(نسخه قابل پرینت موضوع)
عنوان موضوع : دارو و درمان
نمایش موضوع اصلی :

صبا سه شنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۴ ۰۷:۲۸ بعد از ظهر

بهم گفت: «میشه ساعت 4 صبــح بیـدارم کنی تا داروهـــام رو بخورم؟»

ساعت 4 صبح بیدارش کردم؛ تشـــکر کرد و بلند شد از سنگــــر رفت بیرون...

 بیست الی بیست و پنج دقیقه گذشـــت اما نیـــومد...

 نگــــــرانش شـــدم

رفتم دنبالش و دیدم؛ یه قبــــــر کنده و توش نمــــــاز شــب می‌خونه و زار زار گــــــریه می کنه!

 بهش گفتم: مـــرد حسابی تو که منو نصــف جون کردی!

 می‌خواستی نماز شب بخونی؛ چــرا به دروغ گفتی مریضـــم و دارو دارم؟!



برگشت و گفت: «خـــدا شاهــده من مریضــــم

 چشــمای من مریضـــه

 دلـــــم مریضـــه

 من شونــزده سالـمه! چشــام مریضــه!

 چون توی این شانزده سال امـــام زمان (عج) رو نــدیــده...

 دلـــم مریضه! بعد از 16 سال هنـــوز نتونستم با خــــدا خوب ارتبــاط برقرار کنم...

گوشـــام مریضــه! هنـــوز نتونستم یه صــــدای الــــهی بشنـــوم...»




Powered by FAchat