(نسخه قابل پرینت موضوع)
عنوان موضوع : عکس پروفایل کاربری خودم در روم
نمایش موضوع اصلی :

غروب کربلا 313 دوشنبه ۷ مهر ۱۳۹۳ ۰۷:۲۱ بعد از ظهر

 
واقعأ زیباست بخونید

دخترک از میان جمعیتی که گریه کنان شاهد اجرای تعزیه اند رد میشود...
عروسک و قمقمه اش را محکم زیربغل میگیرد.
شمر باهیبتی خشن،همانطور که دور امام حسین میچرخد
و نعره میزند،ازگوشه چشم دخترک را می پاید...
دختر با قدم های کوچکش از پله های سکوی تعزیه بالا می رود.
ازمقابل شمر میگذرد،مقابل امام حسین می ایستد
و به لب های سفید شده اش زل میزند
قمقمه را که آب تویش قلپ قلپ صدا میدهد،مقابل او می گیرد
شمشیر از دست شمر می افــتــــد و رجزخوانی اش قطع میشود.
دخترک می گوید: "بخور برای تو آوردم" و بر میگردد روبروی شمر می ایستد .
مردمک های دخترک زیر لایه براق اشک میلرزد.
توی چشم های شمر نگاه میکند و با بغض میگوید:
بـــابـــای بــــــد....!

 



Powered by FAchat