(نسخه قابل پرینت موضوع)
عنوان موضوع : 15 راز اسرار آمیز دنیا
نمایش موضوع اصلی :

محمدELE پنجشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۳ ۱۰:۰۱ بعد از ظهر

15 راز اسرار آمیز دنیا
1-كفن تورين
كفن تورين يك تكه پارچه كتان است كه تصوير يك مرد در آن نقش بسته درحالي كه به صليب كشيده شده است. بيشتر كاتوليك‌ها معتقدند اين پارچه، كفن عيسي مسيح مي‌باشد. اين كفن هم‌اكنون در كليساي «سنت جان تعميردهنده» در شهر تورين ايتاليا نگهداري مي‌شود. با وجود بررسي‌هاي زياد هنوز هيچ‌كس نتوانسته توضيح قابل قبولي بر چگونگي چاپ اين تصوير ارائه دهد و تاكنون كسي قادر نبوده از روي آن كپي بردارد. آزمايشات راديوكربن نشان مي‌دهد كه اين تكه پارچه متعلق به قرون وسطي است ولي مدافعان اين كفن، چنين نظريه‌اي را قبول ندارند. باستان‌شناسان معتقدند اين پارچه در قرن چهارم هم وجود داشته، پارچه ديگري نيز موجود است كه مي‌گويند سر عيسي‌مسيح با آن پوشيده شده بود. پروفسور مارك گاسكين پژوهشگر اسپانيايي در سال 1999 در مورد ارتباط اين دو پارچه با يكديگر تحقيقات مفصل علمي انجام داد. اين تحقيقات كه بر پايه تاريخ، آسيب‌شناسي، تجزيه خون و لكه‌هاي روي پارچه‌ها انجام گرفته بود، نشان مي‌داد هر دو پارچه در دو زمان مجزا ولي نزديك به هم سر يك نفررا پوشانده بوده‌اند. اين نتيجه‌گيري توسط دانشمندان ديگري نيز مورد تاييد قرارگرفت.
2-جاده بيميني
حتما شما هم مثل بسياري از مردم دنيا درباره شهر گمشده «آتلانتيس» چيزهايي شنيده‌ايد ولي «جاده بيميني» كجاست؟ در سال 1968 غواصان، صخره‌اي عجيب و زيردريايي را كشف كردند كه در نزديكي جزيره بيميني شمالي در باهاماس قرار داشت. هنوز هم هستند كساني كه معتقدند سنگ‌هاي اين صخره به طور طبيعي ساخته شده‌ ولي به خاطر نوع نظم غيرمعمول اين سنگ‌ها، بسياري فكر مي‌كنند كه بخشي از شهر گمشده آتلانتيس مي‌باشند. شايد عاملي كه بيشتر باعث اسرارآميز شدن اين جاده شده «ادگار كايس» پيشگو در سال 1938 است كه مي‌گفت: «در سال‌هاي 1968 الي 1969 بخشي از يك معبد كه هنوز كشف نشده است در درياهاي نزديك بيميني عيان خواهد شد.» دكتر «گرگ ليتل» باستان‌شناس آماتور در تحقيقات اخير خود صخره جاده مانند ديگري درست شبيه صخره اولي را در زير آن پيدا كرد. او معتقد است اين صخره‌ها قسمت بالايي يك ديوار قديمي يا يك اسكله مي‌باشند. به هر حال اين صخره‌ها هر چه كه باشند چندان محتمل به نظر نمي‌رسد كه دست طبيعت خود به خود سنگ‌ها، شن‌ها و صدف‌ها را اين طور منظم در كنار هم قرار داده باشد.
3-مثلث برمودا
مثلث برمودا، منطقه‌اي در آب‌هاي اقيانوس اطلس شمالي واقع شده است كه تاكنون شمار زيادي از هواپيماها و قايق‌ها در آن ناپديد شده‌اند. در طي سال‌هاي بسيار دلايل مختلفي براي اين ناپديد شدن‌هاي اسرارآميز ارائه شده كه از جمله آنها بدي آب و هوا، حمله فضايي‌ها، جابجا شدن زمان و برخي قوانين فيزيك بوده‌اند. هر چند كه در بسياري از گزارشات اين اتفاقات پر از اغراق بوده ولي حقيقت اين است افراد و اشياي بسياري در اين منطقه مثلث شكل ناپديد شده‌اند و هيچ دليل محكمي از آن در دست نمي‌باشد، اما نزديك به 15 سال است كه ديگر برمودا خبرساز نشده است.
4-مهاجران رونوك
در سال 1584 سر والتر رالي به دستور ملكه اليزابت اول به ساحل شرقي آمريكاي شرقي رفت تا به وضع مهاجران انگليسي سامان دهد. بين سال‌هاي 1585 تا 1587 دو گروه از مهاجران در دو منطقه جاي گرفتند و تشكيل مستعمره دادند. يكي از اين گروه‌ها به جنگ با قبايل بومي آمريكا پرداخت و پس از مدتي از آنجا كه ديگر مواد غذايي و نيروي جنگيدن نداشتند دوباره به انگلستان بازگشتند. گروه دوم با بعضي از قبايل طرح دوستي ريختند ولي اين سياست هم نتيجه‌اي نداشت و بسياري از آنها كشته شدند. سرانجام اين مهاجران شخصي به نام «جان وايت» را مامور كردند تا به انگلستان برود و كمك بياورد. «وايت» به هنگام ترك آنجا ديد كه نود مرد، هفده زن و يازده بچه در آن مستعمره زندگي مي‌كردند ولي وقتي در سال 1590 وايت دوباره به آمريكا برگشت هيچ اثري از آنها نبود، حتي اثري از دعوا و جنگ هم به چشم نمي‌خورد. اين گروه از مهاجران به نام «مستعمره گمشده» معروف شده‌اند و هنوز كسي از ساكنين آن خبري ندارد.
5-زمزمه تائوس
«زمزمه تائوس» يا «زمزمه طبيعت» در بسياري از نقاط دنيا شنيده مي‌شود. اين صدا اغلب در محيط‌هاي ساكت به گوش مي‌رسد و شبيه صداي موتوري است كه از فاصله دور مي‌آيد و بيشتر در ايالات متحده، انگلستان و كشورهاي شمال اروپا رخ مي‌دهد. هر چند كه تاكنون پژوهش‌هاي بسياري براي پيدا كردن منبع اين صدا و ضبط آن انجام شده ولي هنوز هيچ‌كس نتوانسته به نتيجه‌اي دست يابد.بلندترين زمزمه تاكنون در شهر كوچك «تائوس» در نيومكزيكو شنيده شده است. در سال 1997 كنگره آمريكا گروهي از دانشمندان انستيتوهاي علمي معتبر اين كشور را مامور تحقيق در اين زمينه كرد ولي تا به امروز هيچ‌كس علت اين صداي زوزه مانند را كشف نكرده است.
6-كنت سن ژرمن
كنت سن ژرمن (به گفته برخي زمان مرگش 27 فوريه 1784 بود) نجيب‌زاده‌اي ماجراجو، مخترع، دانشمند آماتور، نوازنده ويلون، آهنگساز آماتور و بالاخره مردي اسرارآميز بود. او در زمينه علم كيمياگري هم مهارت‌هايي داشت و مردم او را «مرد شگفت‌انگيز» مي‌ناميدند. هيچ كس نفهميد او از كجا آمده بود وي بدون هيچ ردپايي هم ناپديد شد، اما پس از آن چندين سازمان پنهاني و اسرارآميز او را الگوي خود مي‌دانستند. در سال‌هاي اخير هم چندين نفر ادعا كرده‌اند كنت سن ژرمن هستند.
7-كتاب دست‌نويس وينيچ
كتاب وينيچ، كتابي دست‌نويس متعلق به قرون وسطي است كه مشخص نيست با چه خط و زباني نوشته شده است. بيش از صد سال است كه كارشناسان سعي در شكستن رمز اين خط داشته‌اند، تصاويري كه در ورق‌هاي باقيمانده از اين كتاب ديده مي‌شود نشان مي‌دهد كه كتاب در زمينه داروسازي و درمان بيماري‌ها مي‌باشد.
8-جك قاتل
در نيمه دوم سال 1888 لندن صحنه قتل‌هاي فجيعي بود كه در اكثر آنها زنان خياباني كشته و گلويشان بريده شده بود. نام «جك قاتل» از نامه‌اي گرفته شده بود كه قاتل به روزنامه‌هاي لندن فرستاد. پليس انگليس مظنونين بسياري را دستگير كرد ولي براي هيچ كدام از آنها نتوانست مدرك كافي جمع‌آوري كند و همه را آزاد كرد. هنوز هم كسي نمي‌داند جك قاتل چه كسي بود.
9-دي . بي . كوپر
دي.بي.كوپر يا «دن كوپر» نام مستعاري است كه به يك هواپيماربا داده شده است. دن كوپر در تاريخ 24 نوامبر سال 1971 يك هواپيماي بويينگ 727 را ربود و پس از دريافت 200 هزار دلار در حالي كه هواپيما بر روي اقيانوس آرام پرواز مي‌كرد از آن پايين پريد. هيچ‌كس نمي‌داند كوپر از آن پرش جان سالم به در برد يا نه، ولي در سال 1980 يك پسر بچه هشت ساله 5800 دلار اسكناس بيست دلاري خيس را در ساحل رودخانه كلمبيا پيدا كرد كه شماره سريال آنها با شماره سريال پول‌هايي كه به كوپر داده شد، يكي بود. همين اتفاق باعث شد كه از آن پس در هواپيماها ردياب فلزي كار بگذارند.
10-ال چوپاكابرا
ال چوپاكابرا (مكنده خون بز) بيشتر در كشورهاي آمريكاي لاتين ديده شده است و احتمالا موجودي سنگين وزن با جثه‌اي كوچك‌تر از خرس مي‌باشد كه يك رديف فلس شبيه دايناسورها از پشت گردن تا محل درآمــدن دم روي بـدن خود دارد. اين نام لاتين به اين دليل بر روي آن گذاشته شده كه به گفته شاهدين اين موجود حيوانات به ويژه بز را مي‌كشد و خون آنها را مي‌مكد. مي‌گويند اين موجود صورتي شبيه سگ يا پلنگ، زبان دراز نوك تيز و دندان‌هاي نيش بزرگي دارد و بويي شبيه بوي گوگرد بر جاي مي‌گذارد و به هنگام خطر چشمانش قرمز رنگ شده و مي‌درخشند.
11-مرد بالدار
مرد بالدار نام موجودي عجيب است كه اوج رويت آن بين سال‌هاي 1966 و 1967 در ويرجينياي غربي بوده است در سال 2007 هم گزارش‌هايي مبني بر رويت آن موجود مي‌باشد. آنها كه مرد بالدار را ديده‌اند، مي‌گويند اين موجود سر ندارد! اما چشمان درشت و سرخي دارد كه روي سينه‌اش مي‌درخشند. افراد زيادي تاكنون خبر داده‌اند كه مرد بالدار را ديده‌اند ولي هيچ عكسي از آن در دست نمي‌باشد.
12-نورهاي مارفا
نورهاي مارفا، نورهايي غيرقابل توضيح هستند كه به نورهاي ارواح هم معروفند. اين انوار در مارفا واقع در ايالت تگزاس ديده مي‌شوند. مي‌گويند اين نورها به اندازه يك توپ بسكتبال هستند و در ارتفاع 5/1 الي 2 متري زمين شناور مي‌باشند. نورهاي مارفا به رنگ‌هاي سفيد، زرد، نارنجي يا قرمز و گاه سبز و آبي ديده شده‌اند و به سرعت در جهات مختلف حركت مي‌كنند. هنوز هيچ كس از فاصله كاملا نزديك آنها را نديده است ولي دانشمندان احتمال مي‌دهند اين نورها، برق حاصله از تپه‌هاي كوارتز همان نزديكي باشد.
13-قاتل زودياك
قاتل زودياك در اواخر دهه 1960 به مدت ده ماه فعاليت ‌كرد و بعد ديگر هيچ خبري از او نشد در اين مدت او پنج نفر را كشت و دو نفر را زخمي كرد. اين دو نفر زخمي نيز به طرز معجزه‌آسايي از مرگ نجات يافتند در حالي كه قاتل فكر مي‌كرد آنها را كشته است. بعد از هر قتل، قاتل كه به زودياك معروف شده بود به پليس تلفن مي‌كرد و خبر قتل آنها را مي‌داد. او در نامه‌هاي خود به روزنامه‌ها مي‌نوشت: من دوست دارم مردم را بكشم. كشتن يك انسان خيلي لذت‌بخش‌تر از حيوانات است چون انسان خطرناك‌ترين حيوان روي زمين مي‌باشد... هنوز هم راز قاتل زودياك برملا نشده است.
14-مري سلست
كشتي مري سلست در سال 1860 در «نووا اسكوتيا» به آب انداخته شد.
نام اوليه اين كشتي «آمازون» و طول آن 103 فوت بود و 280 تن وزن داشت. به مدت ده سال مري سلست پشت سر هم گرفتار حوادث متعددي شد و اين كشتي صاحبان مختلفي داشت تا اين‌كه سرانجام در يك حراجي در نيويورك به قيمت سه هزار دلار فروخته شد. صاحب جديد، تعميرات اساسي روي آن انجام داد و با نام جديد «مري سلست» آن را به آب انداخت. كاپيتان جديد بنجامين بريگز 37 ساله بود كه به همراه همسر و تنها دخترش و به اتفاق خدمه سوار كشتي شد و در نوامبر 1872 به سمت ايتاليا راه افتاد.
هيچ يك از سرنشينان كشتي هرگز دوباره ديده نشدند. مدتي بعد كشتي سرگردان در اقيانوس پيدا شدو هيچ اثري از خدمه‌اش در آن ديده نمي‌شد ولي هيچ‌كس در آن نبود و تمام مدارك به جز گزارشات روزانه كاپيتان ناپديد شده بود. اوايل سال 1873 دو قايق نجات در اسپانيا به ساحل نشستند.
در يكي از آنها جسد يك نفر به همراه پرچم آمريكا بود و در ديگري جسد پنج نفر ديده مي‌شد. برخي معتقدند اين اجساد بقاياي سرنشينان مري سلست بودند ولي حقيقت اين است كه هويت اين اجساد هيچ وقت كشف نشد.
15-پا گنده
بيگ فوت يا ساسكواچ به انساني ميمون مانند گفته مي‌شود كه در نواحي جنگلي شمال غربي اقيانوس آرام و بخشي از بريتيش كلمبيا ديده شده است. برخي كارشناسان بيگ فوت را موجودي تخيلي و برگرفته از افسانه‌ها مي‌دانند ولي برخي ديگر به شدت از وجود آن حمايت مي‌كنند.


Powered by FAchat