(نسخه قابل پرینت موضوع)
عنوان موضوع : اهنگ هم اواز طوفان باصدای حامدزمانی
نمایش موضوع اصلی :

نازنین زهرا سه شنبه ۶ خرداد ۱۳۹۳ ۰۲:۴۴ بعد از ظهر

ابیات دکلمه  :


 دست خدا در كار بود آن شب،

باد از یسار، ابر از یمین آمد

طوفان به پا شد خاك وقتی با

دست خدا در آستین آمد

 کرکس به دامان هوس افتاد

در چنگ  طوفان طبس افتاد

روح خدا قرآن گشود و باز

 ”وَ الله خَیرُ الماكِرین” آمد


متن ترانه :

 با تیر، نشد تیغ، نشد چوب، نشد سنگ

با هرچه به دستم برسد آمده ام جنگ

 گر دست تعدّی است، وگر پای تجاوز

آن دست کنم کوته، آن پای کنم لنگ

 من زاده ی ایرانم، آزاده و آزاد

بیگانه پرستیدن ننگ است مرا ننگ

  ننگا به من این خانه شود لانه ی روباه

پیر است و نکرده است به جز حیله و نیرنگ

 گر دشمن این خاک شود گرگ، شود شیر

دندان بکند تیز، نشانم بدهد چنگ

 گر یک وجب از خاک مرا چشم بدوزد

تاوان بدهد خاکش فرسنگ به فرسنگ

 من چشمه ی جوشانم و هرگز نزداید

شیرینی اوقات مرا شورش خرچنگ

 چون نی لبک چوپان، چون نغمه ی جاشو

با باد هم آوازم و با موج هماهنگ

گیریم صبوری بکنم چند صباحی

غیرت شمشیری است که حاشا بزند زنگ

 

Powered by FAchat