(نسخه قابل پرینت موضوع) عنوان موضوع : غوغایی که سید طه حسینی نزد امام خامنه ای بپا کرد!!! نمایش موضوع اصلی : |
نامش سید طه است. از سلاله سادات و شهرتش حسینی است. از اهالی روستای چارك است كه این روزها به دهكده قرآنی كشور معروف شده است. روستای چارك از روستاهای استان بوشهر است و مردمی مهربان و صمیمی دارد. سید طه عضو یك خانواده ۵ نفره است دو خواهر دارد و در مقطع سوم راهنمایی مشغول به تحصیل است. از هشتسالگی قرائت قرآن را شروع كرده و چهار سال است كه به صورت حرفهای به قرائت كلام الهی میپردازد. وقتی كه ازاو درباره اساتیدش سۆال میكنیم، استاد اصلی خود را آقای سید عطااءلله حسینی و برادر ایشان آقای حبیبالله حسینی كه هر دو پسرعموی سید طه هستند نام میبرد. مشوق خود را در مسیر قرآنیاش ابتدا خانواده و سپس اساتید زحمتكشش میداند.
اما جالب است بدانیم نخستین كسی كه استعداد فوق العاده او را كشف كرد خواهرش بود كه
او هم دانشآموز است؛ سید طه در اینباره میگوید: خواهرم،در گروه تواشیح مدرسه عضویت داشت و من هم سرودهایشان را حفظ و تکرار و تمرین میکردم و صدایم برایشان لذتبخش بود و مرا برای تمرین در قرائت دعوتکردند. اما بعدها كه در مسابقه تلوزیونی اسراء و در مرحله مقدماتی آن شركت كرد با تلاوت فوقالعاده زیبایی كه داشت نظرها را به سوی خود جلب كرد؛ سید طه درباره آن روز چنین میگوید:در مرحله مقدماتی بعد از آنکه که من قرائت کردم استاد صدیق گفتند این یک پدیده است وبعد از آن در مرحله نیمهنهایی قبول شدم و به مرحله نهایی راه پیدا کردم. در مرحله نهایی هم به مقام اول دست یافتم و در آنجا بود که در سطح کشور شناخته شدم. بهترین خاطره سید طه مربوط میشود به دیداری كه با مقام معظم رهبری داشت و در محضر ایشان دقائقی را به تلاوت قرآن پرداخت؛ خود از آن خاطره چنین میگوید: در یکی از محافل حسینیه عاشقان ثارالله شرکت کردم و در آنجا رئیس عالی شورای قرآن آقای حشمتی حضور داشتند بعد از قرائتی که کردم آقای حشمتی از صدای من خوششان آمدو آقایان سید اسدالله و سید عبدالحمید حسینی به ایشان سفارش کردند که حتماً یک تلاوتی پیش رهبر داشته باشم، سپس صدای بنده را به دفتر آقا ایمیل کردند که جواب آمد شما برگزیده شدید و بایستی بیایید تهران و تست بدهید. رفتم تهران با سه چهار نفر دیگر هم رقابت کردم که به عنوان نفر دوم قبول شدم. و بعد از آن موفق به قرائت در حضور مقام معظم رهبری شدم. و بهترین خاطره ام هم همین است و این چنین توفیقی نصیب هر کسی نمیشود که جلوی ایشانقرائت کند. اصلا باور نمیکردم این اتفاق رخ دهد. وقتی در جلسه وارد شدم وقرار شد شروع به قرائت کنم، حس غیر قابل بیانی داشتم. احساس میکردم به اراده خودم نیستم. |
Powered by FAchat