(نسخه قابل پرینت موضوع)
عنوان موضوع : "سرم را روی شانه ات بگذار مادرتا گلهای پیراهنت را آب دهم "
نمایش موضوع اصلی :

یسنا جمعه ۲۸ آذر ۱۳۹۳ ۰۸:۵۱ بعد از ظهر

 الفت شبهای ما را روزگار از ما گرفت

ای خوش آن روزی که با هم روزگاری داشتیم

"سرم را روی شانه ات بگذار مادرتا گلهای پیراهنت را آب دهم "خداجونم خدای مهربونم خدایی که هروقت صدات زدم با مهربونیت جوابمو دادی تو رو به عزیز دل زهرا(س) قسمت میدم این اشکها و بی تابیهام رو به حساب ناشکری نذار آخه خیلی دلم برای مامانم تنگ شده هنوز سیر سرم رو روی شونه هاش نذاشته بودم که رفت دلم برای آغوش گرمش تنگ شده برای مهربونیش برای دستهای گرمش برای خنده هاش برای محبتهای بی دریغش  برای صبح هایی که دانشگاه میرفتم و دعای خیرش رو بدرقه راهم میکرد... آخ خدا جونم خودت به عظمتت آرامش روح به مامانم عطا کن
(شادی روحش بخوان فاتحه و صلوات)


Powered by FAchat