(نسخه قابل پرینت موضوع)
عنوان موضوع : رؤياي صادقه شهادت شهيد مطهري
نمایش موضوع اصلی :

قمرخانم جمعه ۲۹ آبان ۱۳۹۴ ۱۲:۳۰ قبل از ظهر

رؤياي صادقه شهادت شهيد مطهري
به نام خدا
استاد مطهري سه شب قبل از شهادت خويش، روياي صادقانه اي داشت و بشارت عطرآگين شهادت را از آن استشمام نموده بود.
آن شهيد وارسته داستان روياي معنوي اش را بعد از بيداري در همان شب چنين بازگو نمود: «خواب ديدم که من و آقاي خميني در خانه کعبه مشغول طواف بوديم، که ناگهان متوجه شدم حضرت رسول ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ به سرعت به من نزديک مي شوند.
همين طور که حضرت به من نزديک مي شدند، براي اين که به آقاي خميني بي احترامي نکرده باشم، خود را کنار کشيدم و به آقاي خميني اشاره کردم و گفتم: «يا رسول الله! آقا از اولاد شمايند.»
حضرت رسول ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ به آقاي خميني نزديک شدند، با ايشان رو بوسي کردند و بعد به من نزديک شدند و با من روبوسي کردند، بعد لب هايشان را بر روي لب هاي من گذاشتند و ديگر برنداشتند و من از شدت شعف از خواب پريدم، به طوري که حرارت لب هاي حضرت رسول ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ را روي لب هايم حس مي کنم.»
ايشان بعد از کمي سکوت ادامه داد:
«من مطمئنم که به زودي اتّفاق مهمي براي من رخ مي دهد.»[1]


[1] . پاره اي از خورشيد، ص 102.
عبدالكريم پاك نيا - خاطرات ماندگار، ص 69
 


Powered by FAchat