(نسخه قابل پرینت موضوع)
عنوان موضوع : نصیحت پدرم به من
نمایش موضوع اصلی :

یگانه23 جمعه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۳ ۰۹:۲۴ بعد از ظهر

*روزي باپدرم سوارخودرودرحال حرکت بوديم که ناگهان پيرمردي خوش سيما دست بلند کرد.اوراهم سوارکرديم.پيرمرد وقتي آرام گرفت رو به پدرم گفت :آقامن دردي دارم اگردوايش کني هرچه بخواهي تقديم ميکنم.پدرم پرسيد :چه دردي پدرجان.پيرمردبالبخندپاسخ داد:درد نماز اول وقت.اگرمرا به يک مسجد برسانيد ممنون ميشوم.پدرم بالبخند پاسخ داد:چشم عزيزنگران نباش همدرديم.من که مات مانده بودم باخودگفتم :اي کاش اين دردمسري باشد*


Powered by FAchat