(نسخه قابل پرینت موضوع)
عنوان موضوع : *فوقالعاده زیبا: مطلبی از احمد شاملو*
نمایش موضوع اصلی :

بانوی آفتاب پنجشنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۳ ۱۲:۴۱ قبل از ظهر

*به کلینیک خدا رفتم تا چکاپ همیشگی ام را انجام دهم ، فهمیدم که بیمارم ... * 

*خدا فشار خونم را گرفت ، معلوم شد که لطافتم پایین آمده. * 

*زمانی که دمای بدنم را سنجید ، دماسنج 40 درجه اضطراب نشان داد. * 

*آزمایش ضربان قلب نشان داد که به چندین گذرگاه عشق نیاز دارم ، تنهایی 
سرخرگهایم را مسدود کرده بود ... * 

*و آنها دیگر نمی توانستند به قلب خالی ام خون برسانند. * 

*به بخش ارتوپدی رفتم چون دیگر نمی توانستم با دوستانم باشم و آنها را در آغوش 
بگیرم. * 

*بر اثر حسادت زمین خورده بودم و چندین شکستگی پیدا کرده بودم ... * 

*فهمیدم که مشکل نزدیک بینی هم دارم ، چون نمی توانستم دیدم را از اشتباهات 
اطرافیانم فراتر ببرم. * 

*زمانی که از مشکل شنوایی ام شکایت کردم معلوم شد که مدتی است که صدای خدا را 
آنگاه که در طول روز با من سخن می گوید نمی شنوم ...! * 

*.* 

*.* 

*خدای مهربان برای همه این مشکلات به من مشاوره رایگان داد و من به شکرانه‌اش 
تصمیم گرفتم از این پس تنها از داروهایی که در کلمات راستینش برایم تجویز کرده 
است استفاده کنم : * 

*هر روز صبح یک لیوان قدردانی بنوشم

Powered by FAchat