(نسخه قابل پرینت موضوع)
عنوان موضوع : امامت امام جواد و مشكل كم بودن سن او
نمایش موضوع اصلی :

صبا سه شنبه ۸ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۰:۴۲ بعد از ظهر


محمد بن علی بن موسی الرضا(علیه‌السلام) نهمین امام شیعیان جهان می‌باشد که از برگزیدگان الهی برای هدایت امت اسلامی است. تولد حضرت در نهم رجب سال 195 (ه.ق) می‌باشد. مادر بزرگوار این ایشان «سبکیه نوبیه»‌‌[1] است که عده‌ای آن را از خانواده «ماریه قبطیه»(همسر رسول خدا(صلی‌الله‌عليه‌وآله) دانسته‌اند.[2]  

مشهورترین لقب حضرت «جواد» است و القاب دیگری هم‌چون: زکی، مرتضی، قانع، رضی، مختار، متوکل، منتجب نیز برای آن حضرت گفته شده است. کنیه حضرت «ابوجعفر» است که معمولاً در روایات «ابوجعفر ثانی» گفته می‌شود، تا با «ابوجعفر اول» یعنی حضرت باقر(علیه‌السلام) اشتباه نشود. عمر مبارک حضرت 25 سال بوده است.

امامت امام جواد(علیه‌السلام)
یکی از مسائلی که بعدها در مباحث کلامی مربوط به امامت، جايگاه ويژه‌اي يافت، اين بود كه آيا ممكن است كسی پيش از بلوغ به مقام امامت برسد يا نه؟ اين مساله از آن هنگام كه امام جواد(عليه السلام) در سال 203(ه.ق) به امامت رسيد، به صورت جدی‌تری در محافل علمی مطرح شد و بعدها در سال 220 درباره امام هادی(عليه السلام) و پس از آن درباره حضرت مهدی(عليه السلام) نيز ادامه يافت.

درسال 203 كه امام رضا(عليه السلام) به شهادت رسيد، شيعيان آن حضرت به علت اين كه تنها فرزند ایشان (امام جواد(عليه السلام)) تنها هشت سال داشت، در نگرانی و اضطراب بودند، به نوشته برخی از مورخان: در اين جريان، شيعيان (البته نه همه شيعيان، بلكه شيعيان خاص يقين به امامت امام جواد(ع) داشتند) به حيرت عجيبی افتاده و ميان آنان اختلاف پديد آمد[3] به همين جهت گروهي از آنان در منزل «عبدالرحمان بن حجاج» گرد آمده، ضجه و ناله سر دادند.[4] 

با توجه به سن كم امام جواد(عليه‌السلام) يكي از مهم‌ترين راه كارهای شيعيان برای شناخت امام بعدی آزمايش بود. لذا با توجه به كمی سن امام جواد(عليه السلام) اين آزمايش از طرف شيعيان ضرورت بيشتری پيدا می‌كرد. لذا اين آزمايش را درباره امام جواد(عليه السلام) به عمل آورده و پس از آن، اكثريت قريب به اتفاق آنان، با اطمينان خاطر، امامت او را پذيرفتند.

در مجلسي كه شيعيان گرد آمدند تا مساله جانشينی را حل كنند، «يونس بن عبدالرحمان» كه از شيعيان قابل اعتماد نزد امام رضا(عليه السلام) بود گفت: تا زمانی كه اين فرزند؛ يعني امام جواد(عليه السلام) بزرگ شود بايد چه كنيم؟ در اين هنگام «ريان بن صلت هروی» از جاي خود برخاست و به اعتراض گفت: تو خود را در ظاهر مومن به امام جواد(عليه‌السلام) نشان می‌دهی، ولی پيداست كه در باطن در امامت او ترديد داری! اگر امامت وی از جانب خدا باشد، حتي اگر طفل يك روزه هم باشد به منزله شيخ است و چنان‌كه از طرف خدا نباشد، حتی اگر هزار سال هم عمر كرده باشد، مانند ساير مردم است. ديگران برخاستند و ريان بن اباصلت را ساكت كردند...».
سرانجام در ايام حج، هشتاد نفر از علمای شيعه از بغداد  و شهرهای ديگر، برخاستند و عازم مدينه شدند. در ابتدا پيش عبدالله بن موسی- يكي از فرزندان امام موسی كاظم(عليه السلام)- رفتند، ولی هنگامی‌كه گمشده خود را پيش او نيافتند، از وی رو برتافتند. و به حضور امام‌جواد(عليه السلام) مشرف شدند. آن حضرت با توجه به كمی سن، به تمام سوالات آنان پاسخ گفت و آن‌ها از پاسخ‌های وی كه نشان بارزی از امامت و علم الهی بود شادمان شدند.[5]

از اين روايت چنين به دست می‌آيد كه:

اولا: شيعيان اصرار داشتند تا از طريق دانش امام، امامت وی را بپذيرند. به عبارتی شيعيان قائل بودند كه امام دارای علم لدنی‌ست يعني علم او از طرف خداوند عالم است و به وی افاضه می‌شود و اكتسابی نيست.

ثانيا: امام در حالی‌كه هنوز كودك خردسالی بيش نبود، به دليل الهي بودن امر امامت، به خوبی قادر بود به پرسش‌های علمی و فقهی شيعيان پاسخ دهد.

ثالثا: معلوم می‌شود كه شيعيان در پذيرش امامت امامان خود، دقت زیادی از خود نشان می‌دادند و همان‌گونه كه گذشت، با وجود نص، تنها بعد از سوالات علمي متعدد، امامت آنان را می‌پذيرفتند و اين بدان دليل بود كه گاه نص نسبت به چند نفر ابراز می‌شد تا دشمن حساسيت روی شخص خاصی نداشته باشد.

استشهاد امام رضا و امام جواد(علیهماالسلام) بر امامت
زمانی‌که امام رضا(عليه السلام) فرزند خردسالش امام جواد(عليه السلام) را به جانشينی خود برگزيد ، اين اشكال از طرف برخی مطرح شد كه سن امام جواد(عليه السلام) كم است، چه طور ممكن است كه وی بتواند امام بشود. امام رضا(عليه السلام) با اشاره به نبوت حضرت عيسی(عليه‌السلام) در دوران شير خوارگی فرمودند: سن عيسی(عليه السلام) هنگامی‌كه نبوت به وی اعطا شد، كمتر از سن فرزند من بوده است.[6] 

هم‌چنین نقل شده بعضی از شيعيان به خود امام جواد(عليه السلام) هم ياد آور این نکته شدند و آن حضرت در جواب، به جانشينی حضرت سليمان(عليه‌السلام) اشاره كرد و فرمود: حضرت سليمان، هنگامی‌كه هنوز كودكی بيش نبود و گوسفندان را به چرا می‌برد، حضرت داود او را جانشين خود كرد، در حالی‌كه عباد و علمای بنی‌اسرائيل، اين عمل او را انكار كردند.[7]

در نتیجه: اولا: امامت غير بالغ نيز اگر از طرف خداوند عالم باشد، مانعي ندارد؛ ثانيا: امامت ائمه اطهار(علیهم‌السلام) عدل و هم‌طراز پيامبران الهی دانسته شده است، يعني همان‌طور كه اين پيامبران، از جانب خداوند انتخاب می‌شدند، امامان نيز همين گونه‌اند، و همان‌طور كه علم آنان لدنی و از جانب خدا بوده، علم امام نيز همين گونه خواهد بود.

------------------------------------------------------------------------

پی‌نوشت
[1]. نوبه، به سرزمین‌های وسیعی واقع در جنوب مصر اطلاق می‌شود، مردم آن نصرانی هستند و روایتی نیز از رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) درباره خوبی مردم این دیار نقل شده است( معجم البلدان،ياقوت حموي، بيروت، دارصادر،1399ق، ج 5، ص 308)
[2]. کافی، محمدبن يعقوب كليني، تحقيق: علي اكبر غفاري، تهران، دارالكتب الاسلامية، 1388ق، ج 1، ص 492.
[3]. دلائل الامامة، محمدبن جريرطبري، نجف، 1383ق، ص 204.
[4]. عيون المعجزات، 119
[5]. بحارالانوار، علامه مجلسي، بيروت، مؤسسة الوفاء، 1403ق، ج 50، ص 99-100.
[6]. روضة الواعظين، فتال نيشابوري، نجف، مطبعة الحيدرية، 1386، افسيت قم، رضي، ص 203.
[7]. كافي، ج 1، ص 383.


Powered by FAchat