(نسخه قابل پرینت موضوع)
عنوان موضوع : دلنوشته ی یک شهید در آرزوی کرب و بلا
نمایش موضوع اصلی :

زینب سادات دوشنبه ۶ امرداد ۱۳۹۳ ۰۶:۰۳ بعد از ظهر

بسم ربــ الشهدا ...



گروه وبگردی عرش نیوز:در وبلاگ
شهدای مهدیشهر خاطرات یکی از جاماندگان هشت سال دفاع مقدس از همرزم شهید خود اینگونه آمده است : شهید احمد مختاری عاشق حسین علیه السلام و قبرشش گوشه اش در کربلا بود این محبت به اهل بیت را در لحظه لحظه زندگی اش نشان داد ولی همانطور که خودش گفته بود قبل از اینکه به کربلا برسد به خود حسین علیه السلام رسید و جاودانه شد.


شهید نوشته:


« بخدا سوگند که دلم برای صحن و سرای حسین تنگ شده است

بخدا سوگند که آرزوی در بغل گرفتن آن قبر شش گوشه را دارم

خدایا خودت میدانی که هر بار که به زیارت امام هشتم می روم بیاد قبر شش گوشه ابا عبدالله ضریح ثامن الائمه را در بغل می گیرم و بر سینه می فشارم

کربلا

نمیدانم که دیدارت نصیب من میگردد یا نه؟

نمیدانم که اول به حسین میرسم یا به قبر حسین؟

نمیدانم که صحن و سرایت چگونه است؟

نمیدانم که آب فرات در روز عاشورا برای چه خود را از خیمه ها پنهان کرد؟

نمیدانم طفلان حسین در روز عاشورا چگونه تاب آوردند؟

نمیدانم که عباس چگونه دستش جدا شد؟

نمیدانم که علی اکبر و قاسم و علی اصغر چگونه شهید شدند؟

نمیدانم که زینب بعد از ظهر عاشورا چگونه ناله میکرد؟

نمیدانم که گودال قتلگاه در کجا واقع است؟

نمیدانم ... نمیدانم ... نمیدانم...

و بالاخره نمیدانم کربلا ؛ که با چه صبری مصیبت ابا عبدالله را دیدی و توان آوردی؟

ولی ای کربلا تو میدانی

میدانی که قلب رهبر انقلاب هم برای تو تنگ شده است

میدانی که جوانان ما چگونه عاشقت بودند و آرزوی رسیدن به تو را داشتند ولی به تو نرسیدند

میدانی که این ملت برای تو چقدر خون دل خوردند

میدانی که کربلایی شدن یعنی چه.

میدانی که کربلا جای کیست.

ولی من نمیدانم ، دوست دارم که بدانم

خدایا توفیق بده که بدانم و بشناسم

.توفیق بده که بشناسم کربلا و حسین را و بدانم راه حسین را»

_________________


والسلام

Powered by FAchat