(نسخه قابل پرینت موضوع)
عنوان موضوع : شعر در مورد ایران...همه جای ایران سرای من است
نمایش موضوع اصلی :

تنهاترین سردار پنجشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۳ ۰۶:۳۳ بعد از ظهر

آن کشور نو آن وطــــن دانش و صنعت
       هرگز به دل انگیــــــــــزی ایران کهن نیست
در مشهد و قم و اصفهان و سمنان و لرستان
        لطفی است که در کلگری و نیس و پکن نیست
در دامن مازندران و ساحل گیلان
       موجی است که در ساحل دریای عدن نیست
در پیکر گلهای دلاویز شمیران
        عطری است که در نافه ی آهوی ختن نیست
آواره ام و خسته و سرگشته و حیران
        هرجا که روم هیچ کجا خانه من نیست 
آوارگی وخانه به دوشی چه بلاییست
        دردی است که همتاش در این دیر کهن نیست
من بهر که خوانم غزل سعدی و حافظ
       در شهر غریبی که در او فهم سخن نیست.
هرکس که زند طعنه به ایرانی و ایران
       بی شبهه که مغزش به سر و روح به تن نیست.
پاریس قشنگ است ولی نیست چو تهران
        لندن به دلاویزی شیراز کهن نیست.
هر چند که سرسبز بود دامنه آلپ
        چون دامن البرز پر از چین وشکن نیست
این کوه بلند است ولی نیست دماوند
        این رود چه زیباست ولی رود تجن نیست 
این شهرعظیم است ولی شهرغریب است
        این خانه قشنگ است ولی خانه من نیست

Powered by FAchat