(نسخه قابل پرینت موضوع)
عنوان موضوع : سگ نگاه خنده داری به گرگ کرد و گفت،،، آهویت را ربودم،،، آیا باز هم می گویی گرگها برترند؟؟؟
نمایش موضوع اصلی :

مهتاب1 یکشنبه ۱۵ فروردین ۱۳۹۵ ۱۱:۲۸ قبل از ظهر





مردم می گویند، " آدم های خوب را پیدا کنید و بدها را رها کنید."

اما باید اینگونه باشد، " خوبی را در آدم ها پیدا کنید و بدی آن ها را نادیده بگیرید. "

هیچکس کامل نیست.





 

 
 
نجار آن شب نتوانست بخوابد ...
 
همسر نجار گفت : 
 
مانند هر شب بخواب ...
    
" پروردگارت يگانه است و درهای گشايش بسيار "
 
 
کلام همسرش آرامشی بر دلش ايجاد کرد و چشمانش سنگين شد و خوابيد ...
 
صبح صدای پای سربازان را شنيد...
 
چهره اش دگرگون شد و با نا اميدی، پشيمانی و افسوس به همسرش نگاه کرد که دريغا باورت کردم ...
 با دست لرزان در را باز کرد و دستانش را جلو برد تا سربازان زنجير کنند...
 
دو سرباز با تعجب گفتند :
 پادشاه مرده و از تو می خواهيم تابوتی برايش بسازی ...
 
چهره نجار برقی زد و نگاهی از روی عذرخواهی به همسرش انداخت ...
 
همسرش لبخندی زد و گفت :
 
" مانند هر شب آرام بخواب , زيرا پروردگار يکتا هست و درهای گشايش بسيارند "
 
فکر زيادی انسان را خسته می کند ...
 
  " درحالی که خداوند تبارک و تعالی مالک و تدبير کننده کارهاست ".
 
ساعت زندگیت را به افق آدمهای ارزان قیمت کوک نکن 
یا خواب می مانی...! 
یا از زندگی عقب ....





سگ نگاه خنده داری به گرگ کرد و گفت،،، آهویت را ربودم،،،
آیا باز هم می گویی گرگها برترند؟؟؟
تواگرعرضه داشتی آهویت را حفظ می کردی…!!!
گرگ،لبخندی زدو گفت،،،
من ( خدای ) غرورم
رقیب ببینم نمی جنگم …
پا رویه عشقو احساسم می گذارم ومیدان راخالی می کنم
آهویی که به سگ چشمک بزند!!! لیاقت ندارد زیر سایه (( گرگ )) زندگی کند
حقش آن است خوراک همان سگ شود!!!!!!!









 هر وقت، 
خواستید «پارچه‌ای» بخرید؛
 
آن را در دست «مچاله كنید» و بعد رهايش كنید،
اگر «چروك» برنداشت، «جنس خوبی» دارد. 
 
 «آدم‌ها»، نیز «همين طورند!!!»،
 
«آدم‌هايی» كه بر اثر «فشارها»، 
و «مشكلات»، «اخلاق، و رفتارشان»
عوض می‌شود، و «چروك» بر می دارند،!!
 
اينها «جنس خوبی» ندارند، 
و برای «رفاقت»، «معاشرت»، «مشارکت»، «ازدواج» و «اعطای مسئولیت به ایشان»،
به هیچوجه «گزینهٔ مناسبی» نخواهند بود.!!
 
حواستان به دوستانی که انتخاب می کنید باشد
دوست زیاد است ولی دوست خوب تو سختیهاست که خودش را نشان می دهد.



گرگی که فهمید چوپان خواب است
اما زوزه اش را کشید
تا از پشت خنجر نزند…



گرگها این روزها دیگر شکار نمی روند،
بلکه دل به نی چوپان سپرده اند  و گریه می کنند
با گرگها گشتند
با ببرها خوردند، با شيرها نعره كشيدندو شب باكفتارها دربيابان خوابيدند؛
ولي افسوس كه عاقبت، خودش،
شكار خرگوشها شد!!





 

    زوزه ی گرگــــ از تنهــاییستــــــ
ولی گرگــــ هــا دستــه جمعــــی زوزه می کشنــــد ..
در دنیــــای گرگــــ ها اعتمـــاد مســاوی ستــــ با مرگـــــ ..
بــا همه بــــاش امـــا تنهـــــــــا ..



















 

Powered by FAchat