(نسخه قابل پرینت موضوع)
عنوان موضوع : توی یک جمع بی حوصله نشسته بود طبق..
نمایش موضوع اصلی :

مهتاب1 دوشنبه ۲۳ فروردین ۱۳۹۵ ۱۱:۰۵ قبل از ظهر

 
توی یک جمع بی حوصله نشسته بود
طبق عادت همیشگی مجله را ورق زد تا به جدول رسید
همین که توی دلش خواند سه عمودی
 
یکی گفت بلند بگو
 
گفت یک کلمه سه حرفیه 
 
ازهمه چیز برتر است
 
حاجی گفت: پول
 
تازه عروس مجلس گفت: عشق
 
شوهرش گفت: یار
 
کودک دبستانی گفت: علم
حاجی پشت سرهم گفت : پول،
اگه نمیشه طلا، سکه 
 
گفت: حاجی اینها نمیشه 
 
گفت: پس بنویس مال
گفت: باز نمیشه 
گفت: جاه
 
خسته شد با تلخی گفت: نه نمیشه 
 
دید همه ساکت شدند
 
مادر بزرگ گفت: مادرجان، "عمر" است.
 
سیاوش که تازه از سربازی آمده بود گفت: کار
 
ديگری خندید و گفت: وامv
 
یکی از آن وسط بلندگفت: وقت
 
یکی گفت: آدم
 
خنده تلخی کرد و گفت: نه ...
 
اما فهمید
تا شرح جدول زندگی کسی را نداشته باشی 
حتی یک کلمه سه حرفی آن هم درست در نمی آید !!!
 
باید جدول کامل زندگیشان را داشته باشی. 
بدون آن همه چیز بی معناست!!!
 
هرکس جدول زندگی خود را دارد. 
 
هنوز به آن کلمه سه حرفی جدول فکر می کند
 
شاید کودک پا برهنه بگوید: کفش
کشاورزبگوید: برف  
لال بگوید: حرف
ناشنوا بگوید: صدا
نابینا بگوید: نور
 
و او هنوز در فکر اینکه
 چرا کسی نگفت:
خدا





چه زیباست پنجره ایی که رو به تو  و یادت باز شود خدایا...
تمام این شهر یک طرف ،
تو یک طرف…
خیالت راحت ،
من ،
طرفِ ”  تــــــــــو ” را خدایا
به مردم این شهر نمی دهم …!

آدم باید یک ” تو ” داشته باشه ؛
و چه خوش تویی که آن تو ( خدا) باشد.
که هر وقت از همه چی خسته و نا امید بود ،
بهش بگه :مهم اینه که تو هستی خدایا...
بیخیال دنیا … !
 

تصور کنید بانکی دارید که در آن هر روز صبح 86 هزار و 400 تومان به حساب شما واریز می شود
و تا آخر شب فرصت دارید همه پولها را خرج کنید ،‌
چون آخر وقت حساب خود به خود خالی می شود .
 
در این صورت شما چه خواهید کرد ؟
 
البته که سعی می کنید تا آخرین ریال را خرج کنید !
 
هر کدام از ما چنین بانکی داریم : بانک زمان
 
هر روز صبح ،‌در بانک شما 86400 ثانیه اعتبار ریخته می شود
و آخر شب این اعتبار به پایان می رسد
 
هیچ برگشتی نیست
و
هیچ مقداری از این زمان به فردا اضافه نمی شود .
 
ارزش یک سال را دانش آموزی که مردود شده ،‌می داند .
 
ارزش یک هفته را سر دبیر یک هفته نامه می داند .
 
ارزش یک دقیقه را شخصی که از قطار یا هواپیما جامانده ، می داند
و ارزش یک ثانیه را آنکه از تصادفی مرگبار جان به در برده ،‌می داند .
هر لحظه گنج بزرگی است ،‌گنجتان را مجانی از دست ندهید .
همیشه به خاطر بسپارید که زمان به خاطر هیچکس منتظر نمی ماند .
 
دیروز به تاریخ پیوست ،
فردا یک معماست ،
و امروز یک هدیه است .
و خوش لحظه ایی که
دیروز و امروز و فرداها 

با یادتو ای خدای مهربان
سپری شود...


Powered by FAchat