(نسخه قابل پرینت موضوع) عنوان موضوع : شناور در میان امواج ارادت... نمایش موضوع اصلی : |
در حریم حرمش ، بوی گلاب می آید و این همه دست خواهشمند که کشیده شده به سمت پنجره ای باهزاران روزنه به سوی این کرامت محض.
بوی گلاب می آید؛ درست مثل همان روزی که دیوارهای خانه را
و تا چشم کار می کرد ، سیاره بود که بر مدار تازه ای می چرخید و تا
گلابدان ها پر می شد و خالی می شد. مردانی که پوستین بر تن پاره کرده بودند از فرط شکم سیری ، باور نداشتند که به زمین سخاوت بی دریغ دیگری کرامت شود ، تا دست های خواهشمند را ، هیچ گاه پس نزند ، حتی اگر آستین دریده ترین دست روزگار باشد. اصلاً چه کسی می دانست که آسمان سخاوت ، نصیب این خاک شود؟ آقا! اگر چه غریب الغربا یت می گویند ، اما در این سرزمین ، در میان امواج ارادت و عشق دل های پاک ، شناوری.
صدای نقاره در حرم پیچیده است.
در این سمفونی ملکوتی ، به سماع عشق می نشینند. |
Powered by FAchat