(نسخه قابل پرینت موضوع)
عنوان موضوع : ما محال است که از بیعتمان برگردیم تاکه مثل پسر فاطمه بی سرگردیم/شعـــر
نمایش موضوع اصلی :

زینب سادات پنجشنبه ۸ خرداد ۱۳۹۳ ۰۳:۵۷ بعد از ظهر

بسم الله

یادتان هست همه عین برادر بودند

تاجر و کارگر انگار برادر بودند


یادتان هست چه شوری همه جا برپا بود

عجم و ترک و لر و کرد و عرب آنجا بود


یادتان هست همه گوش به فرمان بودند

سینه چاک سخن پیرجماران بودند


یادتان هست که می گفت اگر پرباریم

همه را از نمک ماه محرم داریم


یادتان هست که از حیله دشمن می گفت

یادتان هست که از پیله دشمن می گفت


گفت دلداری دشمن دلتان را نبرد

مثل طوفان زده ها حاصلتان را نبرد


جنگ جنگ است فقط رنگ عوض می گردد

نقشه ها درپی هرجنگ عوض می گردد


چشم وا کن اخوی خوب ببین یارکجاست

نخل بسیار ولی میثم تمار کجاست


أین عمار کجائید جوانان وطن

أین عمار بیائید جوانان وطن


ما محال است که از بیعتمان برگردیم

تاکه مثل پسر فاطمه بی سرگردیم


پس از این شام سیه بال سحر می آید

یوسف گمشده دارد ز سفر می آید


یادمان هست که مدیون شهیدان هستیم

اهل جمهوری اسلامی ایران هستیم


تا هميشه همه مان عاشق رهبر هستيم

سر و جان را به فدايش به ولايش بستيم


ما همه پيرو و عشاق ولايت هستيم

و همه عمر به فرمان ولايت هستيم
 

Powered by FAchat