مستی از جنس دیگر خاطره از زبان دکتر حجت الله ایوبی

مهتاب1

سه شنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۴ ۱۰:۲۱ قبل از ظهر

مستی از جنس دیگر

این خاطره از زبان دکتر حجت الله ایوبی رییس دانشکده معارف اسلامی و علوم سیاسی دانشگاه امام صادق علیه السلام نقل شده است. در سال 1372 برای تحصیل به فرانسه رفتم در انجا همراه با اغاز تحصیل با جوانان با بصیرتی که در مسجدی کوچک بودند اشنا شدیم این جوانان مراسم سوگواری ابا عبدالله علیه السلام را با شکوه تمام برگزار می کردند و مثل دیگر ایرانیان بر سر و سینه میزدند و بر مظلومیت امامان شیعه اشک می ریختند تصمیم گرفتم که عاشورا را عازم ( لیون) شوم روز تاسوعا به شهر لیون رسیدم وطبق قراری که با یکی از دوستان خوبم گذاشته بودم در محل قرارمان نزدیک دانشگاه با یکدیگر ملاقات نمودیم محل خلوت و ارامی بود غالبا در دوران تحصیل در انجا نماز میخواندیم به دوستم پیشنهاد کردم که در همین محل نماز بخوانیم سپس عازم مسجد ژیور شویم با اندوه گفت موافق نیستم چون دو روز قبل وقتی در اینجا نماز میخواندم دانشجویی فرانسوی با دیدن من در حال نماز شروع به اهانت و هتاکی کرد پس از پایان نماز به او گفتم از شما که دم از فرهنگ و تمدن می زنید بسیار بعید است که این چنین وقیحانه عبادت یکی مسلمان را مورد استهزا قرارا دهید او گفت خدای شما بی رحم است !( نعوذ بالله) چون بسیار حاجیانی که برای زیارت خانه او رفته بودند دچار بیماری مننژیت شدند و این مریضی را با خود فرانسه اوردند من گفتم خدایی که تو میشناسی نه تنها بی رحم، بلکه بسیار زبون و ضعیف است اما خدایی که من برای او نماز می خوانم خدایی رئوف، مهربان و بسیار تواناست. بحث در گرفت طرف مقابل دانشجوی سال اخر دکتری فلسفه بود و دائما تاکید می کرد که هیچ دینی ندارد و با مذعب مخالف است. سخنان من کم کم طرف مقابل را به فکر فرو برد و او را وادار به عذر خواهی نمود بعد با دستپاتاچگی ضمن خداحافظی عید پاک را به من تبریک گفت من که از برخوردهای گستاخانه این دانشجوی فرانسوی شدیدا دلخور بودم گفتم در فرهنگ ما پیراهن سیاه دیلل بر عزادار بودن است و نمی توانم تبریک شما را پذیرا باشم دانشجوی فرانسوی ضمن عذر خواهی دلیل این سوگ را پرسید و من از مصیبت کربلا و مراسم عزاداری باا عبدالله علیه السلام در ایران برایش سخن گفتم. دانشجوی فرانسوی گفت با این که اعتقادی به این مسایل ندارم و به عنوان یک دانشجو بسیار مایلم با این قبیل مراسم را از نزدیک ببینم تا بتوانم قضاوتی مطابق با واقع در باره ان داشته باشم من از فرصت استفاده کردم و ادرس مسجد زیور را به او دادم با این شرط که بعد از شرکت در مراسم مولا احساسش را از طریق پست الکترونیکی برایم بازگو نماید. فردای ان روز برای شرکت در مراسم عاشورای حسینی به مسجد زیور رفتیم در انجا یکی از جوانان فرانسوی به زبان فرانسه مقتلی زیبا خواند و صدای های های گریه های زن و مرد فضای مسجد را عطر اگین نمود پس از پیاان روضه خوانی مراسم سینه زنی اغاز شد چند سال پیش دانشجویان ایرانی میدان داذر بودند و فرانسوی ها نظاره گر،، اما دیگر از ان جمع ایارنی که غالبا به ایران برگشته بودند خبری نبود و جوانان فرانسوی خودشان با حرارات و زیبایی دم میگرفتند و بر سینه می کوفتند بعد از اتمام مراسم به ( سنت ایتن) امدیم فردای ان روز ناخوداگاه به یاد ماجرای لیون افتادم و از دوستم خواستم مکاتبات خود را بررسی نمیاد شاید ان دانشجوی فرانسوی در مراسم شب گذشته شرکت کرده باشد با هم به سراغ کامپیوتر رفتیم . با این جمله که ( شما یک پیام دارید) مواجه شدیم، دانشجوی فرانسوی در مراسم دیشب حرکت کرده بود او به قول خودش عمل کرده بود و احساسش را به زیبایی هر چه تمام از طریق پست بیان کرده بود پیام شعر گونه او از این قرار بود:
دوست گرامی!!!
من به مسجد امدم چون قطره ای از اقیانوس ، چون سنگریزه ای در شن زاری بیکران
برای اولین بار در عمرم به سوگ مرده ای گریستم( اشاره به شهادت مولا)
مرده ای نه مانند مردگان دیگر مرده ایی متعلق به هزاره ی گذشته
مرده ای که به رغم گذشتن بیش از یک هزاره، گویی هنوز زنده است!!! (( این دانشجو از فطرت سخن گفته چون شهیدان زنده اند چنان که قران فرموده شهیدان زنده اند ... تا چه رسد به امام شهیدان سیدالشهدا که شهید و شاهد و جاودانه است.)) در ادامه نوشته بود دیشب را مست سر بر بالین گذاشتم من برای اولین بار مست بودم بدون انکه قطره ای شراب خورده باشم و این مستی را مدیون تو هستم و از تو هزاران بار تشکر متشکرم، هزاران بار. پیام صادق، شماره280 سال پنجم
یاد امام شهید ما جوان خسته غرب را بدون شراب به مستی عرفانی می رساند و در قیامت عاشقی و پیروی نیز از شراب طهور لذت میبرند در حالیکه عقل را نمی ستاند شرابی از دست خداوند انجا که ساقی خداست! و سقاهم شراب طهورا ...سوره انسان ایه21