(نسخه قابل پرینت موضوع)
عنوان موضوع : داستان افرینش مگس
نمایش موضوع اصلی :

گمنام سه شنبه ۱۱ فروردین ۱۳۹۴ ۰۶:۰۰ بعد از ظهر

بسم الله الرحمن الرحیم
یکی از بزرگان و حکما در پیش پادشاهی نشسته بود و پادشاه را حالت خواب فرا گرفته بود.
هر گاه پادشاه می خواست به خواب برود,مگسی می امد و روی صورت او می نشست و پادشاه برای راندن مگس
دستش را روی صورتش می زد و از خواب می پرید.

این کار چند بار تکرار شد و هر بار پادشاه از خواب می پرید و سرانجام موفق نشد بخوابد.

پس رو به حکیم کرد و با عصبانیت و حالت ایراد و اعتراض گفت: اخر خدا مگس را برای چه خلق کرده است؟
حکیم مکثی کرد و با ارامش گفت: برای اینکه عجز و ناتوانی کسانی را که دعوی جباری می کنند برایشان نجات دهد و ثابت بکند.
منبع»جوامع الحکایات و لوامع الروایات ص 22


خداوند در سوره مبارکه نساء در ایه 28 میفرمایند:انسان ضعیف خلق شده است

Powered by FAchat