(نسخه قابل پرینت موضوع)
عنوان موضوع : یا ستار العیوب
نمایش موضوع اصلی :

حنانه دوشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۴ ۰۵:۵۳ بعد از ظهر


یکی ازدوستان شیخ رجبعلی خیاط
به قصد زیارت شیخ از منزل خارج می شود .
در بین راه اندیشه گناهی به سرش می زند .
به منزل شیخ که می رسد و می نشیند ،
شیخ می گوید : فلانی ! در چهره توچه چیزی می بینم ؟
دردل می گوید" یا ستار العیوب "

شیخ می خندد و می پرسد :
چه کار کردی آنچه می دیدم محو و ناپدید شد.؟!!

Powered by FAchat