(نسخه قابل پرینت موضوع)
عنوان موضوع : یادت میاد؟؟؟
نمایش موضوع اصلی :

غروب کربلا 313 چهارشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۳ ۰۷:۱۲ بعد از ظهر

 

یادت میاد؟؟؟

وقتی کوچیک بودیم...

تلویزیون...

با شام سبک...

با پنکه شماره 5...

مشقاتو مینوشتی خط خط از بالا به پایین////////

اون وقتا زندگی شیرین بود و طعم دیگه ای داشت.


یادت میاد؟؟؟

وقتی ک صدای هواپیما رو میشندیم...

می پریدیم تو حیات براش دست تکون میدادیم✈...

می نشستیم به انتظارکلاس چهارم تا با خودکار بنویسیم✏...


یادت میاد؟؟؟

وقتی مامان می پرسید ساعت چنده میگفتیم بزرگه رو6 و کوچکه رو4

یادت میاد؟؟؟

وقتی نقاشی میکردی خورشیدو رو زاویه برگه میکشیدی...

یادت میاد؟؟؟

فکرمیکردی قلب انسان این شکلیه♡

یادت میاد؟؟؟

در یخچالو کم کم میبستی تا ببینی لامپش چه جور خاموش میشه...

یادت میاد؟؟؟


اگه کسی بهت میگفت برو آب برام بیار اول خودت از سر لیوان میخوردی و دهنتو با دستت پاک میکردی...

بگذارش به اشتراک تا لبخند رولب همه جاری کنی. این متن آرامش خوبی به آدم میده


ﺑﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻗﻬﺮ ﻧﮑﻦ ﭼﻮﻥ ﺩﻧﯿﺎ ﻣﻨﺖ ﻫﯿﭻ ﮐﺴﻮ ﻧﻤﯽ ﮐﺸﻪ

ﻫﻤﯿﺸﻪ ﯾﺎﺩﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﻧﮕﻔﺘﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﮔﻔﺖ  

دیگه دلم نه پول میخواد

نه آغوش

نه مهمونی

نه حتی آینده

دلم بچگیمو میخواد...

پاهای شنی

دستای کاکائویی

دلم میخوادوقتی بلال میخورم کل صورتم زغالی شه

100 بار یه سرسره ی 1 متری رو برم


بازم خسته نشم...

چایی رو با 10 تا قند بخورم

بستنی و پفک و لواشک رو باهم بخورم

سرچیزای مسخره اینقد بخندم بیوفتم کف اتاق

دلم میخواد مثل بچگیا بوی سیگار حالمو بد کنه

آدامس بچسبونم زیر میز کلاسا

عیدیامو بریزم تو اون قلک

دلم میخواد بازم رو دیوار نقاشی بکشم

مورچه ها رو بکشم...

دلم میخواد وقتی گریه میکنم

مادرم اشکمو پاک کنه نه پیرهن تنم....

دلم میخواد شبا تو خواب غلت بزنم

جای اینکه حرف بزنم!

1000 تومن تو جیبم باشه اما دلم خوش باشه

از شاخه درختا بالا برم


غروبای بعضی روزا فقط منتظر "آنشرلی" باشم

ولم کنی تا صبح تو شهر بازی بمونم

بزرگترین اشتباهم این بود که آرزو کردم بزرگ شم


دنیای بزرگا خیلی سرد و تنهاست

Powered by FAchat