(نسخه قابل پرینت موضوع)
عنوان موضوع : بدعت و مصاديق آن قسمت اول
نمایش موضوع اصلی :

یاسر چهارشنبه ۱ بهمن ۱۳۹۳ ۰۴:۰۵ بعد از ظهر

 تعريف : اهل بدعت كسانى هستند كه كلمات و اعمالشان از احكام و دستورات الهى سرچشمه نمى گيرد بلكه مطابق با فهم و برداشت شخصى بدون توجه به دستورات الهى مطلبى مى‌گويند يا عملى انجام مى‌دهند و آن را به عنوان الگو در ميان مردم رواج مى‌دهند.

 اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود : مبغوض‏ترين مردم نزد خدا دو نفرند : 
    1 : مرديكه خدا او را بخودش وا گذاشته از راه راست منحرف گشته ، دلباخته سخن بدعت شده ، از نماز و روزه هم دم ميزند ، مردمى بوسيله او بفتنه افتاده‏اند ، راه هدايت پيشينيانش را گم كرده و در زندگى و پس از مرگش گمراه كننده پيروانش گشته ، باربر خطاهاى ديگرى شده و در گرو خطاى خويش است.

    2 : مردى كه نادانى را در ميان مردم نادان قماش خود قرار داده ، اسير تاريكيهاى قتنه گشته ، انسان نماها او را عالم گويند در صورتيكه يكروز تمام را صرف علم نكرده ، صبح زود بر خاسته و آنچه را كه كمش از زيادش بهتر است (مال دنيا يا علوم بيفائده) فراوان خواسته چون از آب گنديده سير شد و مطالب بيفائده را انباشته كرد ، بين مردم بر كرسى قضاوت نشست و متعهد شد كه آنچه بر ديگران مشكل بوده حل كند ، اگر با نظر قاضى پيشينش مخالفت مى‏كند اطمينان ندارد كه قاضى پس از او حكم او را نقض نكند چنانكه او با قاضى پيشين كرد

 اگر با مطالب پيچيده و مشكلى مواجه شود ترهاتى از نظر خويش براى آن بافته و آماده مى‏كند و حكم قطعى مى‏دهد شبهه بافى او مثل تار بافتن عنكبوت است ، خودش نمى‏داند درست رفته يا خطا كرده ، گمان نكند در آنچه او منكر است دانشى وجود داشته باشد و جز معتقدات خويش روش درستى سراغ ندارد ، اگر چيزى را به چيزى قياس كند (و بخطا هم رود) نظر خويش را تكذيب نكند و اگر مطلبى بر او تاريك باشد براى جهلى كه در خود سراغ دارد آن را پنهان مى‏كند تا نگويند نمى‏داند سپس گستاخى كند و حكم دهد اوست كليد تاريكيها (كه در نادانى بر مردم گشايد) شبها ترا مرتكب شود ، در نادانيها كوركورانه گام بر دارد  

از آنچه نداند پوزش نطلبد تا سالم ماند و در علم ريشه‏دار و قاطع نيست تا بهره برد. روايات را در هم مى‏شكند همچنانكه باد گياه خشكيده را ، ميراثهاى بناحق رفته از او گريانند ، و خونهاى بناحق ريخته از او نالان ، زناشوئى حرام بحكم او حلال گردد ، و زناشوئى حلال حرام شود ، براى جواب دادن بمسائلى كه نزدش ميآيد سرشار نيست و اهليت رياستى را كه بواسطه داشتن علم حق ادعا مى‏كند ندارد.
اصول كافى جلد 1 ص : 70 رواية : 6

  يونس گويد به موسى بن جعفر عليه السلام عرض كردم : به چه وسيله خدا را به يگانگى پرستم ؟ فرمود : اى يونس : بدعت گزار مباش كسى كه به رأى خويش توجه كند هلاك شود و هر كه خانواده پيغمبرش (ص) را رها كند گمراه گردد و كسى كه قرآن و گفتار پيغمبرش را رها كند كافر گردد.
اصول كافى جلد 1 صفحه : 73 رواية : 10

رسول خدا (ص) فرمود : هر بدعتى گمراهى و هر گمراهى در آتش است.
اصول كافى جلد 1 صفحه : 73 رواية : 12

رسول خدا (ص) فرمود : زمانيكه در امتم بدعتها هويدا گشت بر عالم است كه علم خويش را آشكار كند ، هر كه نكند لعنت خدا بر او باد.
اصول كافى جلد 1 صفحه : 70 رواية : 2

 رسول خدا (ص) فرمود : براى هر بدعتى كه پس از من براى نيرنگ زدن با ايمان پيدا شود سرپرستى از خاندانم گماشته شده كه از ايمان دفاع كند و به الهام خدا سخن گويد و حق را آشكار و روشن كند و نيرنگ نيرنگبازان را رد كند و زبان ناتوان باشد ، اى هوشمندان پند گيريد و بخدا توكل كنيد.
اصول كافى جلد 1 صفحه : 70 رواية : 3

  يونس گويد به موسى بن جعفر عليه السلام عرض كردم : به چه وسيله خدا را به يگانگى پرستم ؟ فرمود : اى يونس : بدعت گزار مباش كسى كه به رأى خويش توجه كند هلاك شود و هر كه خانواده پيغمبرش (ص) را رها كند گمراه گردد و كسى كه قرآن و گفتار پيغمبرش را رها كند كافر گردد.
اصول كافى جلد 1 صفحه : 73 رواية : 10

ادامه دارد ....


Powered by FAchat