(نسخه قابل پرینت موضوع)
عنوان موضوع : عوامل کنارگذاشتن حفظ قران/1/
نمایش موضوع اصلی :

سردارهور یکشنبه ۲۲ تیر ۱۳۹۳ ۰۷:۴۴ قبل از ظهر

عوامل کنار گذاشتن حفظ قرآن (1)
برخ
ی افراد با اشتیاق زیاد، شروع به حفظ می کنند، ولی بعد از مدتی حفظ را کنار گذاشته و سراغ آن نمی روند.
در این مقاله به بخشی از عواملی که سبب دلسردی و احیاناً رها کردن حفظ هست، می پردازیم :
از عوامل تأثیر گذار در جهت رها کردن حفظ، افکار و سئوالات و شبهاتی است که حافظ در طول حفظ، با آن برخورد می کند. 
یکی از فکرهایی که سبب رها کردن حفظ می شود، این هست که حفظ کردن چه فائده ای دارد؟ اگر غرض از حفظ، خواندن قرآن است، از روی قرآن تلاوت می کنیم و نیازی به حفظ نیست؟ اگر هدف، تدبر در قرآن هست، آیات را تک تک خوانده و در آن ها تفکر می کنیم، پس دیگر چه نیازی به حفظ هست؟ اگر حفظ قرآن برای انس بیشتر با کلام الهی است، بیشتر قرآن می خوانیم، دیگر چرا حفظ کنیم؟ 
معمولاً اشخاصی که در ابتدای حفظ قرآن هستند و انگیزه ضعیفی هم دارند، با توجه به این که کار حفظ قرآن، نیاز به وقت گذاشتن و تلاش و کوشش بسیار هم دارد، این شبهات و افکار در آن ها بسیار تأثیر گذار خواهد بود.
راه حل چیست؟ و چگونه باید با این افکار برخورد کرد؟ 
راه حل، این است که شخص، جواب این سئوالات را پیدا کرده و سعی و تلاش خود را در جهت هدف گذاری خوب و عالی قرار دهد.
این سئوالات و شبهات، برای کسی مؤثر است که هدف از حفظ قرآن را، یا نمی داند و یا اهداف خوبی برای خودش مشخص نکرده است.
انسان در رابطه با هر کاری و هم چنین در مورد حفظ قرآن، می تواند اهداف متعددی داشته باشد و چند هدف را برای خود تعیین کند. هدف ضعیف و بسیار پایین، هدف متوسط و هدف عالی
با یک مثال، بحث خود را پیش می بریم: فرض کنید که چند نفر می خواهند از یک کوه، به ارتفاع سه هزار متر بالا بروند. نفر اول، هدف خود را تفریح و گردش قرار داده است. این شخص، وقتی صد یا دویست متر از کوه بالا می رود و با سختی ها و مشکلات راه آشنا می شود، به همین مقدار بسنده کرده و از ادامه راه منصرف می شود. نفر دوم، هدف خود را خودنمایی و تعریف کردن دیگران از خود، قرار می دهد. این فرد هم، وقتی پانصد متر از کوه بالا می رود و سختی های مسیر، برایش مشخص می شود، کم کم، هدف خود را کنار گذاشته و از ادامه راه منصرف می شود. نفر سوم هدفش این است که رکورد قبلی خود را ارتقا بدهد و از هشتصد متر بیشتر برود. این شخص وقتی به هزار متر می رسد هدف خود را محقق می بیند و دیگر به بالا رفتن ادامه نمی دهد . و نفر چهارم در این ماجرا ، شخصی است که در دو هزار متری از کوه، اعضاء خانواده اش گرفتار بهمن و کولاک شده اند و منتظر این شخص هستند و هدف این فرد، رسیدن به ارتفاع دو هزار متری است و برای پیمودن بیشتر از این مقدار انگیزه ای ندارد و این فرد چون هدفش نجات جان اعضای خانواده اش می باشد کل این مسیر را می رود. نفر پنجم، شخصی است که دارای یک مریضی خاصی است که منجر به مرگ او خواهد شد و به این شخص گفته اند پیاده روی و کوه پیمایی برایت خوب است و هم چنین در نزدیکی قله این کوه یک گیاه هست که اگر این گیاه را تهیه کنی و بخوری، تو را از مرگ، نجات می دهد. 

Powered by FAchat