(نسخه قابل پرینت موضوع)
عنوان موضوع : تخته سیاهی شده ام پای دیوار زندگی
نمایش موضوع اصلی :

حریم قدس سه شنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۳ ۰۸:۲۷ بعد از ظهر


تخته سیاهی شده ام پای دیوارِ زندگی



گچ خورده ی سالهای رفته و روزهای شب شده...



به سادگی غمگین میشوم از



 " کج بیت های عاشقانه" ی دختری،کنجِ چهارگوشه ی پیکرم...



دل خوش میکنم به



لبخندِ ماسیده ی شکلکی،جان گرفته از دستهای پسری بازیگوش...



شک میکنم،دُرست وقتی زیرِ "به نام خدا"



به دو نیم میشوم از  (خوبان و بدان) ...



به سرفه می افتم از رقصِ بی وقفه ی گچ



برای اثباتِ قانونی شاید به پوچیِ خواب! 



من حتی خطی از خستگیِ خدا به تن دارم



آنگاه که معلم با بغض نوشت: عجب صبری خدا دارد!



          به من نگاه کن...



تابلوی تمامِ قدِ دردهای عالم شده ام...



هرچه بر من هست،سپید ببین اما



           سیاه بخوان...



و به رسمِ انصاف،تخته پاک کنی 



کنار بگذار برای "آشفتگی"



واژه ای که سالهاست بر بلندای پیکرم 



جا خوش کرده و قدِ هیچ ناجی ای 



به پاک کردنش نرسیده !!!


Powered by FAchat