(نسخه قابل پرینت موضوع)
عنوان موضوع : امشب تمام حرف هایم چکه می کند
نمایش موضوع اصلی :

یسنا شنبه ۲ شهریور ۱۳۹۲ ۱۱:۵۸ بعد از ظهر


خدایـــا بهانه دارد دلــم.....



امشب تمام حرف هایم چکه می کند



روی صورت صفحه هایم خدایا مثل همیشه



آمده ام و باز هم من هستم و این دل بی قــرار...



دلم میخواهد آسمان و زمین را در چمدانم بگذارم تا



در ازدحام پرنده های بی ترانه لحظه ای با تو سخن بگویم....



می شود دمی پای درد و دلم بنشینی و شمعی برایم روشن کنیو ....



بال های حکمتت را برایم شرح دهی؟



می شود همراه من خیابان های دیروز را بگردی..



و غزل های گمشده ام را پیدا کنی؟؟



چشم هایم را که می بندم آرام پشت پلک های نگاهم بنشینی و



به من یاد دهی که چگونه وازه ها را کنار هم بچینم وبا تو حرف بزنم خدایا....



می شود قصه ی دل های شکسته را برایم باز گو کنی؟



بی آنکه باز هم به یاد بیاورم ...



روزی در دهکده ای دلی بود که شاخ و برگهایش در بهار زرد شد....



راستی ...



چقدر حرف زدن با تو خوب است...



وقتی دانه دانه قطره ی امید به روی صورتم می پاشی..



وقتی دلم را تو بند می زنی و تلخ هایم را شیرین میکنی...



از تو می نویسم...



با قلم که نه .....



با واژه های دلم می بینی خدای من؟؟؟



تو که باشی....



قلم هم برای نوشتن کم می آورد...



تو که باشی...



نیازی به قلم و کلمه نیست...



همین بس که تو هستی...



تو را سپاس که بیشتر از حجم دلهامان



لبخند به لب هایمان هدیه میکنی...

Powered by FAchat