(نسخه قابل پرینت موضوع)
عنوان موضوع : این چند روز نیز می گذرد...
نمایش موضوع اصلی :

جواد 110 چهارشنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۴ ۰۲:۳۲ قبل از ظهر

به نام خدای زیبا
نمی دانم چه بگویم
خلاصه اش همینه-خودم غصه می خورم که گذشت و مردم دلداری می دهند که هنوز نه
عقلم می گه ادامه بده  اما بازم افکار مزاحم اجازه نمی دهند
شرایط سختی است
عمرت گذشته باشد اما چیزی کسب نکرده باشی(مادی و معنوی)
سخت تر از ان این است که از قبل هم چیزی نداشتی
و سخت تر از هردوی اینها این است که روحیه ات طوری باشد که حس کنی در اینده هم چیزی نخواهی داشت
چقدر زود گذشت عمر گران...
کاش ای کاش..تصمیم را که گرفته بودم پشتوانه ای می بود همچون سالهای گذشته
انگیزه ای می بود
دوستانی
و روحیه ای،شورو نشاطی...
اما راه کج  شده بود
سخت بود امدن توی راه
هر چند می امدیم اما..
چشم ها رابسته بودم
تا باز کردم شش سال...
یبدار که گشتم نه علمی
نه زندگی
و نه شور و نشاط و روحیه ای..

سخت بود راحت گذشت
هم دوره ای های ما
زن
کار
زندگی
درس
و دو سال..
اما

ما همچنان در اول راه مانده ایم


در گذرگاهـ زمانـ
خیمهـ شبـ بازیـ دهر
با همهـ تلخیـ و شیرینیـ خود می گذرد

عشقـــــ ها میــــ میرند

رنگــ ها رنگــ دگر می گیرند

و فقط خاطرهـ هاستـــ
کهـ چهـ
شیرینــ و چهــ تلخـ....

دستــ ناخوردهـ بهـ جا میــ مانند...


مهدیـ اخوانـ ثالثــ


غیر شمعیـ کهـ بهـ حالـ دلـ منـ سوختـ دلشـ

کسـ بهـ دادِ دلـ منـ در شبـ هجرانـ نرسید

عبداللهـ الفتـ





Powered by FAchat