(نسخه قابل پرینت موضوع)
عنوان موضوع : کربلا
نمایش موضوع اصلی :

وحید زنجانی پنجشنبه ۱ آبان ۱۳۹۳ ۱۲:۰۴ قبل از ظهر



شبی ساکت و دلگیر


خودم بودم و قلبی که ز غم بسته به زنجیر


و هنگام اذان بود که پیچید در آفاق، همه جا نغمه ی تکبیر


نوشتند که هنگام اذان دست به دامان خدا باش


و مشغول دعا باش 


که باز است به درگاه الهی در رحمت


و آن لحظه بوَد لحظه ی شیرین اجابت


شدم غرق عبادت


دو چشمم پر از اشک شد و روی لبانم همه سوگند


 که یا رب تو رهایم کن از این بند


و گفتم به خدا بین دعایم


که دلتنگ اذان حرم کرب و بلایم...




Powered by FAchat