهد مثل دانههاي تسبيح در ميان انگشتانش جاري شوم…. ديشب به دانههاي تسبيح حسادت کردم…
|
Powered by FAchat