(نسخه قابل پرینت موضوع) عنوان موضوع : نام شهید؛ آشنای جانمان... نمایش موضوع اصلی : |
آغاز می کنیم با نام شهید، آشنای جانمان؛ همیشه آنچه با شنیدن نام شهید به خاطرمان می آید، آخر قضیه است: کسی که با اختیار،همه چیزش ، جان شیرینش را در راه خدا می بازد. ولی آیا تا به حال به این اندیشیده ایم که شهید و شهادت ، حقیقتی است که با طی مسیر به ظهور می رسد؟ مسیری که شروع و تولد می خواهد، و تلاش و حرکت، و نهایت کمالش همان جان بازی ای است که می دانیم. این ، فرموده ی سرخیل شهیدان وطنمان است که : " که شهادت راهی است پر رمز و راز که تا خود انسان نرود و آن را نچشد، نمی فهمد که چیست و چگونه است و چطور آن را باید پیمود." و ما چون از این مسیر غافلیم که چیست و یا مثل کوفی ها از روی احساس و عاطفه، آرزوی شهادت می کنیم و یا در خود لیاقت شهادت را نمی بینیم و این میدان سراسر فیض و رحمت خداوند را به دیگران تقدیم می کنیم وعقب می نشینیم؛ که: ما کجا و شهادت در راه خدا کجا! اما چرا غافلیم و قانع از مقام شهادت؛ مقامی شهادت؛ مقامی که هم جوار با انبیاست: زنده است به زنده بودن خدایی، نه زنده بودنی مثل زندگی من و تو وحتی آدم های خوب و شایسته! خلاصه پیش خداست و می خورد از روزی "احلی من العسل" که ملکوتیان می دانند چیست. شیرینی شهادت، شهود یار را، همواره یادآور شویم، تا اگر مسیرش دشوار به نظر آمد، پا پس نکشیم و با طلبی صادقانه، پا برجا بمانیم. اما الفاظ و مفاهیم را کنار بگذلریم، که گلزار های ما پر است از شهیدان پرپر شده، از هر قشر و سن و شهری؛که باب بهانه را برروی ما بستند و شهادت را تصویر گری کردند برایمان. ما با شهید ، بیش از این حرف ها آشنا و مانوسیم؛ که از آغاز تولد دینمان اسلام، شهید نیز متولد شد و بطن دین، با خون بالید و استحکام یافت. راستی که چقدر شاهراه شهادت را برای ما، واضح و نورانی ترسیم کردند؛ و نشان دادند که این راه تا استقرار حکومت عدل خلیفه ی خداوند، ادامه خواهد داشت؛ تا انتهای تاریخ! |
Powered by FAchat