(نسخه قابل پرینت موضوع)
عنوان موضوع : مرا به گلبن عشقش پناه داد رضا(دوستان بزرگوار حلالم کنیدلطفا)
نمایش موضوع اصلی :

فاطمه 1 پنجشنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۳ ۰۶:۱۱ بعد از ظهر



ز عطرِ حـریم تـو اگر دوریم ،

دلخوشیم به نسیمِ گاه گاهِ نگاهـت ...

خوب میدانم از هر که تـــو دل بـردی ، خرابِ عشـقت شد ...

پس بنگر ما را ؛ به نگاهی ...

که دلها، خراب آیاد تـــوست ...



 

دل را به دست پنجره فولاد میدهم
اینجا برای هر در بسته کلید هست

من از کبوتران حرم هم شنیده ام
فرصت برای بال اگر می پرید هست


 

دلـم میسـوزد ؛ بـرای خـودم 

بـرای تـمام لحظــ ه هایی کــ ه بی تـو گـذشت 

بی تـو و حـتی بی یـاد تـو 

بـرای لحظـاتی کــ ه غـرق بـودم در مهـربـانی تـو ؛ بی هیـچ منـتی 

دلـتنـگم حضــــرت مهـربـانی 


بـرای تـار دیـدنِ گـنبــــدت 

بـرای خجـالـت حیـن خـوانـدن اذن دخـول ات 

بـرای دل سپـردن بــ ه نـوای نـقارخـانــ ه ات 

بـرای آرامـشِ گـوهـرشـادی ات 

و بـرای سبـک شدن بـعد از زیـارتـت ...



 

مگو که بی خردم هیچکس نمی خردم

کرامت تو به بالای دست می بردم

اگر جدا کنی از خود مرا، کم از صفرم

و گر کنار تو باشم فزون تر از عددم

گدایی درت از خلق، بی نیازم کرد

که در سؤال کسی جز تو را صدا نزدم

هزار بار شدم غافل از تو دیدم باز

فزونی کرمت سوی این حرم کشدم

زکثرت کرمت ای رئوف اهل البیت

خجالتی که کشیدم هماره می کُشدم

زهی کرامت و لطفت که دعوتم کردی

بجای آنکه گذاری به سینه دست ردم

مرا میان سگان درت پناه بده

و گر نه گرگ گنه حمله کرده می دردم

بهای یک ثمن بخس هم ندارم لیک

به لطف خویش امام رئوف می خردم

مرا به گلبن عشقش پناه داد رضا

اگر چه نیست به جز مشت خار در سبدم

نهاده ام به روی خویش نام «میثم» را

بهانه ایست قبولم کند، اگر چه بدم





السلام ای حضرت سلطان عشق

یا علی موسی الرضا ای جان عشق

السلام ای بهر عاشق سرنوشت

السلام ای تربتت باغ بهشت.

***************************

سلام وعرض ادب

دوستان بزرگواردارم میرم مشهد

غرض از گذاشتن این پست طلب حلالیت بود

خواهشاولطفا حلالم کنید.ممنون ازلطفتون

لایق باشم نائب الزیاره ودعاگوتون خواهم بود

التماس دعا

 


 



Powered by FAchat