(نسخه قابل پرینت موضوع) عنوان موضوع : داستان افرینش مگس نمایش موضوع اصلی : |
بسم الله الرحمن الرحیم یکی از بزرگان و حکما در پیش پادشاهی نشسته بود و پادشاه را حالت خواب فرا گرفته بود. هر گاه پادشاه می خواست به خواب برود,مگسی می امد و روی صورت او می نشست و پادشاه برای راندن مگس دستش را روی صورتش می زد و از خواب می پرید. این کار چند بار تکرار شد و هر بار پادشاه از خواب می پرید و سرانجام موفق نشد بخوابد. پس رو به حکیم کرد و با عصبانیت و حالت ایراد و اعتراض گفت: اخر خدا مگس را برای چه خلق کرده است؟ حکیم مکثی کرد و با ارامش گفت: برای اینکه عجز و ناتوانی کسانی را که دعوی جباری می کنند برایشان نجات دهد و ثابت بکند. منبع»جوامع الحکایات و لوامع الروایات ص 22 خداوند در سوره مبارکه نساء در ایه 28 میفرمایند:انسان ضعیف خلق شده است |
Powered by FAchat