(نسخه قابل پرینت موضوع)
عنوان موضوع : بابایی کجایی
نمایش موضوع اصلی :

یسنا یکشنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۲ ۰۷:۴۹ بعد از ظهر

بابایی یه یادگاری.....یه اسم.....یه نشونه....یه خاطره از تو مونده وبس  
دیگه حتی صدای نازتو نمیشنوم
 
دیگه حتی چشمایه مشکیتو نمیبینم
 
دیگه اون عکساته که من باهاش درد ودل میکنم فقط همون قاب عکسته که باهام حرف میزنه

 
دیگه خاکای تلنبار شده روی تو شده فاصله من وتو بابایی
 
هیچ وقت فاصله من و تو این قدر طولانی نبوده بابایی
 
بهونه میگیره دلم نبودنت رو بابایی
 
بابایی نمیخواستم بمونم بعد تو ولی روزگار خواست موندنو رنج کشیدن منو
 
روزگار خواست بمونمو غم دوریتو تحمل کنم بابایی
 
ولی هنوزم دوست دارم طناب دارو بندازم به گردنمو بیام پیش تو
 
بابایی امروز خیلی دلم هواتو کرده........ بازم بغض گلومو گرفته .......
 
بازم بی اختیار میخوام بزنم زیر گریه.......
 
بابابی دلم برات یه زره شده .............بابایی پس تو کجایی.........
 
بابایی پس تو کجایی......

Powered by FAchat