(نسخه قابل پرینت موضوع)
عنوان موضوع : حدیث سلسلة الذهب از زبان امام رضا‎(ع)
نمایش موضوع اصلی :

غروب کربلا 313 جمعه ۲۸ آذر ۱۳۹۳ ۱۰:۱۹ بعد از ظهر








حدیث سلسلة الذهب از زبان امام رضا‎(ع)


هدف امام رضا(ع) از بیان حدیث این است که به ما بگویند محور دین توحید است و توحید هم باید ازدریچه ولایت دیده شود.این حدیث، روایتی است که امام رضا(ع) در نیشابور فرمودند و معنی لغوی آن زنجیره طلایی است. از آنجایی که امام رضا در بیان این حدیث اسامی پدرانشان را که از بزرگان اسلام هستند، آوردند، این حدیث به "سلسلة الذهب" یعنی زنجیره طلایی معروف شد.

*************************************************************
امام رضا(ع) در مسیر حرکت از مدینه به مرو و خراسان وقتی از شهر نیشابورمی گذشتند برخی مردم از ایشان درخواست سخنی به یادگار کردند و حضرت حدیثی را بیان فرمود.
امام ابتدا در بیان حدیث سلسله سند خود را اینگونه بیان می کند که من از پدرم شنیدم و پدرم از پدرش امام صادق شنید و ... یک یک اسامی اجداد خویش را تا امام حسین بیان می فرمایند و می گویند امام سجاد(ص) از امام حسین(ص) شنید و ایشان از امیرالمؤمنین و امیرالمؤمنین از پیامبر و پیامبر از جبرئیل شنید که خداوند فرمود " لا اله الا الله حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی" یعنی لا اله الا الله" قلعه من است و هرکس وارد این قلعه شود از عذاب من در امان خواهد بود.

تا اینجا را حضرت امام رضا(ع) بیان می فرمایند و قافله راه می افتد اما مردم یکباره می بینند که کاروان دوباره ایستاد و حضرت سر از کجاوه خویش بیرون می آورند و یک نکته دیگری را می فرمایند که " بشروطها و انا من شروطها" یعنی این" لا اله الا الله" که قلعه است یک شرطی دارد که من( به عنوان امام) از شروط آن هستم.

این حدیث از احادیثی است که در رجال سندش هم شیعه و هم سنی وجود دارند. نکته دیگر این است که در این حدیث راویان فضای صدور را به زیبایی تبیین کرده اند و حتی بیان شده که حضرت داخل کجاوه ای نشسته بودند و سرش را بیرون آورد؛ و ریزترین مطالب را در مورد فضای بیان حدیث عنوان کرده اند.

نکته بعدی اینکه امام رضا(ع) سخن خود را به خداوند مستند می کند و در واقع حدیث سلسلة الذهب، حدیث قدسی است و این حدیث در عین کوتاهی اما بسیار تأثیرگذار است.

محور حدیث سلسلة الذهب توحید است، : حضرت می فرماید هر کس وارد توحید شود و خدا را به یگانگی قبول داشته باشد در واقع وارد یک قلعه امن شده است و هیچ عذابی او را تهدید نمی کند. حدیث حالت فرمولی دارد یعنی برای هر کسی این راه را آسان می کند یعنی انسان به محض ورود به قلعه توحید از هرگونه عذاب در امان است مثلا اضطراب، ناآرامی، دروغگویی و... نمونه هایی از عذاب است و اگر انسان توحیدباور باشد خود به خود عذابهای دنیوی و اخروی را برطرف می کند.

نکته دیگر اینکه حضرت ابتدا نفرمودند "بشروطها و انا من شروطها" بلکه گذاشتند قافله حرکت کرد( فلما مرة راحلة) اما همینکه کاروان حرکت کرد مردم یکباره می بینند کاروان ایستاد و حضرت ما را ندا داد (نادانا) و فرمود: "بشروطها و انا من شروطها" گویی که مردم را دوباره متوجه می کنند که حواستان باشد که این حدیثی که گفتم شرط اساسی دارد و آن ولایت است؛ توحیدی واقعی است که از دریجه امامت و ولایت نگاه شود در غیر این صورت توحیدی ناقص است.

امام رضا(ع) در مسیری این حدیث را بیان می کند که او را به سمت خراسان به عنوان ولایتعهد می برند اما ایشان با عنوان "انا من شروطها"نشان می دهد که شخصیت حقوقی من که امام مسلمین هستم باید مورد توجه قرار گیرد.

آنچه می توان از این حدیث به عنوان هدف امام برداشت کرد این است که امام رضا(ع) می خواهد در جمع این همه مردم مشتاق نیشابور حدیثی به یادگار بگذارد که محور اساسی تربیت دینی مردم ایران و جهان باشد.

هدف امام رضا از بیان این حدیث این است که به ما بگویند محور دین توحید است و توحید هم باید از دریچه ولایت دیده شود.



Powered by FAchat