(نسخه قابل پرینت موضوع)
عنوان موضوع : تو مرا غمگین می کنی و من شیطان را...
نمایش موضوع اصلی :

سپیده 313 شنبه ۶ دی ۱۳۹۳ ۱۰:۱۲ بعد از ظهر

موفق بن احمد خوارزمی در کتاب مقتل الحسین(ع) روایت کرده که:
امام حسن (ع) گوسفندی داشت، روزی دید که پای آن شکسته شده، به غلامش فرمود:
چه کسی پای این گوسفند را شکسته؟ غلام پاسخ داد: من.
ایشان دلیل را جویا شد و غلام گفت: می خواستم تا شما را غمگین کنم..
امام (ع) فرمود:
اما من تو را خوشحال خواهم کرد و تو در راه خدا، آزادی...
در روایت دیگری است که ایشان فرمود:
من نیز غمگین می کنم آن کسی (شیطان) را که به تو دستور داده تا مرا غمگین کنی و سپس غلام را آزاد کرد.
درباره سخاوت امام حسن(ع) روایات زیاد و جالبی نقل شده است.
در حدیثی آمده که امام حسن(ع) هیچ گاه سائلی را رد نکردند و در برابر درخواست او "نه" نگفتند و چون به آن حضرت عرض شد:
چگونه است که هیچ گاه سائلی را رد نمی کنید؟ فرمودند: من سائل درگاه خدا و راغب در پیشگاه اویم، و شرم دارم که خود درخواست کننده باشم و سائلی را رد کنم، و خداوند مرا به عادتی واداشته که نعمتهای خود را بر من فرو ریزد، و من نیز در برابر او شکر گزارم که نعمتش را به مردم بدهم، و ترس آن را دارم که اگر عادتم را ترک کنم، اصل آن نعمت را از من دریغ دارد.

Powered by FAchat