(نسخه قابل پرینت موضوع) عنوان موضوع : ماه من غصه چرا؟؟؟؟! نمایش موضوع اصلی : |
آسمان را بنگر ، که هنوز، بعد صدها شب و روز ، مثل آن روز نخست ؛
گرم و آبی و پر از مهر ، به ما می خندد ! یا زمینی را که دلش از سردی شب های خزان نه شکست و نه گرفت ! بلکه از عاطفه لبریز شد و نفسی از سر امید کشید و در آغاز بهار ، دشتی از یاس سپید زیر پاهامان ریخت ، تا بگوید که هنوز ، پر امنیت احساس خداست ! ماه من غصه چرا !؟ تو مرا داری و من هر شب و روز ، آرزویم ، همه خوشبختی توست ! ماه من ! دل به غم دادن و از یاس سخن ها گفتن کار آنهایی نیست ، که خدا را دارند … ماه من ! غم و اندوه ، اگر هم روزی ، مثل باران بارید یا دل شیشه ای ات ، از لب پنجره عشق ، زمین خورد و شکست با نگاهت به خدا ، چتر شادی وا کن و بگو با دل خود ، که خدا هست ، خدا هست ... او همانی ست که در تار ترین لحظه ی شب ، راه نورانی امید نشانم می داد … او همانی ست که هر لحظه دلش می خواهد ، همه زندگی ام ، غرق شادی باشد … ماه من ! غصه اگر هست ! بگو تا باشد ! معنی خوشبختی ، بودن اندوه است …! این همه غصه و غم ، این همه شادی و شور چه بخواهی و چه نه ! میوه یک باغند همه را با هم و با عشق بچین … ولی از یاد مبر، پشت هر کوه بلند ، سبزه زاری ست پر از یاد خدا و در آن باز کسی می خواند ، که خدا هست ، خدا هست ... و چرا غصه ؟ چرا !؟
|
Powered by FAchat