(نسخه قابل پرینت موضوع)
عنوان موضوع : \"رمز همان رمز قدیم است؛همان رمز بزرگ همه با نام خدا،یا زهرا\"سلام الله علیها\"
نمایش موضوع اصلی :

ஜ۩حسین۩ஜ یکشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۴ ۱۱:۴۴ قبل از ظهر




شهدا می خندند...

در دروازه ی غم را به دل خسته ی ما می بندند.

غرق در قهمقه ی مستی دیدار رخ جانانند.

آری این قهقه ها رحمانی ست.

از چه رو قهقهه ها سر ندهند؟!

وقتی از عرصه ی تکلیف سرافراز برون آمده اند.

شهدا اهل بقایند و خدا می داند

چه کسان را سَرِ این خوان صفا بنشاند...

..........................................................................

در پس خنده ی شیرین"حسین"

صد هزاران حرف است و نگاهش اینک به افق دوخته است.

باورت هست که گویا دل او، به پریشانی احوال شما سوخته است؟!

به پریشانی احوال من جامانده، من که پایم به گِلِ پوچیِ دنیا شده است درمانده،

پرتو نورِ نگاهش امروز

مشعلی بر سرِ راه همه افروخته است.

کیست این مرد؟ همان خرازی ست...

خیره شو در نگهش تا به تو گوید اینک، به تبسم ،به نگاهش رازی ست.

کار دنیا همه پوچ است،بازی ست.

"پشت بی سیم حسین، باز فریاد بلندی دارد:

(آی ای همسفران،با شمایم که زخیل شهدا جا ماندید

بشتابید که معبر باز است،

رو به سوی دشمن، همه یورش ببرید.

مین اگر هست فقط مین هواهای شماست.

پای بر مین هواها بزنید که رهایی اینجاست.

بشتابید که معبر باز است.)

خش خشی کرد بی سیم، حاج حسین آه کشید باز در گوش صدایش پیچید:

"رمز همان رمز قدیم است؛همان رمز بزرگ

همه با نام خدا،یا زهرا"سلام الله علیها"

شاعر:علیرضا لطفی(حامد اصفهانی)

Powered by FAchat